سپاس آن را که وقتی گریه سکه رایج بود خنده بر لب ها می نشاند

+0 به یه ن

من از برنامه های مهران مدیری از اول خوشم آمده تا امروز هم چیزی از او پخش نشده که دلم را بزنه.
ما تورک ها از یکی خوشمون بیاد حسابی پایش وامی ایستیم.
مهران مدیری و برنامه هایش هم از جمله چیزهایی است که من عقیده دارم می ارزد که به پایش بایستم. چرا؟ چون جامعه به طنز نیاز داره. در کشور ما خط قرمز ها اون قدر زیاد هست که جا را بر طنز تنگ کرده. واقعا هنرمندی- و همچنین دل شیر- می خواد که با این همه خط قرمز یکی بیاید و در طی حدود 25 سال برنامه طنز بسازد و دررسانه های پرمخاطب پخش کند. اگر در حمایت از مهران مدیری شکی هم داشتم بعد از این نازک نارنجی گری هواداران اصلاح طلبان و توپیدن به مهران مدیری در پی یک تشر ساده اخلاقی شک من برطرف شد. جامعه ما به مهران مدیری و امثال او نیز دارد.

چند وقت پیش هم برنامه مهران مدیری در مورد حق طلاق زنان جنجال برانگیز شده بود. هرچند من یه همه دختران جوان توصیه می کنم که حق طلاق را بگیرند و آن را هم ثبت محضری کنند (قید در عقد نامه کافی نیست. بروید محضر و شروط را محکم کنید) اما این طنز مهران مدیری را هم با نمک یافتم و به آن خندیدم. این را هم درک می کنم که چرا بسیاری از خانم های فعال حقوق زنان یا جویای طلاق از دست او عصبانی شدند. حق داشتند عصبانی بشوند. (برعکس هواداران اصلاح طلب که هیچ حقی برای عصبانی شدن در پی توصیه اخلاقی مهران مدیری نداشتندو لوس بازی در آوردند! ) اما باید بپذیریم که در جامعه متکثر ما دیدگاه های مختلفی نسبت به مسایل گوناگون از جمله طلاق هست. مهران مدیری در آن برنامه نگرشی را نمایندگی می کرد که اولا طلاق را زشت می داند (در همه برنامه هایش به طور سازگار این را نشان داده) و ثانیا معتقد هست که یک مرد باید خانواده اش را جمع و جور کند وبه راحتی روی مسئله ای چون طلاق وا ندهد. این به معنای ضد زن بودن نیست. خیلی از مردهایی که خود از منظر دفاع از حقوق زنان شدید مخالف لزوم اذن شوهر برای گرفتن پاسپورت و .... هستند سر مسئله طلاق با مهران مدیری همنظر هستند. خلاصه در این مورد هم دیدگاه مهران مدیری و هم دیدگاه منتقدان او برایم قابل فهم و درک بود. نظر خودم این هست که اولا طلاق چیز خوبی نیست و تا لازم نباشد از آن باید حذر کرد. ثانیا همان قدر که مرد می تواند و باید مراقب از هم نپاشیدن زندگی باشد زن هم می تواند و باید این کار را بکند بنابراین گرفتن حق طلاق به هنگام عقد کار درستی است. از اون مهمتر آن هست که زوجین سعی کنند انتخاب درستی داشته باشند و با هم زندگی را بسازند تا طلاق لزومی نداشته باشد.

یک عده از خوانندگان این وبلاگ (که تورک هم نیستند) مسئله لهجه پاچه خار اعظم در سریال برره را که در سال 1384 پخش شد پیش می کشند. اون سریال پخش شد تموم هم شد. میلیون ها تورک نگاه کردند به کسی هم برنخورد. ( من خبر ندارم بر خورده باشد.) سریال در تبریز خیلی هم محبوب بود. من هم یکی از چند میلیون تورک!. جای برخوردن نداشت. در سریال هر کدام از شخصیت با لهجه های گوناگون یک عیبی و ایرادی داشتند. از جمله خود اون روزنامه نگار از بس که ساده اندیش بود و با واقعیت ارتباط برقرار نمی کرد. حالا یکی در این میان هم لهجه تورکی داشت و او هم یک ایراد اخلاقی داشت. ما هویت طلب ها ادعا نکرده ایم که ما تورک ها همگی سراسر خوبی هستیم و هیچ عیبی نداریم و هیچ کس هم حق ندارد بگوید ممکن هست یکی مان ایرادی داشته باشد. اگر روزی جریان هویت طلبی به این سو برود به سمت یک قومیت گرایی کور و ویرانگر رفته. همین که این سریال مهران مدیری اعتراضی را منجر نشد نشان از آن دارد این جنبش و این جریان کاملا سالم هست. در مواردی که اعتراضات گسترده در پی داشته (مثل اون فیتیله ها) واقعا توهین بوده. اما در سریال برره اگر اون تورک را می آمدند خیلی شسته و رفته و بی عیب و نقص نشان می دادند توی ذوق می زد. اتفاقا اگر روانشناسی مخاطب را در نظر بگیریم در سریالی که همه شخصیت ها به نوعی عیب و ایراد اخلاقی به طور اغراق شده دارند (برای خنده دار شدن و نیز نشان دادن زشتی اون ایراد و عیب اخلاقی) و تنها یکی شان خیلی آدم حسابی است اون فرد محبوب واقع نمی شودو لوس به نظر می رسد. ما نمی خواهیم لهجه تورکی از برنامه ها ی صدا و سیما حذف شود یا فقط در برنامه های جدی از جانب شخصیت صد در صد مثبت قصه شنیده شود. ما می خواهیم بازتابی از واقعیت باشد. واقعیت هم این هست که تورک ها و لهجه تورکی در همه جای ایران و در بین همه سطوح اجتماع وجود دارد. در شمال شهر تهران هم تورک های ثروتمند زیادند .در جنوبش هم تورک های ندار زیادند. فیلم بچه های آسمان مجید مجیدی به نیکویی تصویر گر همین واقعیت بود. بین رفتگران زحمتکش و مسئولیت پذیر تهران هم تورک ها زیادند بین پزشکان و استادان دانشگاه و تاجران و مهندسان تهران هم تورک ها درصد بسیار بزرگی هستند. یک کارگردان خوب همه اینها را منعکس می کند. آقای مجید مجیدی و خانم رخشان بنی اعتماد، فیلمسازان برجسته کشورمان, کاملا این نکته را منعکس می کنند. مهران مدیری هم از قضا همین کار را می کند. در سریال برره اون که لهجه تورکی داشت جز تملق کاری نمی کرد. در سریال قهوه تلخ پزشک بود. البته پزشک حاذقی نبود (مثل بقیه اعوان و انصار قهوه تلخ که همه شان استاندارد پایینی داشتند) اما به نسبت بقیه شان باکلاس تر بود. ضدخشونت بود. انبار نبات داشت . خانمش نسبتا زن پیشرویی بود. نسبت به بقیه شان سروگردنی بالاتر بود.
آخر هنر دامبول السلطنه بشکن زدن بود اما گروه رقصی بود که بلوچی و لزگی (آذری) در حد اعلا می رقصید و نشان دامبول السلطنه می داد که هنر رقص یعنی چه.
در انیمیشن تهران 1500 که مهران مدیری خود نقش تورک داشت شخصیت ترک خیلی خوب بود. هم هنرمند بود هم مهربان بود هم صادق بود هم غنی و باکلاس بود هم روشنفکر بود. اتفاقا در اون فیلم اونهایی که اصرار بر "پارسی سره" داشتند خائن به مملکت از آب در آمدند و قاچاق عتیقه می کردند.
بیخودی تیست که برنامه فیتیله چنان خشمی را منجر می شه اما سریال مهران مدیری را خود تورک ها می پسندند و می خرند. ببینید! شما برنامه های صمد ممد (کمدین های تبریزی) را که در تبریز-و اتفاقا بین جریان هویت طلبی- بسیار محبوب هستند ببینید می بینید از مهران مدیری هم شدید تر و صریح تر در مسایل اخلاقی به خود انتقادی می پردازند. به کسی هم بر نمی خوره و قرار هم نیست که بر بخوره چون برنامه طنز هست و انتقادش هم به قصد اصلاح هست.. (اتفاقا طنز اخیرشان که خیلی در فضای مجازی محبوب شد نیمه فارسی نیمه ترکی هست و در مورد آدرس دادن در تبریز. ) برنامه فیتیله توهین خالص بود نه انتقاد به قصد اصلاح. برای همین هم بود که به اعتراضات گسترده منجر شد.
خلاصه امیدوارم مهران مدیری سال ها سالم باشه و برنامه های خوب بسازه. تا وقتی هم که برنامه بد نساخته ما هم حامی و طرفدارش هستیم.
اگر هم روزی فیلم بدی ساخت به همان فیلم ایراد می گیریم و نقدش می کنم که باز فیلم های خوب بسازد و اشتباه خود را جبران کند

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]