«آرزو» برای سال ۱۴۰۰ و «امید» برای سال ۱۴۰۵

+0 به یه ن

در یک ساعت مانده به تحویل سال نو و ورود به سال ١٤٠٠ به رسم دیرینه برای همه، سال سرشار از شادکامی و تندرستی "آرزو" می کنم. “آرزو " می کنم سال ١٤٠٠، سالی بهتر از سال ١٣٩٨و ١٣٩٩ باشد.
از صمیم قلب، "آرزو" می کنم اما "امیدی" ندارم که این آرزو محقق و میسر شود! پیش بینی ام بر اساس شرایط، با آرزویم مغایرت دارد! شرایط نشان می دهد در سال ١٤٠٠ عده بیشتری از هموطنان به بیماری مبتلا خواهند شد. حتی اگر کرونا هم نگیرند، این دوره طولانی ایزوله شدن منجر به افسردگی های گوناگون و اختلافات خانوادگی آتشین خواهد شد!
محیط زیست بیش از پیش تخریب خواهد شد. عده بیشتری به زیر خط فقر سقوط خواهند نمودو....!

می دانم عده ای در پاسخ خواهند گفت هنگام تحویل سال نو، "انرژی های مثبت" به هم ارسال کنیم تا کائنات" پاسخ گویند و برکت و شادکامی به سرزمین ما باز گردد.
از سال ١٣٩٠ تا امروز که وارد سال ١٤٠٠ می شویم یک عده دارند "انرژی مثبت" به کائنات صادر می کنند ولی اوضاع سال به سال بدتر شده است.
بیایید به جای متوسل شدن به "انرژی مثبت" و سایر آیین های خرافات عصر نو سعی کنیم با مسایل زندگی شخصی، خانوادگی و جامعه به گونه ای منطقی تر، علمی تر، مسئولانه تر و واقع گرایانه تر برخورد کنیم. خود را بشناسیم. نیازهای واقعی خود را بشناسیم. توانمندی های واقعی خود را بشناسیم. دور وبری هایمان را هم همین طور.
بر اساس این شناخت اولویت ها را برای خود تعریف کنیم و بر اساس آن، برنامه زندگی خود را بچینیم.

سر موضوعات بی اهمیت انرژی و وقت خود را تلف نکنیم و اعصاب بقیه را خرد نسازیم.
بنا به مشاهده من، اتفاقا همان هایی که همگان را به انرژی مثبت ارسال کردن دعوت می کنند خود استاد جنجال به پا کردن سر موضوعات بی اهمیت هستند!!

یک عده وقتی می خواهند "منطقی" رفتار کنند خیال می کنند بایدازتفریح دست بکشند. این نشان از آن دارد که این افراد دید واقع بینانه از نیازهای خود ندارند!
در همین دهه نود که گذشت تعداد قابل توجهی از کسانی که من می شناختم و واقع بینی را در طالب پول بودن تعریف می کردند و طالب پول بودن را هم در پدر سوختگی می دانستند گند زدند به زندگی خودشان! این میل به تنبلی و تقلیل واقع بینی
به "پولکی" بودن کار دستشان داد! خواستند پدرسوختگی کنند زود به پول برسند اما پدرسوختگی بلد نبودند خود را گرفتار ساختند.
اهمیت پول و مادیات در زندگی امروزی بخشی از واقعیت هست اما واقعگرایی، در مادی بودن خلاصه نمی شود چرا که واقعیات دیگری هم در کنار
اهمیت پول هست که در مجموع اهمیتشان بیشتر هست.

این از زندگی شخصی! در سطح جامعه و سیاست هم باز واقع بینی نیاز داریم. به اتحاد نیاز داریم اما تجربه جمعی ما از سال ١٣٨٥ به این سو نشان می دهد که این اتحاد و همدلی با شعارحاصل نمی شود! انکار هویت های مستقل ساکن این سرزمین به بهانه ایجاد اتحاد اتفاقا به واگرایی بیشتر می انجامد. در سال ٨٨ یک عده از ترک های تهران به سودای ایجاد همدلی و اتحاد، دیالوگ فیلمفارسی های ٥٠ سال پیش را به ترکی گویش تهران ترجمه می کردند و به خورد آذربایجانی ها می دادند. اتحاد ایجاد کرد؟! خیر! پیش فرض این افراد این بود که مرد جوان ساکن تبریز امروز سطح فکری مانند مردان ٥٠ سال پیش تهران باید داشته باشد غافل از این که به همان اینترنتی که تهران نشین دسترسی دارد، تبریز نشین هم دسترسی دارد. در خطه آذربایجان هم ٥٠ سال گذشته و دید ها به روز شده. مخاطبان اون صحبت ها اون قدر هوشیار بودند که این پیش فرض ها را دریافتند و بیش از پیش دلزده شدند. اگر می خواهید اتحادی ایجاد کنید واقعیت روز و مردم این روزگار را بشناسید بعد جمله بندی تان را تنظیم کنید.

بکوشیم یک مقدار واقع بینی و منطق در رفتار و تصمیم هایمان حاکم بشود. در این صورت در هنگام تحویل سال ١٤٠٥ می توان علاوه بر "آرزو"، امید هم برای سال بهتر داشت!

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]