زبان ترکی : صفت تفضیلی، اسامی حیوانات، اسامی اعضای داخلی بدن، اسامی فلزات

+0 به یه ن

متاسفانه در برخی خانواده های ترک، قاعده صفت تفضیلی را درست به کار نمی برند و به غلط از "تر" و "ترین" فارسی وام می گیرند.
یکی ازدوستان توضیحات گرامری  در این باره داده اند که در زیر کپی می کنم:

تأسوفله صیفتله‌رین سیلسیله مراتبی دیلیمیزده آرادان گئتمکده‌دیر. یئنیدن یئرینه سالیب ایشلتسک چوخ دوزگون بیر آتدیم اولاجاق
یاخجی
یاخجی‌راق، داها یاخجی
ان یاخجی، لاپ یاخجی

دوز
دوزراق، داها دوز
لاپ دوز، ان دوز

———

البته داها تخصصی بیر حالتده وار کی کلمه‌دن کلمه‌یه فرق ائلر و فارسجادا بو حالتی صفتین تیکرار دئمه‌ییله قوللانیرلار:
دوم دوز
قاپ قارا
آغ آپ آغ
قیپ قیرمیزی
دوم دورو
فارسجادا:
دقیقِ دقیق
سیاهِ سیاه
سفیدِ سفید
سرخِ سرخ
زلالِ زلال


🍀@minjigh

البته من از اولش هم درست به کار می بردم🙂

یک سری کلمات دیگه ترکی هم هست که بین برخی خانواده ها کاربرد داره و بین برخی خانواده ها داره فراموش می شه و با معادل فارسی اش جایگزین می شه. به برخی از اونها اشاره می کنم. اگر حتی دنبال درست ترکی حرف زدن هم نباشیم بهتره اونها را یاد بگیریم تا وقتی که آنها را از زبان یکی می شنویم گیج نزنیم یا بدتر از آن تمسخر از روی نادانی و بیسوادی ننماییم! (ندانستن افتخاری ندارد! دانستن هست که مایه مباهات هست.)

از دوستانی که به ادبیات ترکی بیش از من وارد هستند هم تقاضا دارم که اگر املای کلمه غلط هست یا معادل دقیق به کار نبردم تصمیح نمایند.


تولکی = روباه


دوشان= خرگوش


مرجیمک= عدس

توسباغا= لاک پشت

پِی ساختمان= بینوره (شاید ریشه فارسی داشته باشد)

کیرپی= خارپشت

قارتال= عقاب

قارانقوش= پرستو

گؤیرچین= کفتر

اصلان= شیر

قافلان= پلنگ

توغای=ببر
(در ترکی آذربایجانی)
بارس =ببر
(در برخی گویش های ترکی)

سوسار= راسو


جیران= آهو

مارال=گوزن

بیزو= گوساله


کپنک= پروانه


لرها یک جور لباس چوپانی نمدی را کپنک می گویند اون هم شبیه پروانه است.

اسامی ترکی اعضای داخلی بدن 


باغیر= کبد

باغیرساق= روده

قابیرغا= دنده

(با قاب همریشه هست. مانند قابی قفسه سینه را نگه می دارد.)


اُنبا= انتهای توپی شکل استخوان ران که در لگن قرار می گیرد.

بویرَک= کلیه


قووخ= مثانه
(معنای بادکنک هم می ده. قبل از اختراع پلاستیک با قووخ بادکنک درست می کردند برای بچه ها.)

قورساق =معده ( امروزه بیشتر برای معده حیوانات به کار برده می شود.)
اینها را هم که می دانید:
توپوق= قوزک
بِیین=مغز
اورَک= قلب

از آقای دکتر عزیزی قوزوللو بسیار سپاسگزارم که مرا راهنمایی کردند.🌺

اسامی فلزات به ترکی


گوموش= نقره


دمیر=آهن
پاس= اکسید آهن
پاسلانماخ= اکسیده شدن آهن

قورغوشون=  سرب

به فویل آلومینیم هم به اشتباه قورغوشون کاغاذی می گن.  

عجیبه ها! آلومینیم جزو عناصر خیلی فراوان در پوسته هست. اما با این حال تا قرن ١٩ زیاد استخراج نمی شده.
در منطقه ما نمی دونم چه قدر شناخته شده بوده. انگار تکنیک استخراجش یک مقدار دشوار هست.
اگر کارشناسان توضیحی بدهند ممنون می شم.


توضیحات تکمیلی (با تشکر از دکتر عزیزی قوزوللو):

پاخیر = سنگ مس

قالای = قلع
(در واقع قلع کلمه ترکی است که وارد فارسی شده.کلمه فارسی آن ازریر بوده که فراموش  شده. قالای از ریشه قالماخ هست و اشاره به ماندگاری بیشتر آلیاژی که در آن قلع به کار رفته دارد.)

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]