یکشنبه 14 دی 1399
+0 به یه ن
فیس بوک تویتر گوگل
در راستای همین بحثی که در مورد ارتباط با آشنایان ثروتمند می کردیم، یک سئوالی از آقایان مجرد همراه وبلاگ بکنم.
آیا در امر ازدواج سراغ دختری که از شما خیلی پولدارتر هست می روید؟ از نظرتان امتیاز مثبت هست یا منفی؟
اگر جواب دادید لطفا سن خود را هم بنویسید.
سراغ دختری که از طبقه متوسط هست اما دایم با دوستان و یا فامیل خیلی ثروتمند تر از خود می پلکد چی؟! آیا این ویژگی ( پلکیدن به ثروتمند تر ها ) از نظرتان برای او امتیاز مثبت هست یا منفی؟
خانم ها هم همین سئوال را این گونه جواب بدهند: آیا دوست دارید برادرتان با چنین دختری ازدواج کند؟
حالا چرا از دختران ثروتمند نمی پرسم که آیا تمایل دارند با فقیرتر از خودشان عروسی کنند یا نه؟ به یک دلیل ساده: تعداد پسرهای طبقه متوسط و فقیر خیلی خیلی بیشتر از تعداد دختران ثروتمند هست در نتیجه نظر اون معدود دختر ثروتمند یا برادرهایشان در مقیاس بحث اجتماعی اون قدر ها مهم نیست! راستش تعداد افراد متوسط که خود را به ثروتمندان می چسبانند (یا سعی می کنند که بچسبانند) خیلی خیلی بیشتر از تعداد ثروتمندان هست. این سری نوشته های من راجع همین قشر متمایل به چسبندگی است. تعدادشان به قدر کافی زیاد هست که ارزش آن را داشته باشد که درباره اش بحث کنیم.
من کسانی را که به ثروتمندان لگد می پرانند هم جزو همین قشر می گذارم. این هم روی دیگر همان سکه هست.
پی نوشت: از خانم ها هم سئوال نکردم که آیا تمایل دارند با مرد ثروتمند ازدواج کنند یا نه. چون جوابش را می دانیم. خیلی بعید هست که خانمی بدش بیاید سیندرلا شود. از نظر فرهنگی و اجتماعی فشاری بر زن نیست که با ثروتمندتر از خود ازدواج کند. به خاطر ازدواج با ثروتمند تر از خود بین دوستانش سرکوفت نخواهد خورد.
البته این به آن معنی نیست که همه یا اکثریت خانم ها تنها معیار ازدواجشان پول هست و بس. شاید اقلیتی چنین باشند اما اکثریت چنین نیستند. اگر سایر معیارها درست باشد ومرد را دوست داشته باشند بعد یارو از قضا پولدار هم باشد پولداری مرد مانع نخواهم بود. حال آن که اگر جای مرد و زن برعکس بود پولداری زن برای مرد می توانست مانع تلقی شود. دست کم برای بسیاری از مردهای متولد قبل از دهه شصت چنین هست.
یک عده اصرار دارند که بگویند «تنها» معیار دختران برای پسندیدن مردی، پول هست و بس. ادعا می کنند که اگر دختران بنز و پورشه ببینند حتما بله می گویند و ....
بیشتر کسانی که مروج این طرز فکر هستند پسرهای تنبلی هستند که برای سئوالات زندگی دنبال جواب های ساده می گردند. حال ندارند زحمت بکشند موفقیت کاری و علمی به دست بیاورند و شغل پرزحمت انجام دهند. حال ندارند ورزش کنند و خود را خوش اندام کنند. در چند جمله خودشان را راحت می کنند. می گویند: «اگر بنز داشتم شکم گنده ام هم برای دخترها جذاب می شد، اخلاق گند من هم برایشان دوست داشتنی بود. من هم با کار و شغل معمولی ای که میتوانم بیایم که نمی توانم بنز سوار شوم، پس چرا خودم را به زحمت بیاندازم.»
این ساده سازی برای توجیه تنبلی است. در عمل موضوع پیچیده تر از این هست و پروسه دوست داشتن و دل بستن ظریف تر و پیچیده تر از آن هست که در داشتن ماشین بنز یا پورشه خلاصه گردد.
همچین آدم تنبلی هم که معمولا دنبال میانبر می گرده اغلب بند را آب می ده. فرصت ها را از دست می ده و خودش و اطرافیانش را هم توی دردسر می اندازه. خیال می کنه خیلی زرنگه اما نیست. برای زرنگ شدن هم تجربه لازمه و تجربه کسب کردن مستلزم زحمت دادن به خود هست که این گونه پسرهای تنبل اهلش نیستند.
همچین آدم تنبلی هم که معمولا دنبال میانبر می گرده اغلب بند را آب می ده. فرصت ها را از دست می ده و خودش و اطرافیانش را هم توی دردسر می اندازه. خیال می کنه خیلی زرنگه اما نیست. برای زرنگ شدن هم تجربه لازمه و تجربه کسب کردن مستلزم زحمت دادن به خود هست که این گونه پسرهای تنبل اهلش نیستند.
اشتراک و ارسال مطلب به:
فیس بوک تویتر گوگل