ای داد بیداد!

+0 به یه ن

مردم ما فرصت چندانی برای آشنایی با دادرسی مدرن نداشته اند. در ذهن بیشتر مردم ما، دادرسی هنوز یک مفهوم قرون وسطایی هست. ازاین منظر قرون وسطایی، در بهترین وضعیت متهم را -حتی پیش از اثبات جرم- جلوی مردم به شدیدترین وجه  باید مجازات کرد تا هم دل مردم خنک شود و هم ترس در دل بقیه مجرمان بالقوه بیافتد.
این رویکرد نه انسانی است و نه موثر. در کدام یک از جوامع که این راه بر گزیده اند عدالت و امنیت در دراز مدت برقرار شده و فساد ریشه کن (ویا دست کم مهار ) شده؟!
نه تنها این اتفاق نیافته ، بلکه تعداد بیشماری هم بی گناه مجازات شده اند و فرزندان آنها بار عقده بر دوش کشیده اند. عده زیادی تر و خشک با هم سوخته اند.
آیا در کشورهای اسکاندیناوی که جرم و فساد را به حداقل رسانده اند این گونه عمل کرده اند؟!



در رویکرد مدرن، دادرسی یک پروسه طولانی است. با دقت شواهد و اسناد جمع آوری می شوند و راستی آزمایی می شوند. نه تنها متهم بلکه شاکی هم باید سین جیم شود هر چند از لحاظ روحی برایش سخت باشد. اگر این گونه نباشد که تضمینی برای روشن شدن حقیقت نخواهد بود! اگر این گونه نباشد دادرسی هم ابرازی خواهد بود در دست پاپوش دوزان تا برای رقبا و کسانی که مورد حسادت آنها هستند پاپوش بدوزند و به دست دستگاه قضا رقبای تحصیلی و عشقی و کاری را  از صحنه خارج کنند.

در دادرسی مدرن، هدف از مجازات کم کردن جرم در جامعه هست نه خنک شدن دل شاکی و سمپات های او. میزان مجازات 
بر اساس بر هر جرم، بر اساس مطالعات دقیق روانشناسی و جامعه شناسی تعیین می گردد به گونه ای که تضمین کند جرم کاهش خواهد یافت.


اگر فرصتی پیش آمده که ما ایرانی ها با مفهوم دادرسی مدرن آشنا شویم بهتره "دایی جان ناپلئون درونمان " را مهار کنیم و به جای یافتن کاسه ای زیر نیمکاسه بنگریم و بیاموزیم.
شیوه دادرسی
مدرن حاصل تحلیل و بررسی قرن ها سعی و خطا 
توسط برخی از هوشمندترین اندیشمندان جهان هست. من و شما نمی توانیم از رختخوابمان بلند شویم و شیوه ای بهتر از آن در اندازیم. بهتره از این تجربه عظیم بشری بیاموزیم.


باور کنیم که دستگاه قضا در کشور های پیشرفته کارش را بهتر بلد هست تا اظهار نظر کننده ها در تاکسی های خطی که برای هر تیر چراغ برق که در مسیر می بینند برنامه ای در جهت اجرای عدالت در ذهن دارند!! اون هم چه برنامه ای!!!

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]