چند روز پیش نوشته ای به مناسبت دیدار رئیس جمهور با هنرمندان نوشتم و از اظهارات انجام شده ابراز نگرانی كردم. در انتشار یاد عدم انتشار آن تردید داشتم. امروز آن را منتشر كردم. اگر خواستید می توانید آن را اینجا بخوانید.
اگر یادتان باشد آقای خاتمی در دوم خرداد سال 1377(در اولین سالگرد دوم خرداد معروف) با اشاره به تجربه ی قرون وسطی گفت كه اگر دین هم در برابر آزادی قرار بگیرد این دین هست كه كنار می رود. این حرف به مذاق برخی خوش آمد و در مقابل عده ای را خشمگین ساخت. فارغ از این كه چه كسی خوشش می آید و چه كسی بدش می آید می خواهم به این سئوال بپردازم كه آیا درست هست كه یك مقام اجرایی برگردد و از تریبونی كه به واسطه ی مقام اجرایی اش در اختیار او قرار داده شده است به طرح مسایلی بپردازد كه علی الاصول در دایره مباحثات آكادمیك قرار می گیرد. كاری به این ندارم كه آیا رئیس جمهور فرانسه یا آمریكا یا صدر اعظم آلمان از این گونه اظهار نظر ها می كنند یا نمی كنند. شاید هم آنها از این اظهار نظر ها بكنند. اما وضعیت كشور آنها با ما فرق دارد. مقام اجرایی در كشور ما باید با واقعیت های موجود سخنش را تنظیم كند. واقعیت كشور ما این هست كه چند روز پس از سخنرانی رئیس جمهور در مورد هنر و هنرمند، برنامه شب چله چلچراغ كه در آن دوهزار نفر شركت كننده و حدود 100 نفر شخصیت هنری و ادبی بنا بود حضور داشته باشند چند دقیقه قبل از برنامه به دستور مقامات امنیتی لغو شده. واقعیت كشور ما این هست. رئیس جمهور هم كه حرف می زند باید این فضا را در نظر داشته باشد. همه چیز كه تحت كنترل رئیس جمهور نیست (نباید هم باشد).
اما فعلا حرف من سر این نیست. همان اظهار نظر خاتمی را در مورد دین و آزادی و قرون وسطی در نظر بگیرید. آیا قضیه به آن سادگی كه او از پشت تریبون ریاست جمهوری گفت بود؟! خیر! به هیچ وجه! اولا كه سیطره ی كلیسا و تحدید آزادی ها در قرون وسطی 1000 سال طول كشید. یعنی به اندازه 50 نسل! در طول زندگی آن 50 نسل هیچ جز آن متصور نبود. ثانیا جریان رنسانس هم كلی جریان های مخالف داشت. اصلا به آن سادگی نبود كه در چند جمله خلاصه شود. در این موارد باید ساعت ها بحث آكادمیك صورت گیرد. خاتمی به عنوان یك فرد آكادمیك داشت اونجا حرف می زد یا به عنوان یك رئیس جمهور؟! گیریم یك نظر آكادمیك داشت. چه حقی داشت كه از تریبون ریاست جمهوری نظرش را بیان كند؟! نظر آكادمیك را در جمع دانشگاهیان باید گفت و نقد شنید. نه از تریبون بالاترین مقام اجرایی. به عنوان رئیس جمهور هم نباید این حرف را می زد. كار سیاست یافتن و بیان "حقیقت ها" نیست. كارش در نظر گرفتن "مصلحت ها"ست. آیا به مصلحت بود چیزی بگوید كه اقشاری كه جز آن می اندیشند را علیه مقوله آزادی بشوراند؟! به نظرم خیر!
راستش من خیلی فرقی بین این حرف جنجالی خاتمی و حرف جنجالی معروف احمدی نژاد نمی بینم. احمدی نژاد هم داشت از تریبون ریاست جمهوری حرف نویسنده ای را تكرار می كرد كه اتفاقا خاتمی او را در ایران به حضور پذیرفته بود و خیلی هم تحویلش گرفته بود.
من فكر می كنم اشتباه هست كه از مقامات سیاسی این انتظار را داشته باشیم كه بروند و از تریبونی كه مقام سیاسی شان برایشان فراهم آورده حرف دل ما را بزنند! انتظاری كه باید داشته باشیم آن هست كه فضایی را فراهم كنند كه اگر خواستیم خودمان حرف دلمان را بزنیم . مقامات سیاسی از تریبون خودشان چیزهایی بگویند كه به مصلحت منافع ملی ماست.
اشتراک و ارسال مطلب به:
فیس بوک تویتر گوگل