دوشنبه 14 فروردین 1396
+0 به یه ن
فیس بوک تویتر گوگل
این کتاب با این که یک مقدار قدیمی هست اما همچنان جالبه. خواندنش را به دانشجویان علوم پایه توصیه می کنم. به خصوص فصل ۶ و همچنین فصول ۱۰ و ۱۱ را. اگر فرصت ندارید همه کتاب را بخوانید دست کم فصل ۶ و بخش مربوط به سید حسین نصر را مطالعه کنید.
به عنوان کسی که بخشی از کارش پرورش پژوهشگر هست من می بینم که مشکلات در راه علم که در اکثر کشورهای اسلامی هست خوشبختانه در کشور ما حل شده اند. قدم های بزرگی در ایران برداشته شده است. شاید بتوان گفت از این لحاظ به اروپا نزدیک تریم تا سایر کشورهای اسلامی.
اما دو مشکل بزرگ من در پرورش پژوهشگر در ایران می بینم که مختص این آب و خاک و این دوره و زمانه هست. یکی آن که تا یک کار نسبتا خوب ارائه می دهند این توهم به آنها دست می دهد که دیگه فلک را شکافته اند و همین برایشان بس هست. دیگه بالاتر از آن که رفته اند قرار نیست کسی برود. فکر می کردم ارتباط با همکاران غربی می تواند این توهم را برطرف کند اما ظاهرا تاثیر لازم را ندارد. اتفاقا این رفتار در بین خارج رفته ها-به طور عمومی- شدیدتر هم هست. گویا برای ایرانی یک جور استاندارد تعریف می کنند برای خارجی یک جور دیگر! در همین جهت هست که ما نیاز داریم مستندی در مورد علی جوان تهیه گردد. او که در سن پایین لیزر گازی را ساخت تا هشتاد و چند سالگی انگیزه خود برای پژوهش از دست نداد. مهم هست که پژوهشگران جوان ما که در اول راه هستند ایشان را بشناسند.
دوم این هست که وقتی پژوهشگران جوان ما در محاسبات کم می آورند در توهمات خود آن را به عمق زیاد و عارف مسلکی خود نسبت می دهند. فصل ۶ کتاب پرویز هودبوی که معرفی کردم شاید بتواند این توهم را از بین ببرد.
اشتراک و ارسال مطلب به:
فیس بوک تویتر گوگل