حامد:
باسلام خدمت خانم دكتروهمه خوانندگان.
مورداول اینكه ضمن احترام به دوست
وهمكارتركیه ایتون بایدبگم كه لزوما نبایددریك كشورنفت خیزووابسته به نفت
مثل ایران بیشترین بودجه پژوهشی مربوط به مهندسی نفت باشه.چون صنعت نفت اگه
نگم بیشترولی حداقل به اندازه رشته نفت نیازبه مهندسای برق ومكانیك ومعدن
وموادوشیمی ومتخصصای زمین شناسی داره.همون طوركه توی صنعت هوافضاوهسته ای
خیلی ازنفرات اصلیشون متخصصای برق ومكانیك ومواد وفیزیكند.ودرزمینه مهندسی
بیشترین بودجه به نظرمن بایدتوزمینه های برق ومكانیك وموادهزینه بشه.چون
این رشته هابه نظرمن مادررشته های مهندسه هستند.
درمورددوم كه متناسب
بودن رشته های دانشگاهی بامنطقه ای كه دانشگاه تواون قرارداره شورای عالی
انقلاب فرهنگی فكركنم طرح آمایش آموزش عالی روتموم نكرده.ولی متاسفانه
شورای گسترش آموزش عالی توچندسال گذشته خیلی بدون حساب وكتاب مجوزرشته
ودانشگاه داده.كه اون رشته هاهیچ سنخیتی با اون دانشگاهها
ندارن.مثلادانشگاه سبزوارتومقطع كارشناسی ودانشگاههای سمنان وشاهرود وصنعتی
سهندتومقطع ارشدرشته نفت دارن!آخه چه لزومی داره؟این رشته هابه جزیكی
دوموردكه اونم براش دلیل دارم بایدتودانشگاههای جنوب كشورفعال باشند.
یامثلادردانشگاههای
تبریزوصنعتی سهندباتوجه به پتانسیل صنایع اون استان تاجایی كه میدونم
اگرتورشته های مربوط به صنایع غذایی وقطعات خودرووصنعتی سرمایه گذاری
كنندخیلی اثرات مثبتی برای صنایع استانشون داره چون اون صنایع اونجاقوی
هستن ومیان تواون رشته هابادانشگاه همكاری مالی میكنند.یاصنایع هوایی ایران
بخش زیادیش تواستان اصفهانه ولی نه دانشگاه اصفهان ونه صنعتی اصفهان
هیچكدوم درهیچ مقطعی رشته هوافضاندارندولی خب قطعاتورشته های برق
ومكانیكشون تواین زمینه هاكارمیكنند.یه مثال دیگه اینكه شیرازازگذشته به
قطب الكترونیك معروف بوده وچندین كارخونه مهم وبزرگ وصنایع الكترونیك
ومخابرات وزارت دفاع اونجاست ولی رشته برق دانشگاه شیرازبه نسبت بقیه
دانشگاههای مادروترازاول دیگه ی كشورضعیفتره!
یه مشكل عمده هم كه توی
آمایش آموزش عالی توی ایران وجودداره تمركزبیش ازاندازه دانشگاههای صنعتی
توی تهران هست.توی آمریكاهم اینقددانشگاه صنعتی نشنیدم باشه.من كه فقط
ام.آی.تی وكالتك وویرجینیاروشنیدم.توی اروپاهم فقط پلی تكنیك زوریخ واون
یكی دیگشوكه اسمش یادم رفته!روشنیدم.ولی اینجاتادلت بخواددانشگاه صنعتی
بدون توجیه تاسیس.
فقط نكته آخری كه میخوام بگم اینه كه چندسال پیش
وزارت نفت اومدحمایت كردوتودانشگاهای شریف وامیركبیروشیرازسرمایه گذاری
خوبی كردودانشكده هاوبخش های مستقل نفت وگازتاسیس شدویه استدلالشون این
بودكه نفرات نخبه رغبت چندانی به تحصیل توی دانشگاه صنعت نفت وتوی
اهوازوآبادان ندارن وفارغ التحصیلای نفت تاپ نیستن واگه این رشته ها توی
تهران یامثلاشیرازباشه تمایل نفرات برتربهشون بیشترمیشه.این استدلال درسته
ولی نبایدتوی این رشته وبقیه رشته هاباعث تمركززیاداساتیدونخبگان توی
مركزبشه.
باتشكركه وقتتون روبه من دادید.
الفی اتكینز:
مثلا دانشگاه تربت حیدریه در خراسان رضوی باید بشه دانشگاه كشاورزی ( و
صنعت). البته الان پژوهشگاه زعفران و رشته های اقتصاد كشاورزی و مرتع و
كشاورزی و گیاهان دارویی فعاله. در كنارش عمران و معماری برق هم داره اما
باید تاكید روی مساله زعفران و ابریشم و صنایع تبدیلی شون باشه (حتی رشته
مكانیك برق و صنایع این دانشگاه هم برند پی صنایع تبدیلی زعفران و ابریشم).
تربت حیدریه بزرگ ترین تولید كننده زعفران و ابریشم ایرانه.
http://www.torbath.ac.ir/
دانشگاه صنعت نفت هم همیشه معروف بوده. هنوزم فكر كنم مثل قبل انقلاب حقوق و
مزایای خوبی به دانشجو ها می دند و خیلی هاشونو به خارج بورس می كنند
IWH:
علاوه بر ثروت های طبیعی منطقه و ویژگی های جغرافیایی كه در ایجاد هویت
برای یك منطقه اهمیت دارد٬ بعضا دیده میشه كه افراد یك منطقه در یك رشته ای
استعداد زیادی دارند كه طبیعتا به مرور آن رشته در آن منطقه رشد میكند و
جزئی از هویت آن منطقه میشود
.
مینجیق:
نكته خیلی مهمی هست كه قصد داشتم مفصل سرفرصت به آن بپردازم.
بله!
سرمایه ای كه باید به آن در دانشگاه پرداخت تنها ذخایر و معادن مادی
نیستند. ذخایر انسانی ارزشمند ترند. دانشگاه باید جهت گیری خود را با آن
تنظیم كند.
IWH:
در گوشه و كنار كشور رشته های دانشگاهی وپژوهشكده هایی هست كه برمبنای ثروت طبیعی و هویت آن منطقه ایجاد نشد ولی خیلی موفق هستند حتی می توانند هویت جدید هم بسازند.
ناشناس:
من یك كارشناس ارشد بسیار جوان نفتی را میشناسم كه پروژهی كارشناسیی ارشدش در مورد بهینه سازی بخشی از صنعت نفت در حیطهی استخراج نفت خام بود. حدود یك سال است كه این كارشناس ارشد را وزارت نفت استخدام كرده است. حقوق ماهیانهی او اكنون بیش از ۲۵ میلیون تومان است و او كماكان در مورد روشهای بهبود و بهتر سازیی صنعت استخراج نفت به صورت عملی كار و پژوهش میكند.
فكر كنم اگر زمانی كه دانشآموز بودم چنین مهندس ارشدی را با چنین ایدههایی و چنین روش سخن گفتنی میدیدم٫ اعتبار رسمی این مهندس را هم میدیدم به موضوعاتی دیگر جذب شده بودم.
محمد:
به نظر من سوال این كه فلان دانشگاه ها چه كاری رو باید بكنن یه كمی سوال خطرناكیه. جواب این سال بسته به این كه از كی پرسیده بشه می تونه خیلی متفاوت باشه. به علاوه از این باید به معنی بهتر است كه ممكنه معنی الزامی است كه برداشت بشه. من شخصا فكر میكنم راه بهتر اینه كه دولت (یا بخش خصوصی. البته دانشگاه های خوب ایران بیشتر دولتی هستن) در زمینه هایی سرمایه گذاری كنه كه صرفه ی افتصادی (به معنای عام، در كوتاه یا بلند مدت) داشته باشه. اینطوری خود به خود خیلی از دغدغه های بومی شدن برطرف میشه. درحال حاضر چون این شاخص بهره وری اقتصادی وجود نداره همه ی كارها به صورت سلیقه ای انجام میشه و بعضا جنبه ی «فانتزی» داره.
مثلا در همین رشته ی فیزیك در اكثر دانشگاه های آمریكا روی بخش های كاربردی و تجربی سرمایه گذاری بیشتری میشه تا موضوعات نظری و مجرد. دلیلش هم خوبی یا بدی هیچ كدوم از اینا نیست؛ گروه اول در كوتاه مدت بهره وری اقتصادی بیشتری داره و گروه دوم در بلند مدت. اما در بعضی دانشگاه های ما (بنا به مشاهده ی عمومی و شاید نه چندان دقیق من) تعداد اعضای هیئت علمی كیهان شناسی، نظریه ریسمان،نسبیت عام و اخترفیزیك بیشترین تعداد رو به خودش اختصاص داده. چنین كاری توجیه اقتصادی نداره و شاید یكی از دلایل این باشه كه صنایع ما تحقیقات انجام شده توی دانشگاه ها رو «فانتزی» ارزیابی میكنن
مینجیق:
از دانشگاه تهران شروع كنیم. به نظر شما دانشگاه تهران به عنوان قدیمی تریم دانشگاه ایران كه به نوعی سمبل نهاد دانشگاهی است چه نقشی را باید ایفا كند.
به چه چیزی باید شناخته شود؟
وقتی اسم "دانشگاه تهران" را می شنوید یاد چه می افتید؟
چه قدر فضای كل جامعه از فضای دانشگاه تهران متاثر گشته است؟
چه سری است كه دانشگاه تهران این همه از دهه 30 به این سو مورد ضربه قرار گرفته؟ این همه فشار بر دانشگاه تهران از برای چیست؟
اشتراک و ارسال مطلب به:
فیس بوک تویتر گوگل