ما و ترکیه

+0 به یه ن

ایرانشهری ها خیلی دوست دارند با سوژه قراردادن وقایع تاریخی یا آثار باستانی این منطقه، سر به سر سمپات های هویت طلبی بذارند. فکر می کنند این موضوع نقطه قوت شان هست و در این حوزه حتما هویت طلب ها را آچمز می کنند. حرفشان هم این هست که ترکان یک مشت بیابانگرد دور از تمدن بوده اند که بعدا به این منطقه مهاجرت کرده اند. یک عده از سمپات های جریان هویت طلبی هم دچار اشتباه استراتژیک می شوند ومی افتند توی دام دهن به دهن گذاشتن با اینها. سابقه حضور ترک ها در منطقه را به دوران سومر می رسانند و ….. 


 راستش هیچ کدام از ما نمی دانیم اجداد ٢٠ نسل قبل مان واقعا چه کسانی بوده اند که بخواهیم سر این چیزها تعصب نشان دهیم و ساعت ها وقت به خاطر بگو مگو سر این موضوعات بیخود تلف کنیم. اصلا اجداد ٢٠ نسل قبل من بیابانگرد های وحشی بوده اند. اجداد ٥٠ سال قبل شما آدم حسابی ترین و متمدین مردمان ساکن کره زمین بوده اند. خوب که چی؟! مهم این هست که الان هر کدام کجا ایستاده ایم و چه می کنیم!

 به طور مشخص در این نوشته می خواهم به محافظت از آثار باستانی بپردازم. ببینید! من نشنیدم در ترکیه ادعا کنند که آثار باستانی به جا مانده از تمدن های باستانی آسیای صغیر یا تمدن هلنی در منطقه ازمیر و…. توسط اجداد باشکوه و متمدن آنها ساخته شده. نشنیده ام هویتی به این آثار بنگرند. اما ترکیه ده ها مرتبه بهتر از کشور ما که هر مسئله تاریخی را تبدیل به مسئله ای هویتی وناموسی می کند و رگ گردنش به خاطرش می زند بیرون، آثار باستانی خود را مراقبت و مدیریت می کند. 

ترکیه مبنا را گذاشته روی حفظ آثار تاریخی جهت جذب توریست و کسب درآمد. انصافا هم موفق شده. ما هم باید این ناموسی کردن تاریخ باستان و آثار باستانی را بذاریم کنار. به جای الگو برداری از رفتار شکست خورده ایرانشهری ها (نظیر سجده در مقابل پاسارگاد اما شاهد تخریب سایر آثار تاریخی بودن) از راه و روشی الگو برداری کنیم که به موفقیت رسیده. البته نه دقیقا مثل ترکیه! ترکیه ای ها بیشتر از ما پولکی هستند. برای ما کسب درآمد هیچ گاه آن گونه که برای ترکیه مهم هست، فکر نکنم مهم شود! معمولا تا حدی که امکانات کسب کنیم به خودمان می گیم که چی؟! بیش از این در بیارم که چه شود؟! هر چه هم عمیق تر و درونگرا تر باشیم زودتر یه این حد می رسیم. ما در جهت حفظ آثار باستانی مان بکوشیم. در جهت جذب توریست هم بکوشیم تا خرج نگهداری آثار باستانی در بیاد. اما استفاده اصلی ای که ما با روحیه آذربایجانی مان از آثار باستانی خواهیم کرد الهام بخشی برای آفرینش های ادبی و هنری خواهد بود ونیز جایی برای ملاقات های عاشقانه. ❤️❤️❤️❤️🌹🌹🌹🌹❤️❤️❤️❤️

 به منظور چنین استفاده ها و کارکردهایی آثار باستانی منطقه مان را حفظ کنیم چون به آنها نیاز داریم🌺🌺 من روحیه خودمان را می شناسم . یک همچین استفاده ای است که روح امثال ما را سیراب می سازد. نه سجده در برابر آثار باستانی، نه اغراق در مورد شکوه پیشینیان جهت تحقیر سایر اقوام و نه کسب درآمد سرشار از توریسم. 🍀@minjigh

 این یک واقعیت هست که تماشای شبکه های ترکیه ای حدود ٢٥ سال هست که در آذربایجان ایران و نیز در میان ترک های تهران و کرج بسیاررواج یافته. حتی اونهایی که هر جوانی را که طرفدار تراختور هست و به استادیوم می رود پانترک می خوانند و می خواهند سر به تنش نباشد، جلوی برخی برنامه های تلویزیون ترکیه میخکوب می شوند. طبعا تاثیر زیادی هم تلویزیون ترکیه بر مردم آذربایجان می گذارد. 

من می ترسیدم مردسالاری به شیوه ترکیه به مردهای ما هم سرایت کند اما خوشبختانه این اتفاق نیافتاد. به یک دلیل ساده: مردها سریال های ترکیه را خیلی با دقت نگاه نمی کنند و تنها به اندازه ای از حظ بصری بسنده می کنند! اما متاسفم که بگویم که سریال های ترکیه ای و سریال های مشابه که از شبکه های ماهواره ای فارسی زبان پخش می شود در بین بانوانی که زمان زیادی جلوی این سریال ها تلف می کنند تاثیر منفی گذاشته. مثلا زنان خودشیفته از قهرمان خودشیفته این سریال ها الگو بر می دارند.

 در هر حال الگو برداری ها خیلی انتخابی است! این طور نیست که هر چه در تلویزیون ترکیه تبلیغ می شود بی برو برگرد مردم آذربایجان قبول کنند. اگر به مذاقشان خوش بیاید می پذیرند وگرنه نمی پذیرند. "اؤز بیلدیخلارین هچ کسه ورمزلر!" 

 درصد عمده آن چه که از طریق ترکیه وارد فرهنگ آذربایجان می شود در واقع فرهنگ مدرن غربی است که اندکی ترکیزه شده! برای همین برخی جنبه های فرهنگ غربی زودتر از تهران وارد آذربایجان می شود. همین هم اندکی تنش ایجاد می کند بین تهرانی هایی که پیش فرض و لاف آن را دارند که این قبیل چیزها اول به تهران وارد می شود و بعد به شهرستان ها می رسدو اون قشری از تبریزی ها که خود داعیه دار پیشرو بودن این قبیل چیزها را دارند (ولی عصر اوشاقلاری). اهالی سایر مناطق ایران در مقابل این لاف تهرانی های بالاشهری کمتر مدعی می شوند ودر نتیجه کمتر تنش رخ می دهد! البته این یک مسىله خیلی فرعی و مختص قشر بسیار باریکی از جمعیت تهران و تبریز هست! 

برسیم به موضوعاتی که درصد بزرگتری از مردم مشمول حالش می شوند. یک عده از مردم ایران خیلی دوست دارند ایرادهای ترکیه را برجسته کنند و صدچندان نشان دهند. با این کار احساس بزرگی وحشمت می کنند. جریان هویت طلبی لزوما دنباله رو ترکیه نیست اما دنبال آن هم نیست که از ترکیه ایراد بگیرد. برعکس! دنبال آن هست که اگر آنها در زمینه ای خوب عمل می کنند از تجربیات شان بیاموزد. نسبت به بقیه کشورها هم همین نظر را دارد اما به علت قرابت فرهنگی و زبان نزدیک، آموختن از این همسایه غربی آسان تر و کم مانع تر هست و در نتیجه بیشتر مورد توجه قرار می گیرد. 🍀@minjigh

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]