بد دفاع کردن مضرتر از سکوت هست.

+0 به یه ن

درپی نوشته های اخیرم یکی از خوانندگان وبلاگ نوشت که نباید از روی تنها یک سخنرانی آقای قاضی پور در مورد وی قضاوت کنم. باید سخنان قبلی او را هم در مجلس بشنوم. در زمان مجلس هشتم من بحث های مجلس در مورد نجات دریاچه اورمیه را به دقت و جدیت دنبال می کردم. اظهارات را یادداشت می کردم. محاسبات سرانگشتی می کردم ببینم همین طوری عدد و رقم می پرانند و یا پشت اظهاراتشان کارکارشناسی جدی  است.
نام آقای قاضی پور در این مباحثات زیاد می آمد. همان زمان نیز من رویکرد آقای قاضی پور را نمی پسندیدم. به نظر من نتیجه صحبت هایشان بیشتر سر  زبان انداختن نام خودشان بود نه برداشتن قدم های موثر برای نجات دریاچه اورمیه. این نوشته در شهریور سال 92 و نوشته اخیرم در همین راستاست. عزیزی می گفت علت محبوبیت آقای قاضی پور در بین قشری از مردم آذربایجان و اردبیل و زنجان اظهاراتی است که وی در مجلس در دفاع از ترک ها و زبان ترکی ایراد کرده است.
قدری در اینترنت گشتم  و دیدم که او به هیچ وجه تنها نماینده ترک مجلس نبوده که چنین کرده است. همه نماینده های ترک مجلس اعم بر اصلاح طلب و اصولگرا چنین اظهاراتی در مجلس داشته اند. طبیعی هم هست چنین باشد. اولا که در ده سال اخیر اغلب ترک ها چنین می کنند. (من خودم از وقتی یاد دارم روی این  موضوع تعصب داشتم و توهین بر ترک ها را برنمی تافتم و واکنش نشان می دادم.) ثانیا وقتی نماینده ای ببیند مردم حوزه انتخابیه اش به چنین موضوعی حساسیت دارند "پیاز داغ" واکنش علیه توهین به ترک ها را بیشتر می گذارند که محبوبیت بیشتری کسب کنند. انصافا برخی از نماینده ها به دور از عوامفریبی در این زمینه کارهای خوبی کرده اند. چه اصولگرا  چه اصلاح طلب. بی سرو صدا و جنجال آرام به برخی از نشریات که در آنها توهینی صورت گرفته بود تذکر داده اند و نشریه هم معذرت خواسته و اشتباه خود را تصحیح کرده. این کار قابل تقدیر هست که این نماینده ها نیامده اند برای این که اسمشان سرزبان ها بیافتد  و قهرمان جلوه کنند سر این موضوع جنجال به پا کنند. نتیجه جنجال ضربه خوردن جوانان و دانشجویان ترک بود و ضربه ای دیگر به پیکر نحیف جراید ایران. از آن گونه جنجال هیچ کس سودی  نمی برد. امتیازی هم در جهت حفظ زبان مادری گرفته نمی شد. شاید از جهات دیگر به این نماینده ها انتقادات فراوان وارد باشد اما این که در این مورد پخته عمل کرده اند  و بی سر وصدا جلوی جنجال های ویرانگر را گرفته اند جای تحسین و تقدیر دارد.
آری! در این که آقای قاضی پور در دفاع از زبان ترکی اظهاراتی داشته ابدا تنها نبوده. اغلب نماینده های آذربایجان شرقی و غربی و اردبیل بارها وبارها همین کار را کرده اند. علت این که آقای قاضی پور جلب توجه کرده این نبوده که بهتر -یا حتی بیشتر- به دفاع پرداخته. کاملا برعکس! چون ادبیات و محتوای گفتارش در شان مجلس نبوده توجه اصحاب رسانه را جلب کرده. در نتیجه حرف هایش تیتر روزنامه ها شده. قسمت های سخنرانی اش در فضای مجازی دست دست گشته. اما وقتی نماینده ای دفاعی وزین در چارچوب مجلس می کند آن قدر برای مردم کوچه بازار جذاب نیست که توجه کنند.
گویا به طور خاص این سخن آقای قاضی پور که "ما حضرت سلیمان نیستیم....." خیلی برای او محبوبیت کسب کرده.  خوب! نه سئوال آقای کوچک زاده در شان مجلس بوده و نه پاسخ آقای قاضی پور. تقبیح نمی کنم که چرا چنان جوابی داده. بالاخره چنان سئوالی چنین جوابی هم دارد! تاسف می خورم که چرا وقت مجلس کشور ما چنین تلف می شود و نماینده ها به جای حل مسایل کشور به چنین یکی به دو هایی می پردازند.  امیدوارم مجلس بعدی وزین تر باشد و مسایل اساسی در آن مطرح شود نه یکی به دو در این سطح نازل.
اما  محتوای حرف ایشان! ببینید اگر منافع ملی ما ایجاب کنه که نماینده بفرستیم به کشور موزامبیک اون نماینده وظیفه دارد که زبان سواهیلی را در حد درجه یک بیاموزد. تمام زیر و بم زبان را یاد بگیرد تا بتواند برای منافع ما در کشور موزامبیک مذاکره کند نه آن که آن زبان را  آن قدر بد حرف بزند که "سوژه خنده" شود!
اگر نمی خواهد یا نمی توانداین کار را بکند شایسته نمایندگی ما برای تامین منافع در موزامبیک نیست. حقوق می گیرد که برود با زبان فصیح سواهیلی با موزامبیکی ها سخن بگوید  و منافع ما را تامین کند. حقوق نمی گیرد که با سواهیلی دست و پا شکسته برود برای مردم موزامبیک هارت و پورت کند خودش را سوژه جراید موزامبیک کند و بعد هم بی آن که دستاوردی داشته برگردد بگوید به من کف بزنید چه قهرمانانه زدم توی دهن مردم موزامبیک.
مثال سواهیلی  و مردم موزامبیک را چون خیلی از ما دور بود  زدم تا منظورم روشن شود.  در مثل جای مناقشه نیست.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]