خواهی نشوی رسوا

+0 به یه ن

اگر دانش آموز مدرسه فرزانگان هستید و اگر هدف شما درخشیدن در مرزهای دانش و فن آوری است خارج از آموزه های مدرسه فرزانگان دنبال منابع الهام بخش و انگیزه بخش باشید. گمان نمی کنم آموزه ها و شعارهای فرزانگان در این جهت کمک زیادی به شما بکنند. مبادا توی این خط بیافتید که برای این که فضای مدرسه فرزانگان را از خود راضی سازید و زنی مطابق آموزه های آنان شوید، تیپی به هم بزنید وشعارهایی دهید که جامعه از شما بیزار شود. خیلی روی این که EQ بالا داشته باشید و به این وسیله، نورچشمی مسئولان سمپاد شوید تلاش نکنید. ای-کیو ای که آنها به شما می آموزند شما را در بین فامیل و همسایه ها منفور خواهد ساخت. چه بسا باعث خواهد شد بین شما و والدین یا خواهربرادرتان تنش به وجود آید. 


 شما همان به ریاضی و فیزیک و شیمی و .... بچسبید. در این صورت به لحاظ علمی می درخشید. در جامعه هم منفور هم نخواهید شد. اگر نه همه،  دست کم قشری از جامعه هستند که به کسی که در این رشته ها می درخشد با دیده تحسین می نگرند. وقتی دانشگاه رفتید، از بین همین قشر، عاشق هم براتون پیدا می شه. یک زندگی نرمال خانوادگی هم می توانید داشته باشید. 

 اما اگر بخواهید خیلی دنبال آن باشید که مطابق آموزه های مسئولان سمپاد ای-کیو بالا داشته باشید، جامعه به شما به چشم جوجه تئوریسین های گشت ارشاد و نظایر آن خواهد نگریست و از شما کینه به دل خواهد گرفت. روز به روز هم این بیزاری دارد بیشترو عمیق ترمی شود. برای جذب شما به آن سو،   از طرف مدرسه مرتب در گوشتان خواهند خواند که "آدم نباید "تک بعدی باشد. Eq برتر از iq آمد پدید. تنها با فرمول های ریاضی نمی شود به جامعه خدمت کرد. و....." اگر خیلی نگران خدمت به جامعه و تک بعدی نشدن هستید در کارهای خانه یک مقدار کمک والدین تان کنید! یک کار نیمه وقت برای خودتان راه بیاندازید تا به این وسیله وارد جامعه شوید. این طوری به طور دست اول جامعه را خواهید شناخت. آن چه که مسئولان سمپاد به عنوان شناساندن جامعه به خوردشما می دهند لزوما خیلی واقعگرایانه نیست. اگر خییییلییییی دیگه می خواهید جامعه را بشناسید  و واقعا به جامعه خدمت کنید، به یکی از این سمن ها یا بنیادهای خیریه ای  که جدی کار می کنند همیاری دهید. با شعار نویسی و چسپاندن چند تا مقوا به دستور مسئولان مدرسه تان شما از تک بعدی بودن در نخواهید آمد. اون طوری اون یک بعدتان را هم ازدست می دهید تبدیل به نقطه می شوید! 🍀@minjigh 


 بر خلاف نظر عمومی، افرادی  که اولویت شان کارپژوهشی در علوم پایه هست بیشتر از رازهای معمولی مردم باخبر می شوند تا اونهایی که دغدغه اصلی شان سرک کشیدن در زندگی مردم هست. می دانید چرا؟! چون مردم با تمام قوا، رازهای خودشان را از فضولی باشی محله واداره و فامیل و مدرسه پنهان می کنند اما وقتی به این قبیل افراد می رسند رازهای دلشان را می گویند چون به درستی می دانند اونها همونجا می شنوند و بعد که آنها رفتند می روند سراغ ضرب وتقسیم خودشان و از راز ایشان سو استفاده خاصی نمی کنند. یعنی اصلا وقت و حوصله این که نقشه بکشند تا از راز یک نفر سو استفاده کنند یا به کس دیگر بازگو نمایند ندارند. البته این همه درددل که می شنوند کم کم تصویری از جهان بیرون و دنیای آدم های اطراف برایشان  می سازد که حتی فضولترین ها هم شانس آن را ندارند که به چنین تصویری دست یابند.  

توی خط ای-کیو افتادن به سبک آن چه که مسئولان مدرسه در یک کشور ایدئولوژیک بچه ها را به آن تشویق می کنند اثری کاملا عکس دارد. مردم خود واقعی شان را جلوی این قبیل دانش آموزان که توی خط ای-کیو افتاده اند نشان نمی دهند. یارو داشته آهنگ داریوش گوش می کرده اون جوانکی را که توی خط ای-کیو افتاده را دیده و به او گفته داشتم نوحه گوش می دادم. به این ترتیب اون دانش آموز همان جامعه دوروبر خودش را هم به اندازه همکلاسی که دغدغه ای جز حل مسایل ریاضی و فیزیک نداره نمی شناسه. 🍀@minjigh

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]