بیانیه ای جدید به امضای فرهیختگان آذربایجان

+0 به یه ن

بیانیه جدیدی با عنوان « بیانیه‌ی تحلیلی جمعی از دموکراسی‌خواهان آذربایجان» از هفت روز پیش در حال جمع آوری امضاست. نزدیک هزار نفر تا کنون آن را امضا نموده اند. لینک بیانیه را می ذارم تا بخوانید.

در بیانیه هم  از بیانیه اخیر ۸۰۰ نفر با تعبیر «۸۰۰ ضربه شلاق بر پیکره‌ی رنجور ایران» یاد می شود و هم از طوماری که استادان دانشگاه های آذربایجان  در اسفند سال ۱۴۰۳ برای دفاع  از آموزش زبان مادری امضا کردند. البته بیانیه حاضر به موضوعات فراختری می پردازد. توصیه می کنم که بیانیه را بخوانید. همه ایران تهران نیست و همه تهران هم آن ۸۰۰ نفر و مریدانشان نیستند. در این کشور، صداهای متفاوتی به گوش می رسد. صداهایی که رسانه های پرمخاطب داخل و خارج کمتر بازتاب می دهند. بیانیه  دست کم نشان می دهد  که  بیش از هزار نفر  در تبریز و دیگر شهرهای آذربایجان نشسته اند که حرفی برای گفتن دارند، تولیدات فرهنگی و فکری دارند اما از خط فکری آن ۸۰۰ نفر پیروی نمی کنند. البته من و شما از قبل هم این را می دانستیم اما جریان هایی هستند که جوی راه انداخته اند که انگارسخنان آن ۸۰۰ نفر، فصل الخطاب برای کل کشور هستند و وقتی آنها بیانیه صادر نمودند بقیه باید زبان به کام گیرند. اگر این تصویر مخدوش را از جو فرهنگی و اجتماعی کشور داشته باشیم  در فهم حال و پیش بینی آینده (و در نتیجه در  تصمیم گیری) خطاهای بیشتری خواهیم نمود.

از نکات جالب این بیانیه تفاوت لحن و ادبیات ونگاه کلی حاکم بر آن با بیانیه ۲۰۰ استاد دانشگاه آذربایجان است که تنها دو ماه پیش صادر شد. در این دو ماه، تحولات چنان سریع بوده که بیانیه لحنی دیگر گرفته. کلید واژه ها به سرعت عوض شده.  از منظری، انگار تفاوت زمانی صدور این دو بیانیه ، نه دو ماه، بلکه دو  قرن بوده است!

لینک بیانیه:

پی نوشت:

 من  بیانیه را امضا نکرده ام و قصد هم ندارم که امضا کنم. با چند گزاره از آن موافق نیستم. البته گزاره های خیلی معمولی هستند که  دهه ها ، چه در زمان شاه و چه الان، توسط نهادهای رسمی و آموزش سراسری و تلویزیون ملی (صدا و سیما) گفته شده است و از فرط تکرار، به خصوص در جمع های  درس خوان و کتابخوان و روزنامه خوان، معمولا اصل مسلم و بدیهی فرض می شود.  ولی این روزها مردم کوچه و بازار دارند درستی آنها را زیر سئوال می برند. من هم که فکرش را می کنم می بینم شاید حق با مردم کوچه و بازار باشد چرا که شواهدی علیه این گزاره ها سراغ دارم. به این علت امضا نکردم.

 

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]