میراث ابوریحان برای فرهنگستان

+0 به یه ن

 مطلب زیر بخش هایی از مصاحبه شاهین (دکتر محمد مهدی شیخ جباری) با روزنامه شرق هست. متن کامل مصاحبه در این لینک موجود است.

«ا در عصر طلایی اسلام دانشمندان بزرگ زیادی داشتیم که هر‌کدام از آنها تأثیرهای بسزایی بر جریان علوم در زمانه خود و پس از آن گذاشتند. افرادی مانند خوارزمی، ابن‌سینا، خیام، رازی و دیگران، هر‌کدام ویژگی خاص و منحصربه‌فردی داشتند. در‌این‌میان، ابوریحان بیرونی یک ویژگی بسیار مهم و برجسته دارد که کمتر به آن پرداخته شده است. ابوریحان در حوزه فعالیت خود از همان روش‌شناسی‌ای استفاده می‌کند که علم تجربی مدرن و نوین امروزی استفاده می‌کند؛ برای مثال ابن‌سینا دانشمند بزرگی است، اما روش‌شناسی فعالیت‌های او در عرصه طب و پزشکی، با روش‌شناسی پزشکی امروز بسیار متفاوت است. (البته این تفاوت الزاما به معنای بهتربودن روش‌شناسی طب امروزی نیست)، اما ابوریحان در حوزه فعالیت‌های علمی خود (که بسیار هم متنوع بود)، از همان روش‌شناسی فیزیک‌دانان و شیمی‌دانان امروزی استفاده می‌کرد. یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های فعالیت او آن بود که به مشاهده، بسیار اهمیت می‌داد و بر این باور بود که مدلی علمی‌ای که ما می‌سازیم باید برای توصیف جهان بیرون مناسب باشد. همچنین روش کار او برای ثبت داده‌ها نیز بسیار جالب بود. برای آنکه اهمیت ابوریحان را بیشتر یادآور شویم، فقط به این نکته اشاره می‌کنم که چند سده پس از ابوریحان، دانشمندان غرب که می‌خواستند از تاریکی قرون وسطی بیرون بیایند و رنسانس را شکل دهند، کم‌کم به این فکر می‌افتند که با این دیدگاه، به بررسی طبیعت بپردازند. البته حدود ٢٠٠سال هم طول ‌کشید تا این دیدگاه مستقر و تثبیت شود، اما همه مورخان با توجه به اسنادی که باقی مانده است (و نه صرفا بر مبنای تعصب و ملی‌گرایی)، بر این باورند که ابوریحان این روش‌شناسی علمی را به‌کار می‌برده و نتایج فعالیت‌های او هم به شکل ثبت‌شده در دسترس است. پس از این جهت، نام‌گذاری یک جایزه برای برگزیدگان علوم پایه، نام‌گذاری بسیار مناسبی است.»

.....
«....
برخی بر این باورند که با توجه به اهمیت علوم پایه، باید به پژوهش‌های بنیادی بیشتر توجه کنیم، اما برخی دیگر نیز استدلال می‌کنند علم و پژوهش‌های علمی، باید گرهی از مشکلات کشور و مردم باز کند، پس باید به پژوهش‌های کاربردی بیشتر اهمیت دهیم. متأسفانه در جامعه امروزه ما دوگانه‌ای به نام دوگانه «کاربردی یا بنیادی» تبلیغ می‌شود که برخی از مسئولان و در پی آنها رسانه‌ها، به آن دامن می‌زنند. به نظر من این دیدگاه غلطی است که ما بخواهیم این دو گرایش در عرصه پژوهش را در مقابل هم قرار دهیم. هرکدام از این موارد باید وجود داشته باشد و هیچ‌کدام از اینها، نه‌تنها جای دیگری را تنگ نمی‌کند، بلکه مکمل و لازم و ملزوم یکدیگرند. باید توجه داشت قرار نیست همین امروز یا فردا، از پژوهش‌های علوم پایه، فناوری یا تکنولوژی تازه‌ای پدید آید. اگر امروزه همه توش‌وتوان خود را صرف پژوهش‌های کاربردی کنیم، باید مطمئن باشیم در آینده نزدیک، دست ما از مبانی نظری پژوهش‌های کاربردی خالی می‌شود؛ یعنی اگر امروزه همه تلاش ما این باشد که دستاوردهای پژوهش‌های بنیادی خود را به فناوری و کاربرد تبدیل کنیم، در آینده نزدیک، دستمان خالی می‌شود؛ چراکه به قدر کافی به پژوهش‌های بنیادی (که مولد علوم دیگر است)، اهمیت ندادیم. پس هرکدام از این موارد در جای خود لازم و ضروری است، اما اینکه بگوییم چون می‌خواهیم از پژوهش‌های کاربردی حمایت کنیم، پس از پژوهش‌های بنیادی غفلت کنیم، به باور این‌جانب، آدرس غلط‌دادن است. نکته مهم در این مورد، توجه مناسب و درخور به هریک از این دو، در سیاست‌گذاری‌های علمی است که چگونه و به چه روشی از هرکدام از این بخش‌ها حمایت کنیم»

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]