اون اوایل که ریاست پژوهشکده را برعهده گرفته بودم (زمستان ۱۴۰۰) تصمیم داشتم -دست کم در اوایل کار- حتی الامکان روال های مرسوم اداری پژوهشکده را تغییر ندهم و سنت قبلی را ادامه دهم مگر این که آن روال یا سنت ایراد اساسی داشت. عموم روال ها معقول بودند. شاید دقیقا آن چه که من می خواستم نبودند اما ایراد اساسی نداشتند. من هم فکر می کردم نمی ارزد روال تقریبا معقولی را که جا افتاده -به دلیل سلیقه شخصی- عوض کنم. طبیعی هم بود که روال های پژوهشکده معقول باشد. بالاخره شاهین دو سال ۸۵ تا ۸۷ و از مهر ۱۳۹۳ تا ۲۵ مرداد ۱۳۹۷ رئیس پژوهشکده بود و انتظار دور از ذهنی نبود که در این مدت روال ها را معقول کرده باشد. اما یک مورد بود که مرا برآشفت. حتی به شاهین هم تشر زدم که چه طور تو شش سال رییس پژوهشکده بودی و این روال نادرست را تصحیح نکردی؟! ماجرا این بود که وقتی شورای پژوهشکده، درخواست یکی را رد می کرد در مصوبات شورا مثبوت نمی گشت! واقعا روال غلطی است. در دوره من، چهارشنبه بعد از ظهرها که شورا تشکیل می دهیم در آخر جلسه محتوای مصوبات را دو سه بار با اعضای شورا چک می کنیم. اگر یک مقدار موضوع حساس باشد حتی جملات کلیدی در نگارش مصوبات و نامه به درخواست کنندگان را هم با اعضای شورا چک می کنم. بلافاصله بعد از شورا فایل صوتی به مدیر اجرایی پژوهشکده می فرستم و دانه به دانه مصوبات را شرح می دهم. مدیر اجرایی شنبه صبح پیش نویس را آماده میکند. من می خوانم و با یادداشت هایم مقابله می کنم تا نکته ای از قلم نیافتد. بعد همان روز برای امضا به اعضا می فرستیم.
دو سه روزه امضاها جمع می شود و بعد نامه های مربوطه را می فرستیم. با این دقتی که می ورزیم طبعا بر نمی تابیم که مسئله ای به اهمیت جواب رد به فلان درخواست در مصوبات نیاید.
سالیان قبل، یکی از اعضای شورای پژوهشکده ما یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در دوره ششم (همان مجلس اصلاحات) بود. او بود که اصرار بر رویه غلط مکتوب نکردن جواب های رد داشت. او بود که چنان بر «تجارب» ارزشمندش در نهادی مهم چون مجلس تاکید داشت که شاهین را هم متقاعد کرده بود که روال مورد نظر او-که گویا روال مجلس هم هست- برگیرد. آن نماینده اصلاح طلب سابق مجلس اصرار داشت که این مکتوب نکردن حکمت عالیه ای دارد که ما جوانک های بی تجربه که دهانمان بوی شیر می دهد نمی فهمیم. من اما گفتم که شورای پژوهشکده فیزیک نمی تواند مثل مجلس شورای اسلامی «هر دنبیلی» اداره شود. باید حساب و کتاب داشته باشد. جوان چهل و چند ساله ای که من باشم اون قدر خنگ نیستم که نفهمم حکمت مکتوب نکردن چیست. وقتی مکتوب نمی شود دست رییس باز خواهد بود که مخالف نظر شورا هرکاری که دوست دارد بکند. درخواستی را که شورا رد کرده با منت گذاشتن بر سر درخواست کننده اجابت می کند و این طوری برای خودش عِده و عُده ای جمع می کند. نوچه جمع می کند. این گونه روسا مصوبه شورا را ماه ها بعد برای امضا می فرستند. بعد از سپری شدن ماه ها، اعضای شورا یادشان می رود که چه تصویب کرده بودند. من اگر قبول کردم رییس پژوهشکده شوم دقیقا برای جمع کردن چنین بساط هایی بود. طبعا حکمت های عالیه نمایندگان مجلس (حتی همان مجلس ششم) به درد پژوهشکده ما نمی خورد.
پی نوشت: انصاف نیست تاکید نکنم که شاهین در همان دهه هشتاد برای معقول کردن جلسات شورای متعدد پژوهشکده و پژوهشگاه با تمام قوا جنگید. قبل از او شوراها روالی نداشتند که خوب باشد یا بد. قبل از او شورا جایی بود که پیرمردها در آن جمع می شدند و جوک های قومیت زده و وجنسیت زده می گفتند. شاهین به تمام معنی برای تغییر آن این رویه جنگید. به او جوانک بداخلاق نا سازگار می گفتند. شاهین بود که آیین نامه ها برای روالمند کردن شوراها نوشت. این یک مورد دیگه از دستش در رفته بود. از بس که آن نماینده سابق مجلس از حکمت عالیه که در مجلس هم استفاده میشود دم زده بود که شاهین هم خیال کرده بود لابد حکمتی در میان هست که او در نمی یابد!
اشتراک و ارسال مطلب به:
فیس بوک تویتر گوگل