گشتی در موزه قوم شناسی

+0 به یه ن

در محله گوتیک بارسلون، علاوه بر کلیساهای عظیم به سبک گوتیک موزه های متعددی نیز وجود دارد. برخی از آنها مثل موزه پیکاسو خیلی مشهورند. اما من و شاهین سراغ این موزه نرفتیم. همین طور اتفاقی دیدیم یک موزه قوم شناسی 

(ethnology)

هست و از آن دیدن کردیم. علت انتخابمان این بود که انواع و اقسام موزه های دیگر را در جاهای دیگر دیده بودیم اما این یکی برایمان تازگی داشت. موزه مجموعه ای از مجسمه های قوم ها ی بدوی از گوشه و کنار دنیا را به نمایش می گذاشت. چند سالن از موزه به هنر گینه نو اختصاص داشت. برایم بسیار جالب بود چون اندکی قبل از بازدید موزه پادکستی در بی-چنل در مورد ساحره سوزی در گینه نو شنیده بودم. ظاهرا  هر از چند گاهی در این منطقه دنیا، زنی را متهم به ساحرگی می کنند و با شرایط وحشتناکی به قتل می رسانند. در مورد قرون وسطی حرف نمی زنیم. در همین قرن ۲۱ این اتفاق می افتد! ته و توی هر ماجرا را هم در بیاورید می بینید که در واقع یک قتل سیاسی  (سیاست بدوی همان روستا منظورم هست) بوده است. وقتی زنی قدرتی به دست می آورد ویا از چیزهایی باخبر می شود که ممکن هست قدرت ریش سفیدها را به خطر بیاندازد به او انگ ساحرگی  می بندند و به طرز فجیعی او را سربه نیست می کنند. البته اینها را در پادکست شنیدم. در موزه به  ساحره سوزی  اشاره ای نشده بود. اما تا بخواهید در مورد این که این مجسمه ها برای فلان  مراسم مردانه ساخته می شوند توضیح داده شده بود. تاکید شده بود که در این مراسم زنان حق حضور ندارند. گویا مردان گینه نو، مرتب سبیل به سبیل دور هم جمع می شوند و به مردانگی خود می بالند.


داشتم فکر می کردم هرچه جامعه زنان خود را بیشتر سرکوب کند عقب مانده تر می ماند. زنان علاوه بر این که خود در پیشبرد فرهنگ و تمدن نقش دارند انگیزه توسعه و پیشرفت و ... هم در مردان ایجاد می کنند. وقتی زنان سرکوب می شوند و به هیچ گرفته می شوند در مردان هم انگیزه ای برای حرکت به وجود نمی آید. آخه  از سبیل به سبیل نشستن و در مورد مردانگی همدیگر داد سخن دادن چه زایش تمدنی می توان انتظار داشت؟ در جوامعی که کمتر مردسالار هستند مردان   برای به دست آوردن دل زنان، حرکتی می زنند و خود را به زحمت می اندازند و این طوری اقتصاد و هنر و .... به پیش می رود.

هنر جامعه مردسالاری مانند گینه نو از آن هنر بدوی جلوتر نمی رود. موسیقی اش «فور الیز» نمی شود.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

سبک گوتیک

+0 به یه ن

گوتیک سبکی در معماری است که فرانسویان در قرون وسطی ابداع کرده اند. این سبک معماری امکان می دهد که بناهای بلند با پنجره های بزرگ بسازند. کلیساهای بزرگ قرون وسطی عموما به این سبک ساخته شده اند. مثلا کلیسای نوتردام پاریس به سبک گوتیک هست. در محله گوتیک بارسلون دو  کلیسای بزرگ گوتیک هست. یکی کلیسای جامع آنهاست که از قضا نسبتا جدید هست. در قرن پانزده ساخته شده. با این که در قرن پانزده سبک معماری در ایتالیا عوض شده بود و سبک رنسانس ظهور کرده بود اما بارسلون  هنوز این سبک را برنگرفته بود.

کلیسای گوتیک مهم دیگر کلیسای دریاست که نزدیک دریا ساخته شده است. این کلیسا را مردم فقیر شهر در قرون وسطی ساخته اند. کارگران باربر سنگ در ساخت آن تلاش بسیار کرده اند. در واقع این کلیسا کلیسای آنهاست. در بارسلون از آن زمان این سنت در بین فقرا وجود داشت که مردم فقیر  چنین بناهای باشکوه عمومی از آن خود داشته باشند. من جای دیگر ندیده و نشنیده ام که مردم فقیر چنین بناهای مهم و عظیمی را از آن خود کنند. به این ویژگی در خور توجه بارسلون باز هم خواهم پرداخت.

در مورد کلیسای دریا رمانی تاریخی نوشته شده است که من خوانده بودم. علاقه مند بودم که کلیسا را ببینم. گویا سریالی هم از روی این رمان طولانی ساخته شده است.

سبک گوتیک چند ویژگی دارد که استحکام آن را بالا می برد. یکی المان هایی موسوم به باترس هست  که در این سایت در مورد آنها توضیح داده شده است. 



گویا گائودی از این باترس ها خوشش نمی آمده و در بناهای خود  سیستمی ابداع کرده است که آنها را حذف نماید.

اما نکته دیگر و مهم تر سبک گوتیک طاق های تیز آن هست. این نوع طاق های تیز سبک منطقه ماست. سبک ایران و سایر تمد ن های خاورمیانه. معماران فرانسوی در  قرون وسطی  این سبک طاق را از اجداد ما آموختند و برگرفتند و البته توسعه دادند. یک کف مرتب برای اجدادمان بزنید. یک کف مرتب دیگر برای اجداد فرانسویان بزنید که عرضه داشتند که از دیگران بیاموزند و آموخته را توسعه دهند. یک «هووووو» هم بکشید به مسئولان میراث تاریخی در ایران که این نکته را --که من غیرمتخصص هم می دانم-- نمی دانند و گند می زنند به برخی آثار تاریخی ما.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ 1 ][ 2 ][ 3 ]