جمعه 29 فروردین 1393
+0 به یه ن
در نوشته قبلی ام آوردم كه للاند با كار سخت و صرفه جویی شدید توانست در
مدت سه سال سرمایه ای به هم بزند. اما اگر للاند می خواست به همین روش
ادامه دهد از حدی بیشتر پولدار نمی شد. للاندپس از پولدار شدن هم به كار
سخت ادامه داد. طبعا نوع كاری كه در این مرحله انجام می داد بیشتر فكری و
مدیریتی بود تا بدنی. اما آن چه او را قادر ساخت تا به آن اندازه ثروت
بیندوزد قابلیت او برای پذیرش ریسك های معقول بود.یكی از این ریسك ها كه
ثروت و قدرت للاند رابه طرز افسانه ای بالا برد سرمایه گذاری وسیع در كشیدن
راه آهن شرقی-غربی آمریكا بود. در آن هنگام بیشتر پولدار ها از سرمایه
گذاری در این پروژه عظیم ابا داشتند. پروژه بی اندازه بلند پروازانه می
نمود. اما للاند نترسید ودل به دریا زد.
من معتقدم اگر این خط آهن ساخته نمی شد آن"ایالات" "ایالات متحده" نمی شدند. و اگر هم اتحاد خود را حفظ می كردند تبدیل به ابر قدرتی كه ما اكنون می شناسیم نمی شدند! آری! برای رسیدن به موفقیت های بزرگ باید توان و جرات امتحان راه های و ایده های جدید را داشت. البته با ید به اندازه كافی مطالعه كرد تا ریسك كار معقول باشد.
در كار فیزیك هم همچنین است. باید به ایده ها ی جدید فكر كرد. اما نباید هر ایده عجیب و غریبی را منتشر كرد. از كشور های جهان سومی و مخصوصا از جماهیر شوروی سابق مدام مقاله هایی بیرون می آیند كه تجسم ریسك نامعقولند. به ظاهر ایده های بلند پروازانه ای را مطرح می كنند كه قرار است فیزیك را متحول كند اما اشكالات اساسی دارند. من هر وقت ایده نویی دارم كه اندكی با آنچه به طور معمول مطرح می شود متفاوت است ابتدا ایده را می نویسم و به یكی از فیزیك پیشگانی كه در این زمینه تبحر دارد و من اورا در همایشی دیده ام می فرستم و از او نظر می خواهم. به این ترتیب ریسك اشتباه فاحش كردن پایین می آید.در كشور های جهان سوم چون ارتباطات كمترند احتمال اشتباه فاحش بیشتر است. در نوشته "طوطیان هند" كه واكنش منفی از طرف برخی خوانندگان ایجاد كرد كوشیده ام شرح دهم چگونه می توان نظر فیزیكپیشگان دیگر را به اندازه كافی جلب كرد تا به هنگام لزوم به ایمیل های علمی آدم جواب دهند. جواب دادن به چنین ایمیلی با جواب دادن به ایمیل تبریك سال نو فرق دارد! این كار یكی دو روز از جواب دهنده وقت می گیرد. طبیعی است كه اول آدم باید نظر طرف را جلب كند تا انتظار داشته باشد كه او برایش این قدر وقت بگذارد.
در ضمن نظر خواستن از همكاران در مورد ایده ها كار عجیبی نیست خود من هم به طور مرتب از همكارانم در اروپا و آمریكا چنین ایمیل هایی دریافت می كنم. در مواردی كه محاسبات به موضوعات كاری من مربوط باشد از من می خواهند ایده شان را بررسی كنم تا ببینم "آیا ایده كار می كند." رسم بر این است كه اگر شخص از مقداری بیشتر به غنا و پروراندن ایده كمك كرد جزو نویسندگان مقاله خواهد شد
فیس بوک تویتر گوگل
ریسك
من معتقدم اگر این خط آهن ساخته نمی شد آن"ایالات" "ایالات متحده" نمی شدند. و اگر هم اتحاد خود را حفظ می كردند تبدیل به ابر قدرتی كه ما اكنون می شناسیم نمی شدند! آری! برای رسیدن به موفقیت های بزرگ باید توان و جرات امتحان راه های و ایده های جدید را داشت. البته با ید به اندازه كافی مطالعه كرد تا ریسك كار معقول باشد.
در كار فیزیك هم همچنین است. باید به ایده ها ی جدید فكر كرد. اما نباید هر ایده عجیب و غریبی را منتشر كرد. از كشور های جهان سومی و مخصوصا از جماهیر شوروی سابق مدام مقاله هایی بیرون می آیند كه تجسم ریسك نامعقولند. به ظاهر ایده های بلند پروازانه ای را مطرح می كنند كه قرار است فیزیك را متحول كند اما اشكالات اساسی دارند. من هر وقت ایده نویی دارم كه اندكی با آنچه به طور معمول مطرح می شود متفاوت است ابتدا ایده را می نویسم و به یكی از فیزیك پیشگانی كه در این زمینه تبحر دارد و من اورا در همایشی دیده ام می فرستم و از او نظر می خواهم. به این ترتیب ریسك اشتباه فاحش كردن پایین می آید.در كشور های جهان سوم چون ارتباطات كمترند احتمال اشتباه فاحش بیشتر است. در نوشته "طوطیان هند" كه واكنش منفی از طرف برخی خوانندگان ایجاد كرد كوشیده ام شرح دهم چگونه می توان نظر فیزیكپیشگان دیگر را به اندازه كافی جلب كرد تا به هنگام لزوم به ایمیل های علمی آدم جواب دهند. جواب دادن به چنین ایمیلی با جواب دادن به ایمیل تبریك سال نو فرق دارد! این كار یكی دو روز از جواب دهنده وقت می گیرد. طبیعی است كه اول آدم باید نظر طرف را جلب كند تا انتظار داشته باشد كه او برایش این قدر وقت بگذارد.
در ضمن نظر خواستن از همكاران در مورد ایده ها كار عجیبی نیست خود من هم به طور مرتب از همكارانم در اروپا و آمریكا چنین ایمیل هایی دریافت می كنم. در مواردی كه محاسبات به موضوعات كاری من مربوط باشد از من می خواهند ایده شان را بررسی كنم تا ببینم "آیا ایده كار می كند." رسم بر این است كه اگر شخص از مقداری بیشتر به غنا و پروراندن ایده كمك كرد جزو نویسندگان مقاله خواهد شد
اشتراک و ارسال مطلب به:
فیس بوک تویتر گوگل