رشد طبقه متوسط در سایه سرمایه گذاری های فامیلی

+0 به یه ن

 بسیاری از صاحبنظران معتقدند که توسعه سیاسی-فرهنگی واجتماعی کشوردر گرو رشد طبقه متوسط هست. از سوی دیگر با توجه به ویژگی های جامعه ایران و بی اعتمادی روز افزون مردم نسبت به غرببه ها، تنها راه واقع بینانه رشد و فربه شدن طبقه متوسط اهتمام به همین سرمایه گذاری های فاملی به نظرم می رسد. اگر خانواده هایی که تمکن مالی دارند ازجوانان خانواده خود حمایت کنند تا سرمایه گذاری سازنده ای بکننددر عرض حدودده سال طبقه متوسط -علی رغم همه فشارها- رشد می کند و وزنش در موازنه های سیاسی بالاتر می رود.


 ناگفته پیداست که منظورم از سرمایه گذاری، سرمایه گذاری جدی دربخش تولیدیا خدمات وتوریزم یا .... هست. منظورم کمک به نسل جدید برای سکه باز شدن و دلار باز شدن وبیت کوین باز شدن نیست! منظورم کار اقتصادی راستین هست نه ورودبه اقتصاد کاذب! 🍀@minjigh 

 در زیر توضیح می دهم که چگونه حمایت خانواده ها ی طبقه متوسط از فرزندانشان جهت سرمایه گذاری برای شروع یک بیزنس به شکوفایی و رشد طبقه متوسط می انجامد: 

 ١- اولا فرزند جوان آنها -به همراه دو سه نفر از دوستان و همسالان وی که با کمک هم کار را آغاز می کنند- مشغول می شوند. چون مشغول می شوند طبعا از خطراتی نظیر افسردگی، اعتیاد، رانندگی با سرعت و رفتار پرخطر نظیر آن به دور می مانند. رفتار های پرریسک و پرخطر معمولا از جوانانی سر می زند که چشم انداز روشنی برای خود نمی بینند و به این شکل انرژی خود را تخلیه می کنند یا ابراز وجود می نمایند. جوانی که دارد بیزنس خود را راه اندازی می کند کمتر احتمال دارد که به آن سو رود. وقتی جوانان افسرده نباشند و با رفتارهای پرخطر والدین خود را به دردسر نیاندازند، خانواده در مجموع فراغ بال بیشتری دارد که به مسایلی فراتر از مسایل روزمره خانواده، نظیر رشد سیاسی و .... بیاندیشد. 

 ٢-حمایت والدین از فرزند به این شکل همدلی بین نسل ها به وجود می آورد و شکاف بین نسل ها را پر می کند. اتحاد بین نسل های مختلف طبقه متوسط، قدرت و توانمندی آنها را افزایش می دهد.

 ٣- برای شروع بیزنس جوان با دو سه نفر از همسن و سالان خود شروع خواهد کرد. یکی دو نفر از جمع شان از طبقات مرفه خواهند بودکه سرمایه از والدینشان به عاریت می گیرند. یکی دو نفر دیگر هم از طبقه متوسط کمتر برخوردار و لایه های متمکن تر طبقه کارگری خواهند بود.برای این که کاری به این صورت پا بگیرد، این چند نفر باید پای هم در مشکلات بایستند وبه صورت مرامی ، برای پیشرفت کار ونیز حمایت از یکدیگر بکوشند. به این ترتیب بین لایه های مختلف طبقه متوسط و لایه برخوردارتر طبقه کارگری پیوندی برقرار می شود که آنها را قدرتمند تر می کند. 


 ٤-وقتی خانواده درگیر یک بیزنس جدید می شود مشکلات واقعی جامعه در ذهن آنها مدون تر می شود. مطالبات خانواده از طبقه حاکمه و قانونگذار روشن تر و دقیق تر می شود. مطالبه از کلی گوی بی ثمری نظیر "مسئولان به وضع اقتصاد رسیدگی کنند" می رسد به مطالبات روشن تر و عملی تر و کارآمدتر. در نتیجه طبقه متوسط در حمایت یا عدم حمایت از گروه های سیاسی دید بازتری می یابد. اگر برنامه های گروه سیاسی ای به مطالبات دقیق و روشنش نزدیک باشد در جهت به قدرت رساندن آن می کوشد. اما اگر گروه سیاسی برنامه ای خلاف آن داشته باشد یا به کلی گویی و وعده های غیر واقع بینانه بسنده کند، توسط طبقه متوسطی که خود درگیر کار اقتصادی است و سره از ناسره تشخیص می دهد، حمایت نمی شود.

 ٥-این روند به رشد اقتصادی طبقه متوسط می انجامد. اگر حکومت به مالیات طبقه متوسط اتکا کند مجبور هست که به خواست و مطالبات این طبقه تن دردهد. اما اگر طبقه ای محتاج یارانه حکومت باشد برعکس اتفاق می افتد. آیا در واقعیت چنین تلاش اقتصادی در سطح خانواده های طبقه متوسط به موفقیت مالی می انجامد یا موفقیت در سایه چنین تلاشی در ایران تحریم زده غرق در فساد مالی، رویاپردازی ای بیش نیست ؟ در دو سه نوشته بعدی ام به این سئوال خواهم پرداخت. 🍀@minjigh

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]