اشتراک و ارسال مطلب به:
فیس بوک تویتر گوگل
اشتراک و ارسال مطلب به:
در نوشته های پیشینم اشاره کردم که اگر فرم های مربوط به تبدیل وضعیت استخدامی و ارتقا و.... را به خوبی و به موقع تکمیل نمایید و تحویل دهید خیلی جلو می افتید و موقعیت شغلی تان محکم می شوید و دسترسی به امکانات متعددی می یابید که بدون این توجه ها دست نخواهید یافت.
فرم و.... که زیاد هست. نمی ارزد که برای تکمیل همه آنها زمان بگذاریم. اما برخی فرم ها و درخواست ها هستند که اگر تنبلی کنیم و نفرستیم بعدا چوبش را می خوریم. برخی هم هستند که آن قدر مشکل گشا هستند که به زمانی که برای تکمیلشان می گذاریم می ارزد.
برخی از نکات مهم دراین راستا که بر أساس تجربیات به عنوان رییس پژوهشکده لازم می بینم بیان کنم:
۱- فرم های تبدیل وضعیت استخدامی (پیمانی---> رسمی )، فرم های ترفیع سالیانه و فرم های ارتقا ( استادیار -دانشیاز- استاد تمام) را جدی بگیرید.
۲- فرم ها را با دقت پر کنید. دقیق امتیاز بندی خواهند شد. مقالاتتان را جا نیاندازید.
۳- تا چند سال پیش راهنمایی فارغ التحصیل کردن دانشجوی تحصیلات تکمیلی جزو الزامات ارتقا بود. الان دیگه وتویی نیست. اما امتیاز دارد. از من بپرسید تا دانشجوی خیلی خیلی تاپ گیرتان نیامده قبول نکنید که راهنمایی کنید. دانشجوی تاپ در سطح مقبول هم در سال چهل پنج نفر بیشتر در کل کشور در هر شاخه نیستند که نصفشان هم می روند خارج. ولی نصف شان می مانند. بین خیلی خیلی تاپ ها مهاجرت اندکی کمتر از میان مایه ها ست. اون قدر اعتماد به نفس دارند که می دانند اگر هم بمانند و در ایران استاد راهنمای خوبی بیابند باز به لحاظ علمی می درخشند. دانشجوی میان-مایه وقتی در ایران می ماند پدر استاد راهنما را هم در می آورد. مخصوصا با این توهم که گنجی مثل او را در خارج باد می زنند و او اینشتن می شود! در خارج او را باد نخواهند زد اما شاید در یک کلبریشن بزرگ بر بخورد و بعد کلی کنده شدن پوست، یک چیزی بشود. وقتی در ایران می ماند فقط به سوهان روح استاد راهنما تبدیل می شود. مگر این که استاد راهنما به لحاظ علمی از خودش چند پله پایین تر باشد. در این صورت بنا به یک اصل ایرانی، با رضایت می نشیند سر جایش و سوهان روح نمی شودو حتی قدردان هم می شود. ولی اگر در ایران این شانس نصیبش شود که استاد راهنمای درست و حسابی داشته باشد سوهان روح او می گردد.
۴- داشتن مقاله فارسی برای ارتقا جزو الزامات هست. به این منظور توصیه من نوشتن مقاله ترویجی به جای تحقیقی است. چرا؟! مقاله تحقیقی اگر کیفیت بالا داشته باشد چه کاری هست که بفرستید مجله فارسی؟ می فرستید به یک مجله بین المللی مرسوم در شاخه خودتان. مقاله تحقیقی سطح پایین هم برای چی بنویسید؟! اما مقاله ترویجی به زبان محلی کاربرد و کارکرد و ارزش خود را دارد. یک مقاله فارسی ترویجی با کیفیت به جای یک مقاله تحقیق کم کیفیت بنویسید. لیست مجلات فارسی مورد نظر ارتقا را از بخش اداری دانشگاه تان بخواهید تا اطلاع داشته باشید به چه مجلاتی می توانید مقاله ارسال کنید.
۵-وقتی به موسسه ای نامه می نویسید و درخواست ویزیتورشیپ می دهید قید کنید از چه تاریخی تا چه تاریخی می خواهید مهمان آن موسسه باشید.
۶- اندکی قبل از سالگرد قراردادتان فرم های ترفیع را از بخش اداری دانشکده یا پژوهشکده بگیرید و تکمیل کنید. ترفیع سالیانه اثر مهمی در بالا رفتن درآمد شما دارد. پی گیری کنید که حتما ترتیب اثر داده شود. به طریق اولی ارتقا از استادیاری به بالاتر تاثیر قابل توجه در درآمد ماهیانه دارد. فرم های ترفیع سالیانه مختصر هستند. اما فرم های ارتقا بسیار پیچیده هستند. ولی در مجموع هر دو معقول هستند. نمی خواهم بگویم بی ایراد هستند اما باور کنید نعمتی هستند در مقابل آن چه پیشکسوتان می خواهند باشد. آنها می خواهند معیار ارتقای افراد لطف آنها باشد و طبعا کیف-کش هایشان در اولویت قرار می گیرند . برای همین هوادارانشان را علیه فرم های ارتقا وهر سیستم ارتقا بر اساس بررسی دقیق عملکرد، تحریک می کنند وگاه درجراید سر و صدا راه می اندازند! ارتقا به شیوه امتیاز بندی مقالات هرچند خالی از ایراد نیست اما چندین سال نوری بالاتر از سیستم مورد نظر آن پیشکسوتان هست. شما به گرد وخاکی که آنها علیه فرم ارتقا بلند می کنند توجهی نکنند. شما فرم ارتقا را (هرچند که وقت گیر هست) با دقت تکمیل کنید. به این ترتیب، ارتقای شما مدیون تلاش خود شما خواهد بود نه لطف نظر بهمان پیشکسوت که در عوض انتظار داشته باشد غلام حلقه به گوشش شوید و در لشکرکشی ها علیه رقبایش سرباز صفر دو سر طلا!
۷- اگر چند سالی در جایی پست داک باشید و بعد به موسسه یا دانشگاهی دیگر بروید علی الاصول می توانید رتبه علمی (دانشیار – استاد) و پایه های سنواتی تان (همان ترفیع) را با خودتان بروید. در برخی جاها -مثل دانشگاه تهران- این کار جا افتاده و روتین هست.اما برخی دانشگاه ها انکار خواهند کرد که چنین کاری می توان کرد. می ارزد که بایستید و احتجاج کنید که این کار شدنی هست. از تجربه دانشگاه تهران بیاموزید و توضیح بدهید که شدنی هست. شاید بخواهند دانشگاه اول تان نامه ای بنویسید و تایید کند. حکم های استخدامی قبلی تان را شاید بخواهند . این هم قدمی است که یک مقدار دردسر دارد اما می ارزد. در بالا رفتن حقوق و مزایای شما نقش چشمگیر خواهد داشت.
اشتراک و ارسال مطلب به:
اشتراک و ارسال مطلب به:
اشتراک و ارسال مطلب به:
تاریخ بشریت در چهل هزار سال پیش تاریخ مهاجرت بوده است. در طول این چهل هزار سال به طور مداوم گروه هایی از مردم بلند شده اند رفته اند جاهای دیگه ساکن شده اند. با افرادی که قبلا اونجا ساکن بودند ادغام شدند. نژاد خالص که از ازل در جایی ساکن باشد نداریم. اگر هم داشته باشیم حق بیشتری از بقیه ندارند. افتخار خاصی نباید باشد.اتفاقا معمولا مهاجران هستند که موتور محرکه تحولات می شوند. ایده های نو را آنها می آورند. یاسمن فرزان
.
---از من خواستند توئیتری در این باره بنویسم. من هم نوشتم اگر خواستید پاراگراف بالا را به اسم خودم توئیت کنید
در ۲۰ سال اخیر هندو ها دارند به طرز هشدار دهنده ای ناسیونالیست می شوند. اگر یکی شان این را میخواند می گفت دارم از حسودی ماه رفتن و خورشیدن رفتن شان اینها را می نویسم. ولی این طور نیست. دلیل این که این را می نویسم آن هست که یک پروسه ای شروع کرده اند که به افتخار آن را استعمار زدایی از مهاجران مسلمان می خوانند. حرفشان این هست که همان طور که استعمار انگلیس را زدودیم الان باید استعمار اسلام را هم که یک مذهب و فرهنگ مهاجر و مهاجم هست که چند صد سال قبل به شبه قاره اومده از بین ببریم! خبر ندارند که با این حساب آریایی هایشان هم باید گورشان گم کنند چون اونها هم مهاجر هستند و قبل از آنها همین کاست پایین جامعه علم در هندوستان فرهنگ و تمدن پیشرویی داشته. خدا به خیر کند! مسخره و بچگانه هست ولی همین مسخره بازی ها آخر سر کار را به جای باریک می کشاند. امیدوارم پای این مسخره بازی ها به ایران کشیده نشود. دیگه حوصله و توان این که یک بار هم از این مسخره بازی ها ضربه بخوریم نداریم. یاسمن فرزان
---از من خواستند توئیتری در این باره بنویسم. من هم نوشتم اگر خواستید پاراگراف بالا را به اسم خودم توئیت کنید
ناسیونالیزم در قرن ۲۰ جنگ ها و نسل کشی های ویرانگری به راه انداخت. بعد از میلیون ها کشته عقلای ملل پیشرفته دیدگاهشان را نسبت به مسئله ملیت عوض کردند. در دیدگاه جدید، دیگه معنای ملیت ریشه در نژاد خالص یا قدمت در حضور در یک کشور ندارد. هر کسی که پاسپورت کشوری را دارد جزو آن ملت حساب می شود. یک سری حقوق شهروندی و یک سری تکالیف شهروندی می یابد. در کشورهایی که به مسئله ملیت به این شکل حقوقی نگریسته اند مشکلات کمتری دارند. خیلی از مشکلات خود به خود حل شده است. مردم راحت ترند.
یاسمن فرزان
اشتراک و ارسال مطلب به:
مجموعه مقالات علمی آقای دکتر زارچی را می توانید در سایت گوگل اسکالر ببینید.
اشتراک و ارسال مطلب به:
اشتراک و ارسال مطلب به:
آی-پی-ام از همان بدو تاسیس یک مجله داشته به نام مجله اخبار. وقایع پژوهشگاه را مستند می کرده. از مدتی پیش شروع کرده و ویژه نامه هایی در مورد هر کدام از پژوهشکده های پژوهشگاه منتشر می کنه. ویژه نامه مربوط به پژوهشکده فیزیک به زودی منتشر خواهد شد. وقتی منتشر شد به شما اطلاع می دهم.
اشتراک و ارسال مطلب به:
در مورد تاریخچه و فعالیت های گروه پدیده شناسی پژوهشکده فیزیک در ۱۹ سال گذشته متنی نوشته ام که می توانید اینجا آن را بخوانید.
اشتراک و ارسال مطلب به: