جاده قدیم

+0 به یه ن

امروز رفتیم فیلم جاده قدیم خانم منیژه حکمت را در سینما دیدیم. فیلم فوق العاده قوی ای است. با بازی هایی درخشان.

اما اصلا برای بچه ها مناسب نیست. 
دیدن فیلم را بدون بچه ها توصیه می کنم. سینماهای تبریز هم دارند فیلم را اکران می کنند.
دیدم خیلی از منتقدان از فیلم بد نوشته اند. نقدها را خواندم اما با عرض معذرت به نظرم اصلا فیلم را نفهمیده بودند.
 برعکس ادعای منتقدان فیلم خیلی با فیلم فروشنده اصغر فرهادی  فرق دارد. در فیلم فروشنده هیچ به احوالات زن پس از حادثه پرداخته نشده بود. فقط روی احوالات شوهر او مانور داده شده بود.
داستان های موازی در اول فیلم -برعکس ادعای منتقدان-  حاشیه نبود! داشت نشان می داد این زن در مواجهه با مسایل چگونه برخورد می کند. نشان  می داد چگونه نقش ستون خیمه زندگی را بازی می کند.
به نظر من نکته اصلی فیلم که منتقدان اصلا نفمیدند این نکته بود که برای شخصی چون مینو که خو گرفته تکیه گاه باشد به یکباره قربانی شدن  چه قدر سخت است!  قربانی شدن برای آدم های قوی بسی سخت تر از آدم های ضعیف است!
به یاد نمی آورم هیچ فیلمی چه ایرانی چه خارجی به  این موضوع پرداخته باشد. در مورد فیلم های ایرانی که به قطعیت می توانم بگویم به این موضوع نپرداخته اند.
در این فیلم شخصیت قوی که قربانی می شود یک زن هست. ای کاش کارگردانان به نام و قَدَر ما-مثلا همین اصغر فرهادی- فیلمی با این مضمون بسازند که در مورد مرد باشد. اتفاقا مردها هم با این مسئله (قربانی شدن ظلم جباران علی رغم عمری تکیه گاه بودن و  سپس دشواری رویارویی با این واقعیت) به تواتر بیشتری رو به رو می شوند و هم اجتماع کمتر با آنها مدارا می کند. در مورد قهرمان این فیلم به دلیل زن بودنش همه اطرافیان بسیار مدارا کردند. هر چند او خود نمی توانست (و حق هم داشت) بپذیرد که قربانی شده اما دور و بری هایش به دلیل جنسیت او خیلی راحت باور می کردند که قربانی شده. اما اگر مردی قربانی ظلمی  (هر جور ظلمی) شود دور و بری ها هم باور نمی کنند یا سخت باور می کنند!

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]