یه چیزی بگم؟ در جریان فوت کیارستمی من به جای جامعه پزشکی وضعیت تفریح کشور را مقصر می دونم.
یه فضایی به وجود آورده اند که تا تعطیل می شه هر کسی که امکانش را داره می خواهد از کشور فرار کنه و تا می تونه خارج بمونه!
پزشک ها هم از این قاعده مستثنی نیستند
امکاناتش را دارند که این کار را بکنند.
به علاوه این اتحاد صنفی شون باعث شده که کمتر ازاقشار مرفه دیگه نسبت به هم تنگ نظر باشند. احساس نیاز نمی کنند مثل اقشار ثروتمند دیگه پیش هم خود را فقیر تر از آن چه که هستند نشان دهند.
در نتیجه با هم تور می گیرند و به مدت طویل مسافرت می روند.
دو بازاری یا دو وکیل هرچه قدر هم پولدار باشند(حتی ده مرتبه بیشتر از اون دو پزشک) پیش هم باید بگویند "بازار کساده و ما هم هشت مان گرو نه مان هست". با این وضعیت طبعا با هم نمی توانند سفر کنند چون دستشان پیش هم رو می شه که چه قدر پول دارند!
اما پزشک ها راحت با هم مسافرت خارج می روند. کم کم مسافرت دسته جمعی پزشکان به طور طویل المدت در ایام عید جزو فرهنگ پزشکان ایرانی شده. در کشورهای دیگه ابدا این جور نیست! من از ترکیه اطلاع دارم. پزشکان در ایام تعطیل دو سه روز بیشتر مسافرت نمی روند. زود بر می گردند سرکارشان. اگر هم به تفریح نیاز داشتند در همون شهر خودشان تفریح می کنند.
آزادی سیاسی ندارند. (بعد از این اتفاقات آزادی های سیاسی شان محدود تر هم خواهد شد.)
اگر فعالیت سیاسی کنند ممکنه مجازات بشوند اما دیگه مثل کشور ما برای آب بازی در پارک شهر کسی مجازاتشان نخواهد کرد. تفریح آزاده. نیاز ندارند برای آب بازی تا مالدیو و برزیل بروند که خود پروازش دو سه روز طول می کشه!
نتیجه این شده که در کشور ما در ایام نوروز حدود دو ماه مملکت بی پزشک می مونه!
بیچاره کسی که در این دو ماه مریض شود!
اگر این قدر تفریح را برای مردم زهرمار نمی کردند ملت از جمله پزشکان هم مرخصی طولانی مدت در ایام عید نمی رفتند که وضعیت درمانی کشور فلج شود!
پی نوشت: اتحاد صنفی پزشکان باعث شده نسبت به هم کمتر تنگ نظر باشند. تنگ نظری شان نسبت به اقشار دیگه پا برجاست. شاید بتوانند هضم کنند یک تاجر فرش بیشتر از اونها در می آره ولی از این که یک مهندس صاحب شرکت موفق بیشتر پول در بیاره یا یک وکیل بیشتر پول در بیاره اغلبشان جلز و لز می کنند! "مگه قرار نبود بین تحصیل کرده ها پزشک ها از همه بیشتر پول در آورند؟! اصلا چه معنی داره که یک وکیل برای یک ساعت دادگاه بیشتر از یک ساعت عمل جراح پول بگیره؟! مگه در دهکوره ها طرح گذرانده ؟! مگه سال ها بی خوابی و کشیک کشیده؟! اصلا چه معنی داره؟! نظم دنیا به هم خورد!"
پی نوشت دوم: خواستم بگم ماشالله رکورد نظر تنگی با جامعه فیزیکدانان ایران هست. هیچ کدام از اقشار و صنف ها در تنگ نظری نسبت به هم به ما نمی رسند. بعد یادم افتاد ما در نظر تنگی هم مقام اول نداریم. جلوی ادیبان مملکت باید لنگ بیاندازیم! وقتی یکی از ما می میره به سبک مرده پرستی الکی بزرگش می کنیم و تا حد اینیشتن بالایش می بریم. اما ادیبان مملکت مان وقتی یکی شان مرد هم دست از زیر آب زنی و بدگویی از او حتی در مراسم تدفینش هم بر نمی دارند.
پی نوشت سوم: فکر نکنیم رکورد تنگ نظری در بین ملل دست ما ایرانی هاست. نه خیر! در اون هم اول نیستیم. انگلیسی ها از ما جلوترند. هرگز چارلی چاپلین را نبخشیدند که چرا توانست پولدار شود! بدتر و شرم آورتر از آن , بعد از چند شکست عشقی با خانمی ازدواج کرد و با او خوشبخت شد. چه حقی داشت که موفق و کامروا گردد؟! اصلا چه معنی داره ؟!
پی نوشت چهارم: انصافا ما ایرانی ها نسبت به درآمد هنرمندانمان که در سطح ملی آبرو برای کشورمان می خرند تنگ نظری نمی کنیم.البته هستند کسانی که تنگ نظری می کنند.
مثلا یکی از وبلاگ نویسان گیر داده بود چرا تابلو های استاد فرشچیان گران تر از دار و ندار من هستند. ولی خودش گفت خودش هم برای خودش کف زد!
کسی دیگری حرفش را تحویل نگرفت!
پی نوشت پنجم: من در این عمر ی که کرده ام و به این سن که رسیده ام چیزی که فهمیده ام این است: با نصیحت اخلاقی نمی شه جامعه را اداره کرد.
اگر ماندن در تعطیلات برای دکترها معنایش این باشه که باید پا شوند بروند عید دیدنی بزرگان فامیل که هر کدام ششصد تا درد واقعی به اضافه هفتصد درد غیر واقعی (برای لوس کردن خودشان جلوی خانم یا آقای دکتر خوش تیپی که شیک کرده آمده برای عید دیدنی) دارند و اصرار هم می کنند همونجا این دکتر باید درمانش کند فرار می کنند دسته جمعی می روند مالدیو. عید در ایران نمی ماند. حالا هی بیا نصیحت اخلاقی کن که تو باید در مقابل بیمارانی که در عید بیمار می شوند احساس مسئولیت کنی و سفر طولانی مدت نروی.
واقعا در ترکیه که دکتر به این سفر های طولانی مدت به طور دسته جمعی نمی روند ملت به طور اعم- و پزشکان به طور خاص- به سجایای اخلاقی نظیر مسئولیت پذیری مزین ترند؟ مگه ترکیه چه قدر با ما اختلاف فرهنگی دارد که این تفاوت بزرگ باشد؟!
تفاوت در اینجاست که پزشکی که در ایام تعطیل در استانبول بماند همه جور می تواند خوش بگذراند. در تهران یا تبریز مجبور هست برود عید دیدنی بزرگان و عزاداران و هر کدامشان هزار درد و بدبختی تعریف کنند و عید کسی را که می آید برای عید دیدنی زهرمارش کنند. حالا من پزشک نیستم ولی روزهای عید اون قدر شرح بدبختی و بیماری می کشم که می خواهم داد بزنم! ببین پیش دکتر ها چه قدر ناله می کنند.
یه وضعیتی آقایان مسئولین ساخته اند که هر کس درد و غم ندارد فرار می کند می رود مسافرت. عموم اونها که در عید می مانند و خانواده گسترده مجبورمان می کنند برویم به بازدیدشان، منبع بی پایان درد و غم و رنجند! اون پزشک جوان و فعال نمی خواهد روز اول عید با کسی در بیافتد و کج خلقی کند بگوید نمی خواهم بروم بازدید فلان بزرگ فامیل یا عزادار. برای این که اختلاف پیش نیاد می ره و عید چنان به او بد می گذره که تصمیم می گیره سال بعد حتما با همکارانش تمام مدت عید را از ایران فرار کنند.
پزشک هم آدمه. احتیاج به تفریح داره.
اشتراک و ارسال مطلب به:
فیس بوک تویتر گوگل