بعد از این ده دوازده سال که روند دردناک خشک شدن دریاچه اورمیه را دنبال کردم دیدم اصل اصل اصل مشکل فرافکنی هست.
هر کدام از بخش ها و واحدها ، حدودا ده پانزده درصد آب را هدر می دهند و بعد می گویند بروید بقیه بخش ها را درست کنید که سهم من زیر ده درصد هست.
آذربایجان غربی می اندازه گردن آذربایجان شرقی. آذربایجان شرقی می اندازه گردن آذربایجان غربی.
شهری می اندازه تقصیر کشاورز. روستایی می اندازه تقصیر شهری. چغندرکار می اندازه گردن پیاز کار، پیازکار می اندازه تقصیر باغداران سیب. ترک می اندازه کرد، کرد می اندازه تقصیر ترک. همه از زیر بار مسئولیت در می روند و خبر هم ندارند که با این روند دریاچه خشک می شود و همه با هم ضربات جبران ناپذیر می بینند.
🍀@minjigh
انتقال آب زرینه رود به آذربایجان شرقی
همین طور که قبلا گفتم یکی از دلایل اصلی عدم احیای دریاچه اورمیه، فرافکنی هست. هر بخش و هر واحدی ادعا می کند که مقدار آبی که از حقابه دریاچه اورمیه بالا می کشد ناچیز است و تقصیر اصلی بخش دیگری است. از سال ۷۸ به این سو سالانه ۲۰۰ میلیون مترمکعب آب به شهرهای تبریز و ۵ شهر دیگر آذربایجان شرقی منتقل می شود. منبع
در اورمیه، چه عامی و چه تحصیلکرده، چه وابسته به حکومت و چه مردمی، کاسه کوزه ها را با انواع و اقسام استدلال ها بر سر همین انتقال آب از زرینه رود می شکنند. عوام می گویند «همه آب را می برند». تحصیلکرده ها که عدد و رقم سرشان می شود به جای ۲۰۰ میلیون مترمکعب آب در سال، حجم کل آب انتقالی در ۲۳ سال گذشته را بر زبان می رانند که حجم آب خیلی زیاد به نظر برسد و بتوانند تمام کاسه کوزه ها را بر سر همین انتقال بشکنند.
ابتدا موضع ام را در مورد انتقال آب بنویسم. من با پروژه های انتقال آب از مناطق دور دست به تبریز مخالفم. به جای آن شبکه سنتی قنات تبریز را احیا کنند. از هدر رفتن آب در آبیاری فضای سبز و نیز لوله های فرسوده شهری جلوگیری کنند. با مدیریت صحیح آب های همجوار تبریز نیاز زیادی برای انتقال آب از مناطق دوردست تر نخواهد بود. هزینه آن هم بسیار کمتر می شود. احیای شبکه قنات سنتی تبریز جاذبه توریستی هم دارد.
این از این! حالا که نظرم را گفتم این را هم باید اضافه کنم که اگر این ۲۰۰ میلیون مترمکعب منتقل هم نشود باز مشکل حل نمی شود. بخش عمده آب در بخش کشاورزی به هدر می رود.
همه ساله حجم عظیمی از محصولات کشاورزی مختلف به دلیل سو مدیریت دور ریخته می شود. حجم آبی که به خاطر این محصولات دورریز در همین حوضه دریاچه اورمیه به هدر می رود از مرتبه چند میلیارد مترمکعب هست. یعنی بیش از ده برابر حجم آب انتقالی به تبریز. دقت کنید من از همه آب مصرفی در بخش کشاورزی سخن نمی گویم. فقط بخشی که به صورت محصولات دورریز به هدر می رود مورد نظر من هست. ابدا هم معتقد به آن نیستم که بخش کشاورزی را باید تعطیل کرد. أصلا و ابدا. کشاورزی لازم هست. اما جلوی این نابسامانی ها و دورریز ها را باید گرفت.اگر به طرز اصولی کشاورزی و تجارت محصولات کشاورزی بشود این معضلات به وجود نمی آیند.
در نوشته های بعدی در مورد کاهش آب مصرفی شهری در مصارف خانگی خواهم نوشت. فقط به دلیل «از خود شروع کردن». والا می دانم که فقط بخش کوچکی از مشکل از آشپز خانه ها و حمام دستشویی هاست. هرچند می دانم با «از خود شروع کردن و با خود تمام کردن» معضل را حل نخواهد کرد اما از خود شروع کنیم ببینیم چی می شه.🍀@minjigh
بی نیازی از انتقال آب
شهروندان تبریزی، به طور متوسط، یک چیزی حدود ۲۰ در صد بیشتر از نیاز آب مصرف می کنند. از آن سو هم یک چیزی حدود بیست درصد آب در لوله های فرسوده شهری هدر می ره. اگر جلوی اینها گرفته بشه حدود ۴۰ در صد آب کمتر مصرف می شه. از آن سو هم قنات ها را داریم که اگر درست بهره برداری بشه نیاز حدود ده درصد مصرف آب شهر را تامین می کنه (کما این که ۵۰ سال پیش که جمعیت یک دهم این بود همه آب مصرفی را همین منبع تامین می کرد. درسته اون موقع مردم کمتر حمام می رفتند اما عوضش خیلی از خوراکی ها را در باغچه خودشان به عمل می آوردند که آب می خواست.)
خلاصه اگر جلوی این هدررفت ها گرفته بشه مصرف حدودا نصف می شه. یعنی به اندازه مصرف سال ۱۳۷۰ (قبل از انتقال آب از زرینه رود) می رسه که در آن جمعیت حدود نصف این بوده.
باز هم می گم اگر انتقال آب از زرینه رود به تبریز قطع بشه فقط قسمت خیلی کوچکی از مشکل حل می شه. لطفا همه کاسه کوزه ها را بر سر این انتقال نشکنید که بخش کشاورزی بسیار بیشتر آب هدر می ده. اما به هر حال ۲۰۰ میلیون مترمکعب هم کم حجمی نیست. اگر بشه این حجم آب انتقالی را کمتر کرد قطعا به نفع محیط زیست خواهد بود.
معضل دیگ م زه کشی خیابان هاست که باید درست بشه. آب باران که در جوب ها جمع می شه و در شهر مشکلات به وجود می آره چندان هم کم نیست. همین آب اگر به سمت مهرانرود (قوری چای) هدایت بشه و به دریاچه برسه از چند نظر به نفع مان هست. باران که روی خاک دشت ها می باره در خاک نفوذ می کنه و آب های زیر زمینی را غنی می کنه. اما در شهرها روی آسفالت و موزاییک و پشت آشغال های جوب ها گیر می افتاده و دردسر درست می کنه تا این که تبخیر سطحی بشه.
طبعا در گاه عمل کارشناسان با دسترسی به آمار دقیق باید طرحی بریزند اما ما اینجا فقط بحث وبلاگی می کنیم تا تصویر کلی روشن بشه. شاید کارشناسان با مطالعات دقیق شان بگویند تا این اندازه بیشتر اگر از آب قنات ها استفاده بشه نشست زمین تسریع می شه. شاید بگویند مقداری انتقال آب لازم هست (قطعا نه این قدر که الان هست). هدف من این هست که تصریح کنم که آب های محلی خیلی داره بد مدیریت می شه. حتی نقشه قنات های تبریز مشخص نیست. هر از گاهی موقع خاکبرداری برای ساخت و ساز به آب قنات می رسند و برای پیشبرد برنامه ساخت و ساز آب قنات را تخلیه می کنند و به هدر می دهند. با وجود این همه نیاز به آب این طوری آب پاک قنات ها هدر می ره!!
خلاصه یک همچین وضعیت افتضاحی برای مدیریت آب شهری است. در نوشته های بعدی ام به مدیریت آب کشاورزی هم می رسم. وضعیت مدیریت آب کشاورزی از این هم افتضاح تر و اسفناک تره. با این که وضعیت مدیریت این هست بعدش تقصیر را بر گردن طبیعت می اندازند! من در مورد مدیریت آب در آذربایجان اطلاع دارم ودرباره آن نظر می دهم. احتمالا جاهایی در همین ایران هست که مدیریت آب آن بهتره. ولی حدسم اینه که در عموم جاهای ایران وضع مدیریت آب از این هم بدتر هست. اینها را برای این نمی گم که عده ای بْل بگیرند تا علیه آذربایجان بگویند. به هر حال،َ اینها مسایل جدی ماست. از ترس حرف مردم نباید قایمشان کنیم. حرف مردم باد هواست اما اگر دریاچه خشک بشه ما مشکل واقعی خواهیم داشت. 🍀
اشتراک و ارسال مطلب به:
فیس بوک تویتر گوگل