.
نیروهای داخل جامعه ایران امروز کدام ها هستند؟
الان برعکس زمان قاجار یا سال ۵۷ سه چهار نیروی غالب نداریم. بلکه نیروهای کوچک پراکنده داریم.
الان خیلی پیچیده شده. نیروی ایلات و عشایر بسی کمتر شده. اما کامل از بین نرفته. هنوز این طیف از جهت آشنایی به کوه و کمر و احیانا حمل سلاح جزو مهمترین نیروها هستند. شاید قاچاقچیان مواد مخدر و اسلحه هم این قابلیت را داشته باشند اما نمی شه به قاچاقچیان اعتماد کرد (منظورم قاچاقچیان مواد مخدر هستند. شبکه قاچاق لیاس و نظایر ان قصه دیگری است. در جنوب و غرب این نوع قاچاق-قاچاق مایحتاج مردم نظیر لباس و لوازم خانگی و.... در غیاب سیستم گمرکی کارآمد و عاری از فساد برای خودش قدرت اجتماعی مهمی شده که در جامعه هم عزت و اعتبار یافته. همان عزت و اعتبار بازرگان معمولی را یافته اند. این دسته در غرب و حنوب کشور نیروی مهمی هستند.)
با توجه به عملکرد ج ا روحانیت عزت و احترام سال ۵۷ را بین مردم ندارد. این راخودشان هم می گویند. اما اشتباه است گمان کنیم که کاملا بی اعتبار شده اند. هنوز هم به نظرم بین ۱۵ تا ۲۰ درصد جامعه جایگاه خیلی والایی دارند. اشتباه هست که گمان کنیم دیگر نفوذ ندارند.
هر چند ایلات و عشایر و فرهنگ طایفه ای کمرنگ تر شده اما شبکه های خانوادگی (خانواده گسترده) بسیار متنفذ هستند و شاید بتوان گفت اکنون قوی ترین نیروست هر چند کمتر در باره اش صحبت می شود. یکی از هزاران نقاط قوت فیلم «برادران لیلا» این بود که این قدرت و نفوذ را به تصویر کشید.
شبکه های میلیونی دراویش گنابادی و یارسان و.... هم هستند. اینها هم خیلی پرقدرتند. یک سری عرفان های نوظهور هم هست که اونها هم برای خودشان شبکه دارند البته نمی دانم چه قدر قدرت داشته باشند. ولی سلسله های دراویش واقعا قدرت دارند. پیروانشان سبک زندگی خود را از انها می گیرند.
برخی از اصناف هم خیلی قدرتمندند. از همه مهم تر صنف پزشکان و به طور کلی تر کادر درمانی.
دانشگاه و دانشگاهیان هم نیروی اجتماعی دیگری هستند. علی الأصول با این گستردگی شبکه دانشگاه ها در کشور، سطح بالای دانش به نسبت متوسط جامعه، ارتباط با دنیا و وضعیت مالی کمابیش خوب، داشتن زمین های وسیع در شهرستان ها و ده ها ویژگی دیگر، دانشگاه و دانشگاهیان می بایست قوی ترین نیروی اجتماع امروز ایران بودند. اما در حد پتانسیل شان نفوذ ندارند. به نظر من خود دانشگاهیان ضعیف عمل کردند. وقتی نسل ما سر برآورد عموم نسل قبل دانشگاهیان هم وغم خود را گذاشت که ما را سرکوب کند. حال آن که خودشان از یک انقلاب فرهنگی ویرانگر سربرآورده بودند و ضربه ها دیده بودند. هر چی زور داشتند بر سر ما زدند و دق دلی هایشان را هم سر ما خالی کردند.
هر چی پیشکسوت فیزیک جلوی ما سبز شد همانند پدر«برادران لیلا» از آب درآمد: زورگو و در عین حال رقت انگیز که سرمایه آینده ما و نسل بعد از ما را در راه شهرت بازی به هدر داد که اندکی از رقت انگیزی خود را بپوشاند.
علی الأصول اگر شعور داشتند به جای این که این همه نیرو برای مبارزه با ما صرف کنند دستمان را می گرفتند تا با هم در جامعه تبدیل به نیرویی مهم شویم اما چنین نکردند. در نتیجه دانشگاه به اندازه ظرفیتش در جامعه مهم نیست. اما باز هم نمی توان گفت که هیچ نیرویی ندارد. باز هم در معادلات قدرت نمی توان از آن صرفنظر کرد. حدود دو دهه دانشگاه و دانشگاهیان مهمترین عامل در به قدرت رساندن اصلاح طلبان داشتند. الان هم می توانند دوباره مهم شوند. بسته به این دارد که آیا نسل ما مانند نسل گذشته بی شعور باشیم به جان نسل بعد بیافتیم یا شعور داشته باشیم و به آنها بال و پر دهیم.
نیروهای ریز و درشت بسیار دیگری هم هستند: نیروهای نظامی و انتظامی و نیروی بازاریان و.....
چه کس یا گروهی این شبکه ها و نیروها را خوب می شناسد!؟
به نظر می رسد گروهی که بیش از همه نیروها را می شناسد باز همین طیف حاکمه هست. طیف های سنتی را خوب از قدیم واز درون می شناسد. طیف های مدرن تررا هم می داند چه طور مهار یا سرکوب کند.
در میان اپوزیسیون تک و توکی بودند که اولی یا دومی را کمابیش می شناختند اما کاریزمای لازم و رسانه لازم را برای جلب توجه نداشتند. پادشاهی خواهان فقط طیف شعبان بی مخ و پری بلنده را می شناسند و مردم ایران را با آنها مترادف می دانند و خود را تاج سر آنها می دانند. گمان نمی کنم با این کم دانشی نسبت به جریان های درون ایران خیلی شانسی داشته باشند. فقط اتحاد و همبستگی را به هم می زنند.
به گمانم در بین نسل ما (دهه چهل تا شصت) کسانی باشند که جامعه را خوب بشناسند. باید ببینیم در چند ماه آینده آیا می توانند عرض اندامی کنند یا خیر.
اشتراک و ارسال مطلب به:
فیس بوک تویتر گوگل