چهارشنبه 27 اسفند 1399
+0 به یه ن
فیس بوک تویتر گوگل
این موقع از سال که می شه با مقایسه حسرت بار بابانوئل "پولدار"که به بچه ها هدیه می ده و حاجی فیروز فقیر که دستی هم چیزی از والدین بچه ها می گیره، تحلیل های پر سوز و گداز و آکنده از خود-بدبخت-پنداری در فضای مجازی طنین افکن می شه.
من تعصب و علاقه ای به حاجی فیروز ندارم. منکر فقر فزاینده در کشور هم نیستم. اما این مقایسه و این حسرت هم درست نیست.
اولا بابا نوئل هم واقعا که هدیه را از جیب خودش نمی ده! اون هم غیر مستقیم هزینه ها را از والدین بچه ها می گیره. حالا یا از محل مالیات یا از محل کشیدن روی قیمت سایر اجناس فروشگاه یا....
نکنه بزرگسالان ما مانند بچه های غربی باورشان شده که بابانوئل با کالسکه پرنده اش کادو ها را از قطب می آره؟!
ثانیا، بابا نوئل هم که به طور سنتی از اول این قدر نونوار و غنی نبوده. بابا نوئل سنتی، یک پیرمرد فقیر و ژنده پوش بوده متعلق به افسانه های اروپایی شمالی.
چه طور وسط کریسمس که ترکیبی است از مراسم مسیحی و بازمانده آیین میترائیسم (که جفت شان هم از این منطقه به اروپا رفته اند)، بابا نوئل سبز شده؟! نمی دانم! فقط می دانم تا همین اوایل قرن ٢٠ هم در ایتالیا و اطریش و.... بابا نوئل نمی شناختند و به جایش کاراکترهای افسانه ای خودشان را داشتند که کم کم فراموش شده.
بابانوئل به این شکلی که می شناسیم محصول تلویزیون و تبلیغات کوکا کولا و.... هست. اونها در نیمه دوم قرن ٢٠ که طبقه متوسط شهری برخورداری شکل گرفت بابا نوئل را به این شکل تپل مپل و نونوار درآوردند که باب طبع بچه های اون دوره زمانه باشد.
تا سی سال پیش که برابری زن و مرد و سیاه و سپید پوست این قدر اهمیت پیدا نکرده بود بابا نوئل استاندارد مرد سپید پوست ترجیحا با چشمان آبی بود. الان زنها هم از اون لباس ها می پوشند. سیاه پوست ها هم بابا نوئل می شوند. با روح زمانه این المان ها پیش می روند.
ما هم بایدسعی کنیم تکم خوانی مان مناسب روح زمانه باشد والا بچه ها با آن ارتباط برقرار نخواهند کرد و حسرت بابا نوىل خواهند خورد.
@minjigh
چند نکته در مورد روحیات کودکان بگویم که در روزهای عید بیشتر با بچه های دور وبر خوش بگذرانید، دل بچه ها را شاد کنید و کودک درونتان را بیدار سازید.
١- دختر بچه ها دامن چین دار دوست دارند. دوست دارند وقتی می چرخند دامنشان پف کنه.
٢- بچه ها چرخیدن را کلا دوست دارند. مزاحم چرخیدنشان نشوید. فقط آنها را محلی ببرید که اگر سرشان گیج رفت جایی نخورند. یادشان هم بدهید بعد از چند دور، جهت چرخش را عوض کنند.
٣-بچه ها اجرای دو نفره را دوست دارند. حتی بازی "مرشد-بچه مرشد" براشون جذاب هست. آهنگ های دو نفره خیلی براشون جذاب هست. دوست دارند بزرگتر قسمت طولانی آهنگ را بخواند و اینها قسمت ساده و کوتاه را.
مثلا می توانید "گل پری جون" را با هم اجرا کنید. آتش نشانی ویگن و پوران. آهنگ "پولون وار؟ وار وار" آرشین مال آلان و....
در یوتیوب همه اینها هستند.
٤- سلیقه موسیقیایی بچه های ما از متوسط جامعه بالاتر است. "آهنگ دامبل دیمبول" که درعروسی و پارتی ها مقبولیت دارد شوقی دربچه ها بر نمی انگیزند.
در برخی مهدکودک های به اصطلاح لاکچری تهران خیال می کنند خیلی به بچه ها حال می دهند که از اون آهنگ های بندتنبانی پخش می کنند! اگر در چهره های بچه ها در فیلم های این مهدکودک ها دقت کنید می بینید اخم کرده، نشسته اند.
ترتیب دهندگان این برنامه ها نمی فهمند که موسیقی کودک با موسیقی بندتنبانی یکی نیست!
همان "جوه جوه جوجه لریم" قدیمی بسیار برای کودکان جذاب تر هست تا این آهنگ های بندتنبانی جدید.
٥- بچه ها آهنگ هایی مثل "داشلی قالا" یا "فریده م" را هم دوست دارند. تقریبا همه آهنگ های شاد رشید بهبودف برایشان جذاب هست.
برای "تکم چی" هم باید آهنگ بسازیم و رقص طراحی کنیم. در این طراحی و آهنگسازی هم می شه این نکته ها را رعایت کرد. مثلا یک آهنگ دوصدایی تکم. مثلا از زبان تکم بچه جوابی کوتاه بدهد.
@minjigh
اشتراک و ارسال مطلب به:
فیس بوک تویتر گوگل