آنا امروز یك نوشته در وبلاگش داره كه مثل همه ی نوشته هاش قشنگه. ساده، روان و پرمحتوا. راجع به این هست كه می شه در وقت های تلف شده مطالعه كرد. دست آخر هم نوشته:"ما خانم ها وقت خود را بیخود تلف می كنیم؟"
البته مشاهده ای كه من دارم اینه كه آقایان ایرانی هم در تلف كردن وقتشان دست كمی از خانم های ایرانی ندارند. ولی یك مشاهده ی دیگه هم دارم كه شاید به مذاق برخی خوش نیاید. در همین تهران وقتی صفی چیزی می شه برخی خانم های مذهبی كه معمولا كتاب دعایی یا مفاتیح الجنانی به همراه دارند كه بازش می كنند و می خوانند. كلا این طیف مذهبی خیلی بااراده اند. این یك جنبه اش بود. جنبه ی دیگرش هم به قول خارجی ها networkingآنهاست در قالب انواع و اقسام جلسات مذهبی و هیئت ها و... توجه كرده اید چه عالی برای برگزاری هیئت ها و مراسم گوناگون مذهبی كار گروهی می كنند. بعدش برخی می گویند ایرانی ها كار گروهی بلد نیستند بكنند. ایرانی ها اهل مطالعه نیستند و....... پس چه طور آن طیف مذهبی ایران مطالعه به سبك خودشان را دارند و برای كارهایی كه به آن اعتقاد دارند كارگروهی بلدند بكنند؟! بی جهت نیست این طیف این همه در جامعه نفوذ دارند و در تحولات سیاسی منطقه بیش از طیف سكولار تاثیر گذارند.
چند سالی است كه طیفی دیگر در جامعه ی حقیقی و مجازی رو به مذهب ستیزی آورده اند. من پیش بینی می كنم همین مذهب ستیزی آن طیف هم به قدرت گرفتن بیشتر مذهبیون در جامعه خواهد انجامید. باعث خواهد شد انسجام و تحرك آنها بیشتر شود و بیشتر انگیزه داشته باشند كه نقاط ضعفشان را برطرف كنند و از ابزار های دنیای مدرن بهره ببرند.
كسانی كه به گونه ای دیگر می اندیشند به جای آن كه فكرشان را بدهند به هجو اعتقادات جریان متنفذ غالب، بهتر است سعی كنند ضعف های خود را برطرف كنند. این كه نمی توانند یك كار گروهی بدون دعوا بكنند نقطه ضعف است. این كه وقت خود را با غرولند ها ممتد به جای مطالعه به سبك خود تلف می كنند نقطه ضعف است. این كه networkingشان ضعیف است نقطه ضعف است. این كه اغلب انجمن هایی كه می سازند بعد از دوسه جلسه منحل می شود یا انشعاب می دهد نقطه ضعف است.
این گوی و این میدان! در چهار سال آینده بنا به وعده های رئیس جمهور منتخب تاسیس انجمن ها و سازمان های مردم نهاد مورد تاكید و تشویق خواهد بود. ببینیم و تعریف كنیم كه انجمن ها و سازمان های مردم نهاد چه قدر خواهند توانست راه به پیش ببرند. ببینیم خواهند توانست انسجام خود را حفظ كنند. ببینیم خواهند توانست در راه اهداف خود قدم بردارند. یا پس از مدتی اعضایشان با هم دعوا خواهند كرد و از هم خواهند پاشید و اعضایشان در لاك یأس و ناامیدی خواهید خزید؟!
معتقدم برای حل بسیاری از معضلات چنین انجمن هایی ضروری هستند. انجمن های ادبی زبان های محلی گوناگون ایران نظیر تركی آذربایجانی، انجمن های حفاظت از محیط زیست، انجمن های حمایت از كودكان كار و......
باز هم معتقدم برای این كه این انجمن ها پا بگیرند نباید آلوده به خط كشی های ایدئولوژیك شوند. باید از توان نیروهای مختلف استفاده كرد. صریح بگویم: نباید خط كشی ریشو/بی ریش یا چادری/مانتویی راه انداخت.
اشتراک و ارسال مطلب به:
فیس بوک تویتر گوگل