آن چه كه حتما باید بدانیم, آن چه كه خوب است بدانیم

+0 به یه ن

مطلب زیر را چندی پیش در وبلاگ منجوق منتشر كرده بودم. الان آن را دوباره منتشر می كنم چون می خواهم یك سری نوشته ها درمورد ترویج علم در تبریز  انتشار دهم. این نوشته را مقدمه ای بر آن سری نوشته ها بدانید. 

شاخه ای مثل ذرات بنیادی را درنظر بگیرید. در این شاخه در صد سال گذشته تحولات زیادی صورت گرفته. ماحصل برخی از این تحولات معلوماتی است كه انتظار می رود هر فیزیكپیشه از آن اطلاع داشته باشید. مثلا این كه الكترون پادذره ای دارد به نام پوزیترون با جرم برابر اما با بار مثبت چیزی است كه انتظار می رود هر كسی كه رشته فیزیك خوانده, بداند. برخی از این معلومات اندكی تخصصی تر هستند اما بازهم از كسی كه خود را فیزیكپیشه ذرات می داند -صرفنظر از این كه در چه زیر شاخه ای از آن كار می كند- انتظار می رود به طور فعال این معلومات را در ذهن داشته باشد و در تحلیل هایش بتواند از آن به درستی استفاده كند. به طور مثال هر فیزیكپیشه ذرات باید بداند كه در فلان انرژی باید از فرمالیسم DISاستفاده كرد یا از Form Factorها. یا این كه هر فیزیكپیشه ذرات باید آگاه باشد كه از سال 98 مسجل شده است كه مدل استاندارد قدیم دیگر قادر نیست مشاهدات جدید نوترینوی را توضیح دهد. بخشی دیگر از فیزیك ثابت شده نیز وجود دارد كه از این هم تخصصی تر است. به طور مثال از من كه خود را فیزیكپیشه نوترینو می خوانم انتظار می رود بدانم مقدار اندازه گیری شده فلان پارامتر نوترینو چه قدر است. هر چند خودم روی این پارامتر كار نمی كنم ولی اگر مقدار آن را ندانم در واقع از مرحله پرتم! در این صورت در كارتحقیقی و ارتباطاتم با فیزیكپیشگان دیگر قطعا كم خواهم آورد. در حالی كه از فلان همكارم كه او نیز فیزیكپیشه ذرات است اما روی بالفرض محاسبات QCD كار می كند چنین انتظاری نمی رود. در مورد موضوعاتی كه من بر روی آنها مقاله می نگارم علی الاصول هر كاری كه تا به حال شده-اعم بر فیزیك ثابت شده و یا فرضیه ها- را باید بدانم والا آن چه كه می نویسم ضعیف و سطح پایین خواهد بود.


در مورد فرضیه های موجود هم -كه هنوز رد یا اثبات نشده اند- لازم است یك تصویر كلی(overview( در ذهن داشته باشم. برخی از این فرضیه ها -مثل ابر تقارن- واقعا main streamكار تحقیقی در این شاخه را می سازند. این روزها از هر فیزیكپیشه ذراتی انتظار می رود از اصول ابرتقارن و تحولات آن آگاه باشد ولو این كه خود به این فرضیه علاقه مند نباشدو روی آن كار نكند. می پرسید چرا؟
از دید یك پدیده شناس جواب می دهم. آزمایش های متعددی در حال گرفتن داده و یا راه اندازی هستند كه در پی اثبات و اندازه گیری پارامتر های ابرتقارن است. چه بسا همین آزمایش ها قادر باشند مدل دیگری را هم كه مورد علاقه شماست تست كنند. اگراز تحولات ابرتقارن نا آگاه باشید شانس این كه دریابید می توان در آزمایش موجود به سراغ فرضیه تان رفت از دست می دهید و این ضایعه بسیار بزرگی برای یك فیزیكپیشه است.

خلاصه این كه به دست آوردن این تصویر كلی و دریافتن آن كه چه چیزهایی باید به طور فعال در ذهن باشد برای یك فیزیكپیشه حیاتی است. بدون این آگاهی كیفیت كار تحقیقی از حدی بالاتر نمی رود. چنین تصویر كلی را نمی توان تنها با خواندن كتاب و مقالات یا تفكر به دست آورد. این تصویر كلی با ارتباط با همكاران به دست می آید. همین طور در این ارتباط است كه در می یابیم كدام بخش از علم باید جزو معلومات عمومی یك فیزیكپیشه باشد و كدام بخش جزو معلومات تخصصی او. ببینید! در هر شاخه كوچك فیزیك و روی حتی فرضیه های نه چندان معروف ده ها و صدها نگاشته شده. از آنجایی كه وقت هر شخصی محدود است با مطالعه صرف نمی تواند هم عمق كافی در مبحث مورد تحقیق خود را به دست آورد وهم تصویر كلی كسب كند.

مشاهده من در ایران این است كه فیزیكپیشگانی كه در انزوا كار می كنند و خود را از ارتباطات بی نیاز می دانند به شدت در زمینه ها ضعف دارند. از قضا آنان كه در جمع بسته داخل ایران به هوش و نبوغ معروفند ضعف بیشتری دارند چون متاسفانه دون شان خود می دانند كه در سمینارهای دیگران شركت كنند.
چنین نگرشی (سرسمینار نرفتن به علت نبوغ و یا توهم نبوغ) در جاهایی مثل سیسا یا اسلك اصلا قابل تصور نیست!



فرض كنید یكی از فارغ التحصیلان متوسط شریف كه در خارج كار و تحقیق می كند برگشته تا سمیناری در آی-پی-ام ارائه دهد. ممكن است شما از او باهوش تر و در رشته خود عالم تر باشید. بسیار خوب! امااین دلیل نمی شود كه در سمیناراو-كه اندكی مربوط به رشته كاری شما ست- شركت نكنید. به هر حال رفته و چند سالی مطلبی را یاد گرفته كه شما از آن بی اطلاعید. حالا هم آمده و حاصل چند سال كار خود را در یك ساعت در اختیار شما می گذارد. در یك جمع با فرهنگ علمی پیشرو افراد بدون آن كه بخواهند بین خود یا همقطارانشان در دانشگاه و شخص مدعو مقایسه ای انجام دهند می روند سر سمینار این شخص گوش می كنند و به این ترتیب رفته رفته آن تصویر كلی را به دست می آورند


 

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]