در این وضعیت اقتصادی ما سوهان روح دیگران نباشیم!

+0 به یه ن

پای صحبت دوست وکیل مان که می نشینیم مدام از ماجراهای فشار های مالی که والدین بر همنسلان ما می ذارند می گوید. بچه ها (مردان و زنان حدود ٣٠ تا ٥٠ ساله) به  پدریا مادر اعتماد می کنند و پس اندازی که با جان کندن  تدارک دیده اند در اختیارشان می گذارند . پدر یا مادر محترم هم با ادعای دلسوزی و "دادن درس زندگی دادن به فرزند" پول های فرزند را بالا می کشد! در مواردی فشار روحی این درس زندگی دادن پدر یا مادر به فرزند در آستانه میانسالی چنان سنگین هست که طاقت نمی آورد و می میرد! پدر یا مادر محترم فرزندان متولد دهه پنجاه و شصت! باور کنید تا به امروز فرزندان شما درس های زندگی بسیاری را گذرانده اند. اگر این درس زندگی را هنوز تا این سن نیاموخته اند بعد از این سن هم نخواهند آموخت! شما زحمت آموختن درس زندگی به آنها به خود ندهید. درس زندکی دیگر بس هست. به اندازه کافی درس زندگی دیده اند. چیزی که ندیده اند خود زندگی است!! درس زندگی را بس کنید و بذارید زندگی کنند!


چند روز ‍پیش  قیمت های رهن و اجاره در تهران را در اینترنت دیدم و دود از کله ام بلند شد. وحشتناک هست! خیلی وضع خراب تر شده است. با سال ١٣٥٢ مقایسه نمی کنم که هر کسی از دانشگاه بیرون می آمد ظرف چند سال خانه چند صد متری می خرید. اون که دوران رویایی برای افراد تحصیلکرده دانشگاه بود که دوامی نمی توانست داشته باشد. (بنا به تحلیل اقتصاددان ها حتی اگر انقلاب هم نمی شد باز هم اون وضع رویایی نمی توانست دوام بیابد. بعد از انقلاب هم که شاخ وشونه کشیدن به دنیا و جنگ و مصادره اموال کارآفرینان و فراری دادن آنها و صد تا ندانم کاری دیگر کمر اقتصاد را شکست.) به هر حال دهه پنجاه و رفاه قشر تحصیلکرده در آن زمان، ماضی بعید هست. خیلی خیلی بعید.

من وضعیت الان را با ٧ سال پیش مقایسه می کنم. چشم انداز مالی پست داک هفت سال پیش برای پست داک امروز رویای دست نیافتنی است. پست داک ٧ سال پیش با حقوقش به طور قسطی (البته به سختی) خانه می خرید. پست داک الان به زحمت می تواند همان خانه را اجاره کند!


الغرض! اگر خانه ای داریم خدا را شکر کنیم اما فشار روحی بیشتر روی نسل جدیدتر که خانه و کاشانه نتوانسته  اند تهیه کنند نیاوریم. اشتباه نسل قبل از خود را نکنیم که دستاوردهای مادی خود در دهه ٥٠ را به سر ما متولدین دهه ٥٠ می زنند و به غلط ، آن دستاوردها را نشانه زحمتکشی و هوش وابتکار و شعور خود می گذارند. باور کنید ما ده برابر اون ها زحمت کشیدیم و پوست مان کنده شد و حواسمان به حساب و کتاب بود که توانستیم به وضعیت معیشتی خود سروسامانی بدهیم.

اما نکته اینجاست که در این دوره و زمانه، با همان مقدار زحمتی که ما کشیدیم هم نمی توان به وضع اقتصادی خانواده سر وسامانی داد.

اگر کاری از دستمان نمی آید دست کم سوهان روح نسل جدیدتر نشویم. همین که نسل قبل تر سوهان روح ما شدند (وهمچنان سوهان روحمان هستند) کافی است. ما این سیکل را بشکنیم.



🍀@minjigh

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]