روند تحول فراگیری اجرای مراسم به ما چه می آموزد؟

+0 به یه ن

یک موضوع جالب که محققان علوم انسانی می توانند به آن بپردازند (شاید هم پرداخته باشند) روند تغییر اجرای مناسک و مراسم دینی در جامعه ایران در طی ٢٥ سال گذشته هست. همچنین ارتباط روند تغییر را با تحولات اقتصادی باید بررسی کرد. (این دو سال کرونایی را بگذاریم کنار. من راجع به بقیه سالها حرف می زنم)


 آیا دراین ٢٥ سال اخیر-که تماشای شبکه های ترکیه در آذربایجان همه گیر شده- میزان جشن گرفتن عید قربان پررنگ تر شده یا کمرنگ تر؟ این روند را در شهرهای استانبول، تبریز، اردبیل، تهران، یزد، شیراز و اصفهان مقایسه کنیم. تصور من این هست که در استانبول بیشتر شده اما در شهرهای ایران اعم بر ترک و فارس کمتر شده. درصد بزرگی از ایرانیان مقیم خارج فوری خواهند گفت "چون مردم ایران گرسنه اند نمی توانند گوسفند قربانی کنند." آن طیف از ایرانیان مقیم خارج علت تقریبا هر اتفاقی در ایران را به گرسنگی مردم ایران فرومی کاهند. باید به طور علمی ببینیم که آیا این توضیح درست هست یا خیر. برای مقایسه ببینیم میزان نذری ها در ایام محرم در این ٢٥ سال رشد کرده یا آن هم مثل قربانی در عید قربان کاهش یافته؟ به علاوه ببینیم اون طیف که قبلا در عید قربانی گوسفند می کشتند آیا واقعا در سالهای اخیر فقیر شده اند یا خیر. 

 معمولا هربار که قیمت دلار که بالا می رود بازاریان که عمده کسانی هستند که نذری می دهند سود می کنند. چون با ارز قبلی اجناس انبارشان را خریداری کرده بودند اما به حساب ارز جدید می فروشند. این نوسانات و تورم قشر نزدیک به خط فقر را به زیر خط فقر می کشد نه قشر نذری دهنده را. فعلا (تا اطلاع ثانوی که طبقات بالای تایتانیک هم زیر آب برود!) اون قشر دارد روز به روز هم ثروتمندتر می شود. این تصور من هست. باید بررسی دقیق علمی شود تا دریابیم حقیقت چیست. همین طور یک بررسی باید بشود تا ببینیم آیا رابطه ای بین روند نزولی برگزاری مردمی جشن قربان و جنبش های حقوق کودک وحقوق حیوانات وجود دارد یا خیر. کسانی که با جشن گرفتن عید قربان مخالفند اما چند روز بعد عید غدیر را تبریک می گویند حقوق کودک و حقوق حیوانات را پیش می کشند. در استانبول هم جنبش حقوق کودک و حقوق حیوانات هست. شاید بیش از ایران. چرا پس آنجا عید قربان سال به سال رنگین تر بر گزار می شود؟ آیا به خاطر میل ما به سوگواری و میل آنها به شادی است؟! باز هم گمان نمی کنم چون که جشن گرفتن شب یلدا هم سال به سال در ایران (چه شهرهای ترک نشین وچه شهرهای فارس نشین -از بقیه اقوام خبر ندارم) گسترش می یابد و سال به سال هم بیشتر رقص و پایکوبی اتفاق می افتد. 

 بررسی دقیق روند برگزاری این مراسم در ایران و کشور همسایه ترکیه،کمک زیادی برای شناخت ماهیت جنبش های اجتماعی گوناگون خواهد کرد. در خواهیم یافت چه میزان تبلیغات تلویزیون های ماهواره ای اثر گذاری دارد. مشاهده نه چندان دقیق و علمی من می گوید که تلویزیون ترکیه و یا تلویزیون ایران هیچ کدام نتوانسته اند مراسمی مثل عید قربان را که هر دو ترویج می کنند تشدید کنند. در مقابل در همین آذربایجان، هم مراسم ملی (مثل شب یلدا و چهارشنبه سوری) و هم مراسم شیعی ( مثل شب های احیا، عید غدیر و مراسم عاشورا) تشدید شده. اولی از شبکه های اجتماعی و عکس هایی که آشنایان در فضای مجازی درجشن های ملی و خانوادگی می گذارند خیلی تاثیر گرفته. اما تلویزیون ترکیه خیلی در گسترش مراسم ولنتاین و کریسمس در تبریز اثر گذار بوده! از قرار معلوم هنوز مثل زمان قاجار فرهنگ غرب از دریچه استانبول وارد آذربایجان می شود، نه به طور مستقیم! 🍀@minjigh

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]