ما و کشورهای همسایه و مواضع ما!

+0 به یه ن

مینجیق: 

روابط با ترکیه برای ما مهم هست. روابط با دانشگاه های ترکیه تجارت با ترکیه داد و ستدهای فرهنگی با ترکیه و... همه و همه برای ما حیاتی هستند. به خصوص جزو معدود کشورهایی است که از ما ویزا نمی خواد و پیشرفته ترین شان.
روابط با ترکیه را باید حفظ کرد. برایمان خیلی مهم هست.
اما روابط با ترکیه را نباید با عینک اردوغان دید.
من می توانم مخالف شدید عملیات اردوغان در سوریه باشم اما همچنان با همکاران خودم در ترکیه همکاری علمی نزدیکی داشته باشم. اتفاقا اونها هم مخالف این گونه سیاست های ترکیه هستند. طرفدار اردوغان باشم همکاران ترکیه ای ام حتی از من می رنجند! 

سئوال:
امکانش هست مواضع خودمون رو از همکارانمون مخفی کنیم؟ مگه مجبوریم در هر موردی صاحب نظر باشیم و اظهار نظر کنیم! این رو از این جهت پرسیدم که تابحال از این مدل همکاری ها نداشتم و نمیدونم شرایط چطوریه.

مینجیق:
سئوال خیلی خوبیه. البته که می شه. همکاران که نمی آیند تفتیش عقاید کنند و ما را وادار به اعتراف به مواضع مان بکنند.
از این جهت تاکید کردم که نگران آن بودم که برخی از تورک های ایران که طرفدار مواضع اردوغان در شمال سوریه هستند به زعم خود برای این که خیلی هم به دوستان و همکاران ترکیه ای شان حال بدهند بروند و از مواضع اردوغان با افزودن مقدار معتنابهی «پیاز داغ» دفاع کنند. وقتی خود این دوستان و همکاران منتقد اردوغان باشند این نوع طرفداری باعث شکرآب شدن روابط می شود.

من زمانی خاطرات توریست های آمریکایی در ایران را زیاد می خواندم. زمانی که کلینتون رئیس جمهور بود و آن رسوایی را به بار آورده بود. اون تیپ آمریکایی که به ایران سفر می کند کمی تا قسمتی چپ می زند و خیلی دربست هر چه رئیس جمهورش می کند قبول نمی کند. اما ظاهرا رانندگان تاکسی برای این که به توریست آمریکایی حال بدهند گمان می کردند که باید برای خوشایند او از حتی رسوایی به بار آوردن کلینتون هم تعریف کنند.
به خصوص که در فرهنگ مردانه ایرانی خیانت مرد به زن را خیلی باشکوه هم می خواهند ترسیم کنند. (نصف فیلمفارسی های دهه هشتاد و نود هجری موضوعی جز این ندارند!) این به نظر توریست آمریکایی عجیب و نه چندان دلچسب می آمد.

نمونه دیگرش را پان ایرانیست ها انجام می دهند. در جمع بسته خودشان که همیشه می گویند کشورهای همسایه همه «مال ایران» بوده و.... و باور می کنند. بعد می روند در جمع های بین المللی هم همین حرف را می زنند! در فکر بسته خود گمان می کنند با این حرف افتخاری هم نصیب همسایگان می شود! بی آن که درک کنند در جمع بین المللی گفتن این حرف ها همچین ساده هم نیست. کشورهای همسایه هویت خود را مستقل می دانند از این حرف ها هیچ خوششان نمی آید. به وبسایت های توریستی کشورهای همسایه که تاریخش را به زبان خودشان روایت می کنند سرک بکشید می بینید که ابدا از برهه های تاریخی که سرزمین آنها جزو امپراطوری هایی بوده که ما به اسم امپراطوری ایران می شناسیم سخنی به میان نمی آورند! جالب این هست که خیلی هاشون از این که اسکندر در فلان شهرشان فلان کار را کرده می نویسند .کل سلطنت اسکندر در این منطقه ۷ سال بیشتر نبوده. با این حال به آن دوره با آب و تاب اشاره می کنند اما به قرن ها تسلط امپراطوری های ایرانی کوچکترین اشاره ای نمی کنند. وقتی این چیزی است که همسایگان می خواهند از خود ترسیم کنند افاضات پان ایرانیست ها چه گونه از جانب آنان شنیده خواهد شد؟!

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]