دیشب بالاخره فرصت کردیم تا فیلم خان چوپان را تماشا کنیم. فیلم قشنگی هست. به دیدنش می ارزد. از تماشای آن لذت بردیم و خندیدیم. آهنگ های زیبا ی آذری زینت بخش آن بودند. مناظر زیبای روستایی و لباس های رنگارنگ محلی چشم نواز بودند. خلاصه فیلم ببیننده را به حال و هوای دیگری می برد.
در زیر می خواهم فیلم را اندکی نقد کنم. باشد که در آینده شاهد ساخته شدن فیلم هایی با کیفیت بهتر به زبان ترکی آذربایجانی باشیم.
داستان فیلم برعکس آن چه که من ابتدا گمان کرده بودم داستان عشقی خان چوبان و سارا نبود! راستش داستان فیلم خیلی قدیمی و اصیل نبود. فکر کنم از مخلوط کردن داستان های آرشین مال آلان، مشدی عباد، سارا و خان چوبان و همچنین فیلم های صمد با بازی پرویز صیاد در دهه چهل و پنجاه این داستان را ساخته بودند. حتی تکیه کلام های آنها را تکرار می کردند: به حرف های مشدی عباد که مستقیم ارجاع دادند. "ایکی باشلی قوووم" را از آرشین مالاآلان به عاریت گرفته بودند و "هیشکی نمی تونه مثل موو...." را هم از فیلم های فارسی صمد به ترکی ترجمه کرده بودند! البته ما که سالهاست حسرت به دل دیدن چنین فیلمی بودیم از همین داستان التقاطی هم لذت بردیم اما در آینده که دیگه ان شالله این عطش با آمدن فیلم های متعدد به زبان مادری مان از بین خواهد رفت با این جور داستان ها راضی نخواهیم شد! بهتره فیلم سازان یا بروند به سراغ داستان ها و افسانه های اصیل که تعدادشان -شکر خدا- بسیار زیاد هست یا هم یک داستان اصیل به روز بسازند.
هرچه قدر در انتخاب ماهنی ها و آهنگ های فولکلریک سلیقه به خرج داده بودند در گرته برداری از ضرب المثل ها ی فارسی و ترجمه تحت اللفظی آنها به ترکی کج سلیقگی به خرج داده بودند. ما که ضرب المثل و اصطلاح به زبان ترکی کم نداریم. از اونها استفاده می کردند بیشتر به دل می نشست. همین طور در مورد فعل ها. فعل های زبان ترکی بسیار غنی هستند. از غنای افعال ترکی در دیالوگ ها بهره کافی گرفته نشده بود. این نوع ترکی حرف زدن با این افعال ترکیبی بعد از رواج رادیو و تلویزیون در مناطق ترک نشین ایران باب شده. زمانی که داستان فیلم در آن می گذشت مردم ترک زبان این گونه سخن نمی گفتند. همین طور زیر نویس فارسی فیلم هم تعریفی نداشت. حتی غلط های املایی داشت. مثلا نوشته بودند "جرعت"! ترکی و فارسی هر دو را پاس بداریم و در نگارش و تکلم به آنها بی مبالاتی نکنیم!
فیلم به لحاظ تاریخی هم ایراد زیاد داشت که در این نقد مفصل به آنها پرداخته شده و به نقد آماتوری من دیگه نیازی نیست.
فیلم مثل یک فانتزی شروع شد. خان و جامعه روستایی مهربون تر و نرمخو تر و لطیف تر از آن چه که در واقعیت بوده اند نشان داده شد. حتی برادر "شر" عروس (پسر خان) هم خیلی خشن نبود. رقیب عشقی خیلی نرم و متمدنانه تر از ان چه که از یک پسر خان مطلق العنان انتظار داریم عمل کرد. خان خیلی ناز زنها را می خرید. خیلی در مقابل جواب منفی یک زن بیوه از طبقه رعیت صبوری نشان می داد. دخترش برای چیزی که حق می دانست به پدر جواب پس می داد و او هم با نرمی و مهربونی جوابش می داد! در واقعیت جامعه خان و رعیت این قدر ها متمدنانه و کم خشونت نبود! در واقع فیلمساز از خشونت ها و از نگاه های تندروانه طبقاتی و زن ستیز فاکتور گرفته بود که خوشایند من و شما به عنوان بیننده امروزی باشد. زن ستیزی کاراکتر های فیلم به اندازه ی جامعه امروزی سنتی بود نه به اندازه یک جامعه خان و رعیتی در دوران گذشته. به نظر من فیلمساز کار خوبی کرده بود! اون دوره هر چه بوده تموم شده. پس لازم نیست من و شما با یادآوری زشتی ها و خشونت های دوره ی خان ها و فئودال ها اوقاتمان را تلخ کنیم. در دوران خودمان واقعیت های تلخ به اندازه کافی زیاد هستند. اما ای کاش پایان بندی فیلم هم با پایانی خوش فانتزی گونه خاتمه می یافت. هرچند در واقعیت امیدی بر آن نبود. اما فیلم یک فانتزی بود نه یک فیلم واقعگرایانه. این همه که از مشدی عباد تقلید کرده بودند! آخرش هم از آن تقلید می کردند و دل به دلدار می رسید و به خوبی و خوشی سالها باهم زندگی می کردند .ما هم با دیدن پایان فیلم مشعوف می شدیم دیگه! الکی مثلا .....
به نظرمن اگر نقش خان چوبان را برادر دختر بازی می کرد و نقش برادر دختر را هنرپیشه خان برعهده می گرفت باورپذیرتر می شد! یک مقدار بعید به نظر می که دختر خان که چنین پدر و برادری را به عنوان مرد در اطرافش دیده با چند نگاه از دور دل به مردی با تیپ و body languageخان چوبان بدهد! یک کمی خوش تیپ تر و موقرترش می کردند باور پذیرتر می شد!
همه اینها به کنار ! نفس ساختن این فیلم قدمی مبارک بود. امیدوارم از این پس، هر سال دو سه فیلم از این نوع ولی با کیفیت بهتر ساخته شود. فقط هم به گذشته ها نپردازند. جامعه شهری و روستایی امروزین مسایل خیلی زیادی دارد که امیدوارم در پرده سینماها مطرح شود.
اشتراک و ارسال مطلب به:
فیس بوک تویتر گوگل