اندر حکایت مشاغل

+0 به یه ن

در شاخه فیزیک انرژی های بالا پیدا کردن شغل خیلی سخت هست. هرکسی که می آید و از من سئوال می کنه من این را به او می گم. اما کار پیدا کردن در شاخه های دیگر فیزیک مانند بیوفیزیک و...... کار پیدا کردن سخت نیست. این روزها اگر machine learning بلد باشید راحت شغل بادرآمد و مزایای بالا می توانید گیر بیاورید.


در مورد رشته های مهندسی هم باید گفت مهندس داریم تا مهندس! مهندسی داریم که درس هایش را خوب خوانده معدل بالای 18 آورده کارآموزی کرده روی قابلیت های کار تیمی و گروهی اش کار کرده و آنها را پرورانده و.... این مهندس حتما کار پیدا می کنه. با حقوق و مزایای خوب. اما مهندس داریم که در کنکور رتبه خوب آورده و وارد دانشگاه شریف شده. دیگه فکر می کنه چون وارد دانشگاه شریف شده کره مریخ را فتح کرده. درس و مشق را می ذاره کنار. شش ماه سال از این پارتی به اون پارتی می ره. شش ماه بعد از پارتی رفتن خسته می شه بعد می افته توی خط عرفان! در هر صورت درس نمی خونه. کارآموزی نمی کنه. با مهندس غیر دانشگاه شریفی هم نمی سازه! فردا هم کار پیدا نمی کنه بعدش هم خانواده اش گوش فلک را کر می کنند که ای داد بیداد! پسر نابغه ما که از شریف مهندسی گرفت کار پیدا نکرد! 🍀@minjigh

این که پزشک ها خیلی راحت پول پارو می کنند افسانه ای است که خودشان به آن دامن می زنند. یکی از تکنیک هاشون اینه که به منشی شان بسپارند که تنها یک روز هفته و در یک ساعت مشخص به همه بیماران وقت بدهند. منشی هم به بیماران تاکید می کنه همه ساعت های دیگر دکتر پره. می رویم اونجا می بینیم شلوغه. بعدش هم بیکاریم ضرب وجمع می کنیم می بینیم اگر هر روز هفته این همه مریض داشته باشه و فلان قدر از هر مریض بگیره ببین چه قدر درآمد در ماه داره!

چند روز دیگه نتایج آزمایش مان را می بریم مطبش می بینیم دکتر و منشی اش بیکار نشسته اند. در مطب مگس پر نمی زنه. خوشحال و خندان از این که امروز "شانس" آورده ایم که مطب خلوت بوده می ریم نتیجه را نشان می دهیم زودی می آییم بیرون می رویم به کار مون برسیم! دیگه فرصت نمی کنیم به این فکر کنیم که شلوغی چند روز پیش در واقع نمایشی بوده که دکتر و منشی اش راه انداختند که به ما القا کنند خیلی مهم هستند!

من ندیدم در اوج درآمد زایی بساز بفروش ها، برجسازهای شناخته شده در مهمونی های خانوادگی از "چاپ کردن پول" دم بزنند. من ندیدم ملاک های بزرگ وقتی از کنار ده هکتارزمینشان خیابان می گذاره و قیمت زمین شان سر به فلک می کشه در مهمانی های خانوادگی دم از پول پارو کردن بزنند. من ندیدم وکلایی که برای 5 دقیقه دادگاه به اندازه یک عمل جراحی 12 ساعته یک جراح، حق الوکاله طلب می کنند در مهمانی ها از پول پارو کردن دم بزنند. اما تا دلتان بخواهد در مهمونی های خانوادگی پزشک و دندانپزشک دیدم که حرف را می پیچونند و می پیچونند تا به اینجا برسانند که دارند پول پارو می کنند.

ارزشگذاری نمی کنم. فقط دارم بیان مشاهده می کنم. همه پزشکان این طور نیستند. ولی بین آنها از این تیپ زیاده. 🍀@minjigh !

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

این گوی و این میدان

+0 به یه ن

امروز اربعین هست. عده زیادى به زیارت کربلا رفته اند عده زیادى هم انتقاد مى کنند که چرا عده اول این کار را مى کنند وقتى در کشور خودمان نیازمندان بسیارى هستند که با هزینه عزادارى ها و زیارت ها مى توانند بر مشکلات معیشتى فایق آیند. من خود را کوچک تر از آن مى دانم که در مورد اعتقادات مردم نظرى دهم اما اگر به راستى عقیده دارید باید دست نیازمندان را گرفت، این گوى و این میدان: Http://www.childf.com 


 🍀@minjigh


 عملکرد و نگرش خانواده اغلب مدد جویان بنیاد کودک به گونه ای است که علی الاصول نباید نیاز مند مى شدند. خانواده اى تا این اندازه باشعور و سخت کوش وباهوش علی الاصول می بایست جزو طبقه متوسط رو به بالا بودند اما متاسفانه بد بیارى آورده اند و به این روز افتاده اند. با این حال اگر مددجو حمایت مالى شود تا بتواند درسش را ادامه بدهد، در آینده نه چندان دور می تواند خود و خانواده اش را از این ورطه فقر بیرون بکشد. 

 گفتن این که اگر "خارج" بود حتما دولت یا سازمان تامین اجتماعی از این خانواده حمایت می کرد دردی از دردهاى مددجو نمی کاهد. اصلا کدام "خارج" را مى فرمایید؟! اگر منظور از خارج آمریکا باشد بعید مى دانم از دولت ترامپ آبی برای امثال مددجویان در آنجا هم گرم شود! اگر منظور سوئد است باید به خودمان بگوییم "آخه کدامیک از ما مثل سوئدی مالیات می دهیم و مانند یک سوئدی در مسایل مالی شفاف سازی حاضریم بکنیم که انتظار تامین اجتماعی سوئدی داریم؟!" نه حکومت مان "سوئدی" است که مالیات مان را "سوئدى" خرج کند نه مالیات دهندگانمان" سوئدی" فکر می کنند و "سوئدی" عمل می کنند! سوئد را ولش کنیم! برگردیم به ایران جایی که مددجو دارد زندگی می کند. در اینجا حکومت سوئدی نداریم اما یک بنیاد کودک داریم که شرایط حمایت مالی از مددجوبان را فراهم می کند. با ماهى ١٠٠ هزار تومان می شود آینده مددجو و خانواده مددجو را ساخت🍀@minjigh 

 بنیاد کودک می گرده و کودکان و دانشجویانى نیازمندى را برای حمایت انتخاب می کنه که همت و پتانسیل لازم برای بیرون کشیدن خود و خانواده خود را از ورطه فقر دارند. اون هم از راه درست قانونى و اخلاقی. از راه تحصیل و آموختن مهارت و سپس کارآموزی و آن گاه پیدا کردن شغل! اگر در کارخیریه بوده باشید حتما با این مشاهده بیگانه نیستند که همه نیازمندان چنین پتانسیل و دیدگاهى را ندارند. در واقع درصد کمى چنین ویژگی هایی دارند. شاید در ایران تنها دو سه درصد از افراد زیر خط فقر این ویژگی ها را داشته باشند. احتمالا در هندوستان در صد افراد نیازمند که چنین پتانسیلى را داشته باشند به یک دهم درصد هم نرسد. خیلی هاشون هم آدم را از کمک و حمایتى که کرده پشیمان مى کنند (نظیر اون مشکلاتى که برای خانم کلباسی پیش آمد!) 
 اما من از حمایت از بنیاد کودک از سال ٨٨ تا کنون نه تنها پشیمان نشده ام بلکه روز به روز بیشتر هم به این کار راغب شده ام.  

تعداد نیازمندان در ایران بسیار است. درصد کمى از نیازمندان پتانسیل آن را دارند که خود را از ورطه فقر بیرون بکشند. بنیاد کودک بخش قابل توجهی از این زیرمجموعه از نیازمندان را تحت پوشش خود در می آورد. تعداد افراد تحت پوشش در سراسر ایران حدود ١٠هزار نفر است. حمایت از این عده ورای ظرفیت طبقه متوسط که بتوانند در ماه حدود صدهزار تومان برای این کار کنار بگذارند نیست. اما اطلاع رسانى و تبلیغ لازم هست. هر کدام از ما در این کار می توانیم سهیم باشیم.

 راستش من آن قدر در دور وبر خودم در ٩ سال گذشته تبلیغ کرده ام که دیگه به حالت اشباع رسیده. هرکس دور وبر من "سوئدى منش " بود قبلا کفیل شده. شما در دوروبر خود تبلیغ کنید تا "سوئدی منش " ها به جمع کفیلان بنیاد کودک بپیوندند. همان گونه که قبلا اشاره کردم از خارج از کشور هم می شه کفیل شد. 🍀@minjigh Http://www.childf.com

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

گزارش دوم همه با هم

+0 به یه ن

این هفته  به برنامه رژیم غذایی و ورزش وفادار بودم جز سه شنبه شب که مهمان داشتیم.


از برنامه های شما چه خبر؟

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ 1 ][ 2 ]