جنگ روایت ها در مورد قره باغ- قسمت دوم

+0 به یه ن

بذارید من اینجا موضع ام را روشن کنم. من طرفدار این هستم که در این جریانات اخیر قره باغ ناظران حقوق بشری بین المللی نظارت کامل داشته باشند. امیدوارم در صورت هر گونه نقص حقوق بشر با معیارهای حقوق بشری اولا فوری جلوی ادامه روند گرفته بشه و ثانیا، عامل آن محاکمه و مطابق قانون مجازات بشه. هیچ مماشاتی را به بهانه این که سی سال پیش اون وری ها بهمان جنایت را علیه این وری ها انجام دادند نمی پذیرم. به یک دلیل روشن: اکثریت مطلق ارمنی هایی که اکنوه قره باغ را ترک می کنند همان آدم های سی سال پیش نیستند.
علاف شدن در ترافیک طولانی-که دستاویز تبلیغات منفی شده- جزو موارد جنایت علیه بشریت حساب نمی شود. مردم تهران هر روز در این ترافیک ها معطل می شوند و ادعای قربانی جنایب شدن هم ندارند!
البته این هم قابل فهم هست که طرف ارمنی گرفتاری ها را در این مقطع بزرگنمایی کند. من ایراد اخلاقی به آنها ابدا نمی گیرم. اتفاقا خوب می کنند بزرگنمایی می کنند. این طوری این وری ها بیشتر دقت می کنند. هرچی این کارها زیر ذره بین باشد بهتر هست چون احتمال خطا را پایین می آید.
آدم- صرفنظر از فرهنگ و نژاد و دین و آیین- موجود پیچیده ای است. هم قادر به کارهای بزرگ بشردوستانه هست و هم اگر جو گیر شود و حس کند نظارتی نقد آمیز بر عملکردش نیست ممکن هست جنایاتی کند که خوابش را هم در حال عادی نمی دید (بعد هم عذاب وجدان می گیرد). خوبه الان اون قدر نظارت باشه که بعدا کسی از حس عذاب وجدان زجر نکشه.
هرچند ارمنی ها را به خاطر نظارت و یا حتی بزرگنمایی محق می دانم به تیپ نایاکی-ساکن-ایران در سرو صدا راه انداختن علیه آذربایجان بدبینم. به نظرم گرد و خاک می کنند تا نگاه ها از مواردی نظیر #آرمیتا_گراوند به سوی دیگر برود.


در مورد هورالعظیم هم همین برنامه را داشتند. خود مقامات ج ا سمت ایرانی هورالعظیم را (سمت شرقی دیوار خاکی مرزی) خشک کرده بودند. اما برخی از این به اصطلاح طرفدار محیط زیست (ولی درواقع طرفدار معصومه ابتکار) سر و صدا راه انداخته بودند که سد آتاتورک ترکیه باعث شده. حال آن که سمت غربی هور العظیم در عراق آب داشت پس سد آتاتورک نمی توانست عامل باشد. بعدا معلوم شد خشک کردن قسمت ایرانی، عمدی بوده است. اون ها که سر و صدا علیه ترکیه راه انداختند از اول کاملا این موضوع را می دانستند. ماموریت داشتند که ترکیه را مقصر نشان دهند. بر عملکرد ترکیه بر روی رودخانه هایی که از آن سرچشمه می گیرد باید نظارت بین المللی شود. اما این نوع افرادی که اشاره کردم از سر و صدا کردن علیه برخی کشورهای همسایه نیت خیر ندارند. می خواهند توجه ما را از گندکاری های داخلی منحرف سازند.

----------------------

اونی که دیروز در صفحه فیس بوک من گرد و خاک کرد یک چیزی هم گفت که می خواهم در موردش شفاف سازی کنم. به زعم خود اظهار فضل و هوش و نبوغ نمود و فرمود (نقل به مضمون) شماها در زبان بر توجیه خودتان می گویید که از اردوغان و یا علی اف ها بدتان می آید اما در واقع این بهانه ای هست که پنهان کنید پان ترک هستید. (نفهمیدم منظورش من بودم یا یکی از دوستان فیس بوکی که از قضا فارس هم هست. یک فارس را هم پان ترک می خواند! انگ زدن که مالیات نداره!)
من که یادم نمی آد گفته باشم از این سیاستمداران کشورهای همسایه بدم می آید. (از صدام بدم می آمد اما اینها بدی خاصی به من نکرده اند که من از آنها بدم بیاد) سیاستمدار هستند دیگه! سیاستمدار گوگولی مگولی نمی شه که من خوشم بیاد. اما از اونها بدم هم نمی آد.
در مورد اردوغان صراحتا حمله به مرز سوریه (کردهای شمال سوریه) تحت عنوان چشمه صلح را محکوم کرده بودم. اسلامی کردن دانشگاه ها و مدارس ترکیه توسط او را هم همچنین. ولی خیلی از سیاست های اقتصادی ترکیه به سود منافع ملی آن هست. این که در برهه هایی با سیاست هایش توانست اقتصاد ترکیه را رشد دهد بسیار قابل تحسین هست. اتفاقا راه های ارتباطی ترکیه را خیلی رشد داده و ترکیه را برای ترانزیت کالا مستعد کرده. درست برعکس راه های ارمنستان که درب و داغون هستند و مدام هم گله های گوسفند این راه ها را سد می کنند.

و اما علی اف ها: فساد مالی دارند و برای آزادی بیان وقعی نمی دهند . این را همه می دانیم. البته فساد مالی کل تاریخ ۳۰ ساله جمهوری آذربایجان را جمع کنید حداکثر به اندازه یک رقم از اختلاس های ج ا می شود. در مورد آزادی بیان هم وقتی با کشورهای اروپایی مقایسه می کنید نمره کمی می گیرد اما باز وضع اش از ج ا خیلی بهتر هست. نمونه این که من خودم وبلاگ یک خانم آذربایجانی با همسر انگلیسی در خارج را تعقیب می کردم. تندترین نقدها را به علی اف ها می کرد . حتی فرهنگ مردم خودش را هم به طنز به باد نقد می گرفت. با این حال هر زمان میلش می کشید سوار هواپیما می شد تا به باکو برود و مامانش را ببیند. اصلا هم نگران آن نبود که به سرنوشت نازنین زاغری دچار شود (حالا بیچاره نازنین زاغری وبلاگی هم نداشته و نقدی هم نکرده!).

بدی های علی اف ها سر جای خود! اما خوبی هایشان هم کم نیست. خیلی زرنگ و زبل هستند. عرق ملی هم دارند. مردمشان برایشان مهم هست. الهام علی اف شبیه یک کارخانه دار تیپیکال آذربایجانی است که خودش را از همه بالاتر می داند و به خود بیش از همه می رسد بعد به زن و بچه اش. اما کارگرانش هم برایش مهم هستند. این طور نیست که وضع رفاهی آنها برایش اهمیتی نداشته باشد.
من در جنگ قره باغ در سال ۲۰۲۰ استراتژی های جنگی آذربایجان را مطالعه می کردم. همه با هوشمندی چنان تنظیم شده بود که تا جایی که امکان داشت جان سرباز آذربایجانی کمتر به خطر بیافتد.
درست برعکس استراتژی های (نداشته) س-پ-ا-ه در زمان جنگ ایران وعراق که اهمیتی به جان سرباز ایرانی نمی دانند. توجیه ارزشی هم داشتند. صراحتا می گفتند اگر کشته شود شهید شده و به بهشت برین رفته پس چرا خودمان را با چیدن استراتژی ای که جان آنها را حفظ کند به زحمت بیاندازیم؟ دیگه نمی دیدند که با راهی کردن سرباز ایرانی به بهشت چه جهنمی بر روی زمین برای پدر و مادر و احیانا همسر و فرزندش می سازند!
علی اف ها برای مردم آذربایجان یک آسودگی ورفاه نسبی در زندگی روزمره تدارک دیده اند. یادتان هست زمان کرونا تا واکسن به ایران بیاید ما چه ها کشیدیم؟! چه قدر استرس داشتیم؟! در سایه سیاست های علی اف ها مردم آذربایجان یک دهم آن استرس ها را نداشتند. مثل زمان شاه، اگر هم آزادی سیاسی نداشته باشند آزادی اجتماعی و فردی دارند. این طور که شنیده ام استخرهایشان تمیز تر از مال ماست، میوه ها و محصولات کشاورزی شان سالم تر از مال ماست، سالن کنسرت شان هم که بسی بهتر هست. وقتی مادری در باکو به بچه اش آب سیب می دهد نگران انواع واقسام سموم و کودهای شیمیایی نیست. خود این می دانید چه قدر استرس را کم می کند؟
من چرا باید از علی اف ها بدم بیاید وقتی آسودگی نسبی برای مردمشان تدارک می بینند؟ راستش من حرف های اپوزیسیون و فعالان مدنی باکو را هم خوانده ام. حرف حق می زنند ولی راستش ساده اندیش هستند و جایگزین بهتری ندارند. یا ملی گرایی افراطی را ترویج می کنند یا به طرز ساده-اندیشانه ای چپ می زنند یا هم اسلام گرا هستند. اونها علی اف ها را کنار بزنند پس فردا در باکو، «زمان اون خدا بیامرز» تلویحا به معنای زمان علی اف خواهد شد!
----------------------
خانواده علی اف خودشان در جنگ روایت ها بسیار صاحب ابتکار و خبره هستند. همسر علی اف (مهربان علی اوا) استاد قدرت نرم هست و الهام علی اف هم اون قدر زِبِل هست که خوب فهمیده همسرش بزرگترین سرمایه
(asset)
او در هرگونه جنگ نرم یا جنگ روایتی هست. مهربان علی-اوا به شدت «فرانسوی-پسند» هست. حدود ده سال پیش این زوج برای بازدید به فرانسه رفته بودند. طرح روی جلد مجلات فرانسوی عکس های مهربان علی اوا بود. یکی اش هم یک تیتری زده خطاب به بانوی اول وقت فرانسه. اگر بخواهم به زبان فارسی بگم ترجمه مضمونی اش این می شه: «آهای بانوی اول! ماست ها را کیسه کن که بانوی اول دیگه اومده که از هر لحاظ به تو سر هست!»
دوستان هویتگرا خیلی از لابی های ارمنی در فرانسه و کالیفرنیا می ترسند. جای نگرانی نیست چون که مهربان علی اوا یک تنه از پس همه اونها بر می آد!

دستگاه تبلیغاتی مهربان علی اوا بر پایه حقوق زنان، حقوق کودک، تجهیز بیمارستان ها و هنر (به خصوص هنر موسیقی) و معماری و مهمان نوازی هست که به شدت در دنیای امروز چشم می گیرد. پول اوورت و فراوان هم که در اختیار دارد و برای این تبلیغات حسابی خرج می کند. لازم نیست ما خودمان را صدها کیلومتر این ور تر با دهن به دهن گذاشتن با ایرانشهری ها به خاطر دفاع از همزبانانمان در آن سوی ارس خسته کنیم. مهربان علی اوا خودش حواسش هست و ثروت کلان هم دارد.

اما در برنامه های مهربان علی اوا یک نقص هست. به دلیل اهمیت موضوع پستی جداگانه به ان اختصاص می دهم

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]