آیا مردم ایران سزاوار این برخورد هستند؟!

+0 به یه ن

در عجبم که چه طور در شبکه های اجتماعی مجازی یا در صحبت های حضوری مردم حرف چندانی از مذاکرات هسته ای به میان نمی آد؟! اون هم این روزها که دیگه اوج مذاکرات هست.

من شخصا از این چیزها سر در نمی آورم. اما  چیزی که می بینم و می فهمم آن است که وضعیت ویزا گرفتن بهبودی پیدا نکرده. جلوی برخی از کنسولگری ها در تهران به طرز عجیب و غیر قابل قبولی شلوغ و نابسامان هست. انصافا وضعیت در اداره جات خودمان این همه بلبشو نیست. کارهای روتین مثل کارهای گواهی نامه، پاسپورت و..... یا کارهای روتین بانکی در سال های اخیر  در همین ایران خودمان با نظم وکارآیی قابل تحسینی انجام می گیره. در شعب دولت الکترونیک و بانک ها و بیمارستان ها و مراکز ورزشی و تفریحی ایران کارمندان علی العموم با ادب و احترام با مراجع رفتار می کنند. یعنی نرم و هنجار رفتار مودبانه هست مگر آن که خلافش ثابت بشه.
وضعیت بلبشویی که در جلوی برخی از کنسولگری ها هست در شان ما مردم ایران نیست! می بینی مادربزرگی می خواهد برود نوه اش را ببیند و برای همین برای ویزا اقدام کرده. انواع و اقسام با او جلوی کنسولگری ها بدرفتاری می شود. آیا در فرهنگ ما با مادربزرگی در آن سن آن گونه رفتار می شود؟! نه! در ادارات خودمان بسیار بعید هست با یک خانم در آن سن و سال غیرمحترمانه برخورد شود. بسیار بعید هست از خانمی به آن سن انتظار داشته باشند ساعت ها-و بلکه روزها- در زیر آفتاب یا زیر باد و برف و باران روی جدول خیابان به انتظار بنشیند. ترتیبی می دهند که کارش راه بیافتد. همین نکات را می توان در مورد استادان دانشگاه، پزشکان، هنرمندان، بازرگانان، کارخانه داران و.... که به دلایل شغلی برای ویزا اقدام می کنند تکرار کرد.  همین طور در مورد دانشجویان. خیلی از دانشجویانی که به کشور خود عشق می ورزند و در داخل کشور از زندگی شان راضی هستند وقصد مهاجرت ندارند و تنها به قصد گذراندن دوره ای اقدام به ویزا گرفتن کرده اند با دیدن وضعیت جلوی در برخی کنسولگری ها  ترغیب می شوند که برای همیشه از کشور بروند. این وضعیت بلبشو جلوی کنسولگری ها به فرار مغزها دامن می زند. اگر این معضل حل شود دانشجویان کمتر به مهاجرت خواهند اندیشید.
وضعیت بلبشوی مقابل برخی کنسولگری ها تنها مراجعین را نمی آزارد. باعث ناراحتی و آزار مردم محله ای که کنسولگری در آن واقع هست نیز می شود. منتظر نگاه داشتن های بی دلیل در برابر کنسولگری باعث می شود صف ها طویل باشند. یعنی عده ای ماشین خود را بیش از زمان مورد نیاز آنجا مجبور می شوند نگه دارند. در این کمبود پارکینگ می توان تصور کرد چه قدر مزاحمت برای همسایگان ایجاد می شود. جلوی در پارکینگ نگه می دارند و.... صف های طویل شبانه روزی اعصاب افراد را خرد می کند  و دعوا زیاد می شود. مخصوصا نصف شب. بیچاره همسایه ها!
باز هم می گویم: این وضعیت در شأن مردم ایران نیست. لیاقت ما بیش از اینهاست! نه به خاطر این که تمدن چند هزار ساله داشته ایم و.... (بقیه هم از زیر بته که بیرون نیامده اند. آنها هم پیشینه ای داشته اند!)  نه به خاطر این که "هنر نزد ایرانیان هست و بس" (که نیست! سایر ملل هم هنرمندان بزرگی دارند!) بلکه به خاطر عملکرد جمعی  امروزمان!  همان طور ی که در بالا هم تاکید کردم وضعیت اداره جات خودمان خییییییییییییییلیییییییییی بهتر است. لیاقت ما همان متوسط ادارات و موسسات و نهادهای  خودمان هست. نه بالاتر و نه پایین تر! تک تک افرادی که جلوی آن کنسولگری ها آن وضعیت اسف بار را تحمل می کنند وقتی ویزا می گیرند و وارد آن کشور می شوند از جانب میزبانان خارجی خود قدر می بینند و بر صدر می نشینند. چون علم و هنری و سرمایه ای دارند. واقعا این هموطنان  سزاوار آن رفتار در برابر درب کنسولگری ها نیستند!

ما از مسئولان وزارت امور خارجه انتظار داریم با مسئولان کنسولگری ها رایزنی کنند تا این معضل رفع شود. به سادگی هم رفع شدنی است. چیز پیچیده ای نیست. اگر همت بگمارند و رایزنی کنند فوری حل می شود.

پی نوشت:
برعکس مسئله مذاکرات هسته ای معضل جلوی در کنسولگری ها اصلا پیچیده نیست. چند جنبه بیشتر ندارد:
1) جلوی در برخی از کنسولگری ها در تهران برخورد خوبی با مراجعین نمی شود. وضعیت نابسامان و مدیریت ضعیف کنسولگری مشکلات عدیده ای برای شهروندان ایرانی به وجود می آورد. این مشکلی است که وجود دارد. انگیزه خوانی یا تحلیل روانشناختی کارمندان دردی از ما دوا نمی کند. به جای آن به فکر راه چاره باشیم.
2) ایران کشوری مهم هست و وزارتخانه ی خارجه ای دارد که ضامن حقوق شهروندانش هست . در کنسولگری های ایران در خارج با شهروندان ایرانی مقیم خارج خیلی خوب رفتار می شود و خدمات کنسولی ای که به ایرانی ها و خارجی ها ارائه می گردد استاندارد و کار آیی بالایی دارند. چنین وزارتخانه ای با این قدرت و با این حد از مسئولیت پذیری و حسن نیت می تواند مشکل ما را حل کند.
3) وزارت خارجه آن قدر مسایل ریز و درشت دیگر دارد که فرصت نشده به این امر توجه لازم کند.
4) این موضوع موضوع کوچکی نیست. میلیون ها ایرانی در خارج هستند و طبعا اعضای خانواده شان می خواهند بروند و با آنها دیدار کنند. همین طور برای مسایل کاری و تجاری، همایش ها ی علمی، نمایشگاه های هنری و.... شهروندان محترم ایرانی ناگزیر از سفر به حارج هستند. همین طور برای مقاصد درمانی و... همین طور کسانی که برای تفریح سالم به خارج می روند.ما اینجا در مورد مسئله میلیون ها شهروند محترم ایرانی صحبت می کنیم نه معضل بی اهمیت چند مرفه بی درد که برای عیاشی به خارج می روند! دیدگاه عمومی نسبت به متقضیان خارجی باید تصحیح شود و واقعگرایانه گردد.
5) باید از طریقی معضل را به گوش مسئولین وزرات خارجه رساند و محترمانه و با رعایت آداب لازم از مسئولان درخواست نمود که نسبت به حل این معضل اقدام نمایند. نمی دانم روشش چیست. شاید باید انجمن های صنفی علمی و فرهنگستان ازیک سو و اتاق بازرگانی و.... از سوی دیگر نامه رسمی اداری بنویسند. من نمی دانم راهکار چیست. ولی بزرگان باید بنشینند و اندیشه کنند و راهی برای ارائه درخواست به مسئولین وزارت خارجه بیابند. حتما راهی هست. اولین قدم سرح مسئله در فضای مجازی است. نظیر همین کار که من کردم

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]