+0 به یه ن
فساد مالی و بی تدبیری حکومت باعث شده که فشار زیادی روی جوانان جویای کار که هنوز با خانواده زندگی می کنند بیاد.
فشارهای واقعی با فشار های ذهنی جمع می شوند و روح و روان چنین جوان هایی را در هم می شکنند. با این همه فشار خیلی وقت ها خوب نمی توانند تصمیم بگیرند و فرصت ها را از دست می دهند.
هرچند خودم در اون شرایط نیستم و نبودم ولی عجیب درددل هایی را که با این مضمون در وبلاگم می شه درک می کنم.
من معمولا به این عزیزان توصیه می کنم که کاری ولو نیمه وقت و کم در آمد پیدا کنند تا دست کم پول توجیبی خودشان را داشته باشند. همین طور در کارهای خانه و خرید و دید وبازدید و پرستاری از مریض و کودکیاری و.... کمک کنند تا حس سربار بودن در آنها از بین بره. همین طور سعی کنند در خانه بیشتر لبخند بزنند و نرمخویی کنند.
کسی که به این سه مورد عمل می کنه دیگه نباید حس سربار بودن به او دست بده. چون که در واقعیت هم سربار نیست!خیلی ها از خداشون هست که یکی مثل او در خانه باشه که با روی خوش در کارها کمک کنه و برخی بارها را سبک کنه.
اگر به این سه مورد عمل می کنید مطمئن باشید وجودتان در هر خانه رحمت و نعمت هست. دیگه بیشتر خودتان را اذیت نکنید.
اما امروز عزیزی نکته دیگری مطرح کرد. می گفت تا من در خانه پدر و مادرم مجرد هستم مادرم اکراه دارد که عروس داشته باشد. این ملاحظات در خیلی از خانواده ها هست. مثلا تا دختر بزرگ عروسی نکند فکر می کنند دختر بعدی نباید ازدواج کند.
این همه مشکلات واقعی داریم این قبیل قید وبند ها در خانواده ها هم می شه غوز بالا غوز. باعث می شه که فردی که به هر علت ازدواج نکرده خود را مانع خوشبختی خانواده اش بدانه. فشار ها کم بود این هم یکی روش!
واقعا در این مورد باید با خانواده ها صحبت کرد و نظرشان را تغییر داد. نظر اونها باید تغییر کنه چون که با واقعیات زندگی امروز همخوانی نداره.
این موضوع نوبت در ازدواج اختصاص به خانواده های کم درآمد نداره. بین خانواده هایی که در اوج رفاه و ناز و نعمت هستند هم این موضوع مشکل ساز می شه.
می خواهم از امروز به مدت سه هفته، موضوع وبلاگ را به این موضوعات اختصاص بدهم. یک طرح همه با هم با این طعم می خواهم شروع کنم. خودم طبق معمول طرح های همه با هم، رژیم غذایی می گیرم. این بار مبلغ حدودی که با کم خوردن پس انداز می کنم به بنیاد کودک می ریزم. اگر کسی در جمع خوانندگان هست که می خواد وزن کم کنه همین کار را بکنه. هر پنجشنبه می آییم گزارش می دهیم و مبلغ را هم به حساب بنیاد کودک واریز می نماییم.
اون کسان را که در خانواده مشکل نوبت در ازدواج دارند دعوت کنید که به طرح همه با هم ما بپیوندند. در این مدت با هم صحبت می کنیم و بحث می کنیم که چرا این فرهنگ نوبت در ازدواج به درد روزگار ما نمی خورد. بحث می کنیم که چه طور می شه خانواده ها را قانع کرد که دست از این طرز فکر بردارند. فکر کنم بعد از سه هفته می شه خانواده ها را قانع کرد. اگر خاطره یا تجربه در این زمینه دارید حتما بیایید بنویسید. دغدغه های خانواده هایی که به نوبت در ازدواج پایبندند را هم باید بشکافیم و تحلیل کنیم تا بتوانیم پاسخی قانع کننده برای آن بیابیم.
(با کلیک بر روی دگمه باخیش در زیر هر نوشته می توانید وارد بخش نظرات شوید. در خط اول اسم خود را بنویسید . اگر خواستید با نام مستعار خود را معرفی کنید. بعد در باکس اصلی نظرتان را بنویسید. کد امنیتی را وارد کنید و با کلیک روی دگمه آبی گؤندر نظر خود را بفرستید.)
از دیگر مطالبی که در این سه هفته به آن خواهیم پرداخت روش های کم کردن مخارج در خانه هست. هر کدام که ترفندی سراغ داریم که هزینه ها را کم کند اینجا می نویسیم. اون کسی که در خانه والدین زندگی می کند با به کار گیری این ترفند ها هزینه های خانواده را می تواند کاهش دهد. این طوری حس سربار بودن عقب زده می شود. شاید با این کارها بتوانید بیش از مخارج خود در خانواده به صرفه جویی بپردازید. من از منظر دیگری هم مشوق این کار هستم چرا که این قبیل کارها ی صرفه جویانه معمولا به معنای کاهش مصرفگرایی هم هست که به نوبه خود برای محیط زیست هم مفید هست. اگر تجارب صرفه جویانه ای دارید که در راستای حفظ محیط زیست هم هست حتما بنویسید که استفاده ببریم.
خوب دیگه! طرح همه با هم از هم اکنون آغاز می شود.
اشتراک و ارسال مطلب به:
فیس بوک
تویتر
گوگل
آردینی اوخو