سلبریتی باز

+0 به یه ن

دیروز فضای مجازی پر بود از اظهارنظرهای گوناگون کاربران در مورد اعدام یک پسرجوان که چند سال پیش دوست دخترش را به قتل رسانده. من در خودم صلاحیت لازم را نمی بینم که در مورد خود موضوع اظهار نظری کنم اما در عجبم که چرا والدین پسر رفته اند سراغ وکیلی مشهور که شهرتش به دلیل پرونده های شکست خورده است!

مگر دفاعیات این وکیل از موکلان قبلی اش چه گلی به سر آنها زده بود که اینها باز رفتند سراغ او؟!
بر قوانین ایران و نظام قضایی  هزار و یک نقد وارد هست. نقدهای جدی و پایه ای. اما وقتی پای جان جگر گوشه آدم مطرح باشد نباید برود سراغ وکیل "فعال حقوق بشر" که هدفش بیشتر از سر وسامان رساندن پرونده و دفاع از موکلان به رخ کشاندن، نواقص و معایب قانون های ایران هست و برای این کار رسانه ها و سلبریتی ها را درگیر می کند. 
امیدوارم هیچ کسی و خانواده ای، نیازمند نشه که به این علت وحشتناک (قتل) وکیل بگیره. اما در زندگی عادی هم به وکیل نیاز هست. برای تنظیم وصیت نامه و …..
 بهتر ه به جای این که آدم بره سراغ وکیلی که از این آرتیست بازی ها در می آره بره سراغ وکیلی که  کف بازار ومردم جامعه را خوب می شناسه. دنبال این هست که از معلومات حقوقی اش و شناخت اش از جامعه و عرف  و نیز قوانین نانوشته اما مهم، کمک بگیره  تا مشکل موکلش را حل کنه. نه این که با کشاندن موضوع به رسانه ها،  خودش را مطرح کنه.
استادان دانشکده حقوق هم در دادگاه ها ( علی رغم معلومات حقوقی بسیار بالا) وکلای موفقی  نمی شوند چون با این که قانون را خوب می شناسند عرف را اون قدرها نمی شناسند.وکلایی  که 
بیشتر ازدانشکده حقوق، در کف بازار و در اتاق های دادگاه چرخیده  اند 
بهتر می توانند از موکل دفاع کنند. دفاعی که به نفعش تمام شود، نه دفاعی که مشهورش کند!
وکیل مشهور به فعالیت برای حقوق بشر که بیشتر از این که حواسش به دفاع از موکلش باشد حواسش به تصویری که به رسانه ها مخابره می شود باشد اصلا به درد نمی خورد!
جمله بندی ای که به مذاق گزارشگر بی بی سی یا حتی روزنامجات داخلی خوش می آید لزوما به مذاق قاضی یا شاکی پرونده که باید ببخشد خوش نمی آید!
می دونید این وکیلان "فعال حقوق بشری" مرا یاد چی می اندازند؟ یک فیلم کمدی خانوادگی ترکیه ای قدیمی بود که در آن زن، اون قدر روی مخ شوهرش راه می رفت که تا بالاخره مرد سرش داد بزند و یا دست بلند کند تا زن بتواند بُل بگیرد که دیدی سر من داد زدی …..
این وکلای حقوق بشری هم طوری عمل می کنند که بدترین وجه نظام قضایی ما رخ نشان دهد تا سوژه دندانگیری نصیب رسانه ها شود.
شاید در دراز مدت 
این وکلای حقوق بشری  که جنجال رسانه ای ایجاد می کنند با نمایان کردن اشکالات سیستم قضایی ، موجب  تحولی مثبت شوند اما این وسط موکلانشان  له می شوند!
🍀@minjigh

این تهرانی ها چه قدر "سلبریتی باز" هستند! خیال می کنند سلبریتی-جماعت به هر مسئله ای ورود کنه مشکل حل می شه.
وقتی زلزله می آد، سلبریتی ها دور می گیرند که می خواهیم بازسازی کنیم. بعدش گند می زنند و پول های جمع شده را هدر می دهند.
وقتی دادگاه و دادگاه کشی پیش می آد، خیال می کنند با آوردن سلبریتی ها به معرکه دنیا گلستان خواهد شد
یک زمانی سلبریتی ها شورای شهر تهران را هم قبضه کرده بودند.
حتی مدیر ساختمان در آپارتمان ما هم یک خانم هنرپیشه هست. نه از حسابداری سرش می شه، نه از مسایل فنی موتورخانه و….سرش می شه، نه از مسایل حقوقی و شهرداری و عوارض کار و…. سرش می شه. اما چون سلبریتی هست همسایه های محترم فکر کرده اند که می تونه مسایل ساختمان را حل کنه. مقایسه کنید با مجتمعی که مادرم اینا در آن زندگی می کنند. یکی از اعضای هیئت مدیره اون مجتمع دایی خودم هست که در زمان دبیرستان شاگرد اول یکی از دبیرستان های درجه یک تبریز بود (این یعنی ریاضیاتش حرف نداشت)، بعدش هم مهندسی الکترونیک خواند، بعد هم سالها در یک کارخانه هم پست مدیریتی داشت هم پست فنی.
یعنی قابلیت های یکی مثل او از نظر دانش فنی، حسابداری و مدیریت با یک هنرپیشه نقش های کمدی یکی است؟! خیلی بعید می دانم در تبریز فرهنگ همسایه ها اجازه می داد که کسی را مدیر ساختمان در یک مجتمع انتخاب کنند که کارش "عشوه شتری اومدن" در فیلم های کمدی است.
نتیجه این می شه که دایم از ساکنان برای کارهای مختلف پول می گیرند اما اون کارها را انجام نمی دهند. گیج می زنند اعضای هیئت مدیره مجتمع ما. چهار تا سلبریتی برای اداره ساختمان انتخاب کنید همین می شه دیگه! یعنی در این مجتمع به این بزرگی چهار نفر مهندس و یا مدیر با تجربه نبود که به جای این خانم هنرپیشه انتخاب کنند؟! حتما بود. ولی او را انتخاب کردند چون خیال کردند باکلاس تر هست که بگویند مدیر ساختمان ما یک خانم هنرپیشه شیک پوش است!
🍀@minjigh

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]