نظرخواهی و ظرفیت نظرخواهی

+0 به یه ن

چند روز قبل از  بسیاری از همایش های فیزیك كه در ایران برگزار می شود تا برنامه ی همایش هنوز  مشخص نیست. پوستر و توضیحات سایت با هم نمی خواند و گنگ و مبهم هست. حتی وقتی سخنران مدعو ویژه چند روز قبل از همایش سئوال می كند من چه قدر برای سخنرانی ام وقت خواهم داشت و یا سخنرانی چه روز و چه ساعتی هست یا جواب نمی دهند و یا جواب سربالا می دهند! دیگه خودتان حساب كنید جواب دانشجویان را چه طور می دهند. به این تیپ همایش ها چند بار دعوت شده ام و این روال برگزاری كمابیش عادی می نمود. گویا روال برگزاری همین هست و شركت كننده ها هم به همین روال راضی و خوشنود هستند و دعا گو. البته من هم اعتراضی نكرده ام. با خودم گفته ام:" بذار همرنگ جماعت شوم و برنامه تمام شود برود پی كارش. من كه مامور اصلاح جامعه دانشگاهی نیستم! برای چی اعتراض كنم و برای خودم دشمن بسازم. دلشان خوش هست دارند همایش برگزار می كنند بذار خوش باشند و من عامل به هم ریختن خوشی آنها نشوم. والا این تیپ آدم ها ده برابر این وقت كه برای برگزاری همایش كرده اند صرف سمپاشی علیه من خواهند كرد! من هم حوصله اش را ندارم!"

بعد از این هم همین طور عمل خواهم كرد. استراتژی عاقلانه ای هست. نكته ی دیگری می خواهم عرض كنم. در همین سرزمین كه روال و هنجار این هست و ظاهرا هم شركت كنندگان راضی و خوشنود و دعاگو هستند چند سال پیش می خواستم همایشی بر گزار كنم. شش ماه قبل از آن پوستر و وبگاه همایش را آماده كردیم و اطلاعاتش را در سایت گذاشتیم. در وبلاگ منجوق نوشتم: "....فعلا از شما خواهشی دارم. لطفا وبگاه و پستر را ببینید و اگر مورد گنگی هست به من خبر دهید تا رفع ابهام كنم."

فكر می كنید چه برخوردی شد؟! یك دانشجویی برگشت هرچه می توانست به من و سخنرانانم توپید!

بی آن كه صلاحیت اظهار نظر داشته باشد توانمندی علمی سخنرانان همایش را زیر سئوال برد. در صورتی كه بعد از این كه همایش برگزار شد همه دیدند كه سخنرانان چه قدر باسواد بودند و چه استاندارد تدریس بالایی داشتند در هر صورت من هم جوابش را دادم. در واقع بیشتر از سخنرانانی كه دعوت كرده بودم دفاع كردم و با استدلال گفتم كه چرا شركت در سخنرانی آنها برای دانشجویان فرضتی است كه باید قدر بدانند. دانشچو بادی به غبغب انداخت و نوشت:" دموكراسی بود نظرم را گفتم." بقیه جمله اش یادم نیست منظورش این بود كه من ظرفیت شنیدن سخنان نقد آمیز ایشان را نداشتم و چون ایشان نقد كرده اند خیلی آدم مهمی هستند و من باید بگویم حتما درست می گی قربان!
آن گاه من این جواب را در پاسخش نوشتم:

دموكراسی یك اصطلاح سیاسی است با معنا و مفهوم نسبتا مشخص:

Democracy is a form of political organization in which all people, through consensus (consensus democracy), direct referendum (direct democracy), or elected representatives (representative democracy) exercise equal control over the matters which affect their interests

عده ای بی آن كه به این معنا توجه كنند هر جا كه خوششان می آید می گویند "دموكراسی".كلمه ای با چنین بار معنایی، باید درست به كار گرفته شود. به هر حال من اصلا نمی خواهم بحث سیاسی بكنم. دایره ی بحث هایم در سپهر دانشگاهی می چرخد. من در یادداشت قبلی ام نوشتم
"لطفا وبگاه و پستر را ببینید و اگر مورد گنگی هست به من خبر دهید تا رفع ابهام كنم". این به هیچ وجه به آن معنا نیست كه این همایش قرار است با شیوه ی دموكراسی ورای گیری برگزار شود. معنای جمله ی من كاملا روشن بود! خواستم اگر سئوالی در مورد نحوه ی ثبت نام و چیزهایی از این دست هست بگویید تا رفع ابهام شود. شیوه ی دموكراتیك-از طریق رای گیری یا رفراندم- برای برگزاری یك همایش علمی 50-60 نفره و آن هم تا این اندازه تخصصی مسخره است. شیوه برگزاری همایش هایی از این دست در همه جای دنیااین گونه است كه بسته به ابعاد همایش مقداری امكانات در اختیار یك یا چند برگزار كننده گذاشته می شود و برگزار كننده براساس آن و براساس تشخیص خود برنامه را می چیند. شاید دست آخر برای بهتر شدن برنامه برای دفعات بعدی نظر خواهی هم بشود. اما نظر خواهی تنها به معنای بازخورد گرفتن است. به معنای رای گیری نیست.

بارها گفته ام و بار دگر می گویم ارزیابی علمی افراد كار بسیار دشوار و تخصصی است. این كه من دعوت سخنرانان را در وبلاگم به رای بگذارم مسخره تر از آن است كه در وبلاگم از شما سئوال كنم جواب محاسبه ای كه در حال حاضر برای مقاله ام انجام می دهم چیست. بعد هم رای بگیرم ببینم چند نفر می گویند 2 چند نفر می گویند 5. به علاوه وقتی ارزیابی علمی مطرح می شود حیثیت شغلی اشخاص حقیقی نیز مورد سئوال قرار می گیرد. در یك جامعه ی پیشرفته، هركسی به خود اجازه نمی دهد در مورد توانمندی شغلی افراد نظر بدهد. اگر ببینم از تریبون نظر خواهی سوء استفاده می شود تا در مورد حیثیت شغلی افراد بی محابا و بی هیچ مدرك سخن گفته شود (عادت بسیار زشتی كه متاسفانه دامن گیر بیشتر جوامع دانشگاهی جهان سومی است تا جایی كه حتی قبح آن هم ریخته) و از روی بی اطلاعی حرف هایی زده شود كه من بعد در پیش دیگر همكارانم كه احترام بسیاری برای آنها قایلم شرمنده شوم نظر را منتشر نخواهم نمود. من این وبلاگ را برای این راه نیانداخته ام كه تریبونی باشد برای اظهار نظر های آبكی و غیر مستدل در مورد توانمندی علمی همكاران.

یكی از هدف های من آن است كه زشتی این كار را گوشزد دهم. هرچند می دانم آنان كه به حرفم گوش خواهند داد در اقلیت مطلق خواهند بود چرا كه خیلی وسوسه انگیز است كه همین طوری دهان باز كنی و بگویی فلان فیزیكپیشه خوبی نیست و بهمانی فلان ایراد را دارد. آن قدر این كار وسوسه انگیز است كه زمان بسیاری از دانشگاهیان در كشورهای جهان سومی به این كار صرف می شود. اما انصافا تا به حال ندیده ام پسكین یا اسمیرنف بنشینند و از این حرف ها بزنند. تا مجبور نشوند كسی را ارزیابی نمی كنند. وقتی هم كه ارزیابی می كنند عموما پشت درهای بسته با بررسی مقالات پر تعداد است یا سر سمینار شخص. خیلی هم مواظب هستند كه این بحث ها در حضور دانشجوها یا پست-داك ها انجام نگیرد. ! دانشجو یا پست-داك باید فكرش را بدهد درسش را بخواند و مقاله اش را بنویسد تا فردا كار پیدا كند نه آن كه فكرش درگیر این مسایل شود.
آداب زندگی در یك جامعه ی پیشرفته ی دانشگاهی بسی بیشتر از بلغور كردن كلمه دموكراسی آن هم در معنای اشتباه و نا بجا است. اولین قدم این آداب آن است كه وقتی صلاحیت ارزیابی در مورد توانمندی علمی كسی نداری سكوت كنی.


 

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]