فرق اپیدمی وبا و افسردگی چیست؟!

+0 به یه ن

وقتى خبر خودکشى نوجوانى را می شنویم من انتظار دارم در جمع مادران چنین جملاتی بشنوم:" رفتم بچه مو بغل کردم یک دل سیر او را بوسیدم!" اما نمی شنوم!


 چیزی که می شنوم فقط از این دست هست:"ای واى! بیچاره مادرش! شماتتش نکنیم! قضاوتش نکنیم!" انگار مهمترین مسئله در ذهن اکثریت این هست که وقتی چنین اتفاقی افتاد حرف و شماتت مردم چی می شه!  

فرض کنید اپیدمی وبا آمده بود و بچه مادری مرده بود! واکنش همین جمع مادرها آیا این بود که "مادرش را شماتت و قضاوت نکنیم؟!"
 نه خیر! ولوله داشتند که بیاموزند چگونه باید آب را بجوشانند یا میوه جات را ضدعفونى کنند تا این بلا سر خانواده خودشان نیاید! می خواستند توصیه هاى بهداشتى را بیاموزند که اگر مادر اون بچه می دانست بچه از بین نمی رفت بی آن که نگران آن باشند که با این آموزش آن زن را شماتت نموده اند و در نتیجه خشم خدایان وبا را برانگیخته اند و خدای وبا به عنوان تنبیه فرزند آنها را به کام خواهد کشید!  

باور کنیم این مسئله افسردگی نوجوان داره تبدیل به یک اندمی می شه. هر دو ماه یک بار اقدام به خودکشی یک دختر نوجوان جدید از روی پل کابلی وضعیت طبیعی نیست! دست کمی از رسیدن اپیدمی وبا ندارد

. نشان می دهد دامنه افسردگی بین نوجوانان خیلی گسترده هست که چند نفری هم به این مرحله می رسند. الان خوشبختانه منابع مطالعاتی زیادی هستند که در مورد این گونه مشکلات روحی اطلاعات لازم را می دهند. اگر سلامت روحی و روانی عزیزانتان برایتان مهم هست بروید آنها را مطالعه کنید. 🍀@minjigh

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

خشم خدایان

+0 به یه ن

اغلب زنان جامعه ما خیال می کنند اگر بروند درمورد روانشناسی نوجوان و دلایل افسردگی در نوجوانان مطالعه کنند و آگاهی های خود را بالا ببرند گناه کرده اند. فکر می کنند تنها باید در مقابل این مسئله لب بگزند و استغفرالله استغفرالله بگویند و مادر نوجوان افسرده را دعا نمایند. 

گمان کنند اگر ورای دعا و بازگو کردن یک سری حرف پیش پا افتاده نصیحت گونه پیرزنها، بروند و در این زمینه مطالعه ای روی توصیه های روانشناسان مدرن کنند خدایان پشت کوه قاف بر آنها غضب می کنند وبلایی سر بچه های خودشان می آید!  

آن چه که می گویم مختص زنان کم سواد حاشیه ای نیست! بسیاری از تحصیلکرده ها با مدارک دانشگاهی دهان پر کن هم همین قدر در این زمینه خرافی مى اندیشند.  
تا حد زیادی به خاطر همین باور های خرافی است که روز به روز افسردگی میان نوجوان ها بیشتر در دوروبر ما نمود پیدا می کند. نیاز روحی نوجوان امروزی را با توصیه هاى پیرزن هاى فامیل یا خودسری لجوجانه از سر ناآگاهی نمی شود ارضا کرد. نیاز به مطالعه و کسب توصیه از روانشناسان و کارشناسان تربیتی مدرن دارد. اغلب والدین حاضر نیستند زحمت این مطالعه را به خود بدهند. وقتی هم بلایی بر سر نوجوانى به علت ندانم کاری های والدین می آید مادر نقش قربانی را خوب بازی می کند. زنان دیگر هم گمان می کنند با دلسوزی به حال این قربانى خشم خدایان را از خانواده خود به دور خواهند کرد و نیازی به کسب دانش بیشتر نخواهند داشت. و این چرخه معیوب ادامه می یابد..... 🍀@minjigh

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

بهترین مادر دنیا

+0 به یه ن

وقتی نوجوانی خودکشی می کنه زنان کشور ما از مادر او یک قدیسه می سازند! کدوم قدیسه!؟ اما سخنی با نوجوانانی که گرفتار والدین بی تفاوت و بی مسئولیت هستند تا حدی که بی مهری آنها آنان را از زندگی سیر می کند.بر عکس آن که در اجتماع گفته می شود همه مادر ها فرشته نیستند! شما یک وقت به خاطر انتقام از نامهربانی والدینت بلایی سر خود نیاورید! در چارچوب فرهنگ خاورمیانه مادرتان با این کار نه تنها از کرده ها و نامهربانی ها پشیمان نخواهد شد بلکه می شه مرکز توجه کل شهر . همه شما را فراموش می کنندو کمر به خدمت مادر شما می بندند. هر بداخلاقی اش و هر بدعنقی بعد از این توسط دوست و دشمن تحمل می شود چون او را مظلوم قلمداد می کنند. تازه در غیاب شما بالای منبر هم می ره که من بهترین مادر دنیابودم قدرم را ندانست! بهترین انتقامی که از این نامهربانی هامی توانید بگیرید که سعی کنید زنده بمانید و روز به روز در درس یا ورزش یا هنر یا بیزنس یا ... موفق تر شوید. هر چه زودتر از آن نامهربانان بگسلید و آشیانه مهربانانه خود را بسازید.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

کارگران مهاجر

+0 به یه ن

من و همسرم فیلم ایرانی زیاد نگاه می کنیم. از حدود ١٠ سال پیش هر دی وی دی که به سوپرمارکت ها آمده خریده ایم و تماشا کرده ایم. با این که به طور محسوسی کمبود سوژه دارند اما به یاد ندارم هیچ کدام سراغ سوژه مصائب کارگران ایرانی در ژاپن یا جاهای دیگه رفته باشند!  


ما در خانه ماهواره نداریم وسینمای ترکیه را هم زیاد جدی دنبال نمی کنیم. درواقع تلویزیون ترکیه را فقط موقع مهمانی رفتن دیده ام. با این حال همین الان می توانم چند فیلم ترکی به خاطر آورم که در مورد کارگران ترک آلمان بود. خیلی وقت ها در مورد مشکلات آنها در تلویزیون ترکیه میزگرد می ذارند.

 ترکیه ای ها دلیل خوبی برای این حمایت تمام قد از هموطنان کارگر خود در آلمان دارند! آنها ارز وارد کشور ترکیه می کنند. دهه هشتاد ونود میلادی وقتی در محله های فقیر نشین ازمیر که قدم می زدی می دیدی در برخی کوچه ها یکی از خانه ها برو بیایی دارد. جلوی در آن هم یک بنز پارک کرده! ظاهرا کارگران ترک اجازه داشتند با خود یک بنز بدون گمرک وارد ترکیه کنند. این بنز پرستیژ کل کوچه بود! اهالی محله هم مرتب خانه کارگر بازنشسته از آلمان برگشته مهمان بودند. کارگر بازنشسته قرض ها ونسیه ها را صاف می کرد. موقع عروسی بنز را قرض می دادو ....... معلومه که این شخص محبوبیت پیدا می کرد! 

 این فرهنگ مخصوص ترکیه نیست. در جنوب هند هم خیلی رایج است. در قرن گذشته در ایتالیا هم رایج بوده. همین ایرلند که اکنون چنین اقتصاد شکوفایی دارد تا چندی پیش روی پول هایی که مهاجران ایرلندی به کشور می فرستادند کلی حساب می کرد. 

 کره ای ها زمانی می آمدند ایران کار می کردند. برعکس آن چه که برخی از ایرانی ها فکر می کنند این کار از ارزش کره ای ها ابدا نمی کاهد ودلیل بر برتری ایرانی ها بر آنها نمی شود! کار که عار نیست. به جای این که در کشور خود بیکار بنشینندو از بیکاری افسرده شوند و رو به مواد مخدر آورند رفتند و در کشوری دیگر کار کردند و آینده خودشان و مملکت شان را ساختند.

 این امر چنان اهمیت دارد که در انگلیسی کلمه ای خاص برایش وجود دارد: Remittance

 فرض کنید فردا مسئولانی دلسوز برای ملت سرکار آیند. با این اقتصاد خراب چگونه برای جوانان بیکار اشتغال ایجاد کنند؟ معجزه که نمی توانند بکنند. یک راه حل طبیعی آن است که راه مهاجرت کارگران را هموار سازند. تسهیلات بانکی برای انتقال ارز به ایران تدارک ببینند. با مقامات کشور میزان در زمینه بهینه کردن وضعیت بیمه و مالیات کارگران مذاکره کنند. کارگران مهاجر را به حقوق و نیز تکالیف خود آگاه سازند و در احقاق حق شان یاری رسانند.  

علی الاصول مهاجرت برای کار برای خود شخص هم خوب هست. در مهاجرت با یک فرهنگ جدید آشنا می شویم و افق های دیدمان بازتر می شود. 🍀@minjigh

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ 1 ][ 2 ]