می بینید که وضعیت منطقه چه جوری است؟! "گؤزل آقا چوخ گؤزلی دی وردی بیر
چیچک ده چیخارددی!" یکی هارت پورت ولیعهد عربستان را کم داشتیم!
دیده ایم و می دانیم که در فضای مجازی نفرت پراکنان قومی بسیارند. هرگز به تفرقه افکنی آنان پا ندهیم به خصوص در این شرایط.
نمونه هایی از نفرت پراکنی های جهت دار را در سال های اخیر شاهد بوده ایم.
در
جریان زلزله قراداغ پسری که ادعا می کرد از شیراز نظر می نویسد در فیس بوک
از کشته شدن ترک ها ابراز خوشحالی کرده بود. پی گیری کردند دیدند طرف از
ترکیه دارد نظر می گذارد نه از شیراز!
بعد از حادثه دردناک تصادف
قطار تبریز به مشهد هم باز یک از خدا بی خبر عکس دختری را از فضای مجازی
برداشته بودند و یک اکانت جعلی به نام او ساخته بود که از کشته شدن ترک ها
ابراز خوشنودی می کرد. اون دختر بلافاصله ویدئوی تسلیتی منتشر کرد و گفت که
اکانت جعلی است و مربوط به او نیست.
در این مورد قبلا هم نوشته ام.
http://yasamanfarzan.arzublog.com/post-72129.html
اگر
با چنین نظرات نفرت پراکنانه رو به رو شدید هر گز آن را بازنشر ندهید. چرا
که ممکن هست تکذیبیه بعدی به دست مردم نرسد و خیال کنند که واقعا برخی از
هموطنان آرزوی مرگ آنها را دارند. این نوع نظرات اگر باور شوند، کینه به
وجود می آورند.
اگر دیدید جایی از این نظرات منتشر شده نظری بگذارید و بگویید اغلب اینها جعلی است.
درسته
که بین ترک و فارس "کَل کَل" هست. طبیعی است که باشد. از قدیم الایام هم
گویا بوده! اما باور کنید اکثریت 99.999درصدی هموطنان فارس هرگز آرزوی شکست
و ناکامی و مرگ برای هموطنان ترک نمی کنند.
کاملا برعکس. من در تهران
زندگی می کنم و شاهدم که در هرکدام از این سوانح به شدت ناراحت شدند و اگر
کاری برای کمک از دستشان بر می آمد دریغ نکردند.
اون جوک ها که در
مورد ترک ها می سازند خیلی بد هستند. من خودم مخالف سرسخت جوک های قومیتی
هستم. اما خیلی فاصله هست بین گفتن این جوک ها و آرزوی مرگ کردن. حتی
اونهایی که از این جوک ها می گویند هم آرزوی مرگ و نابودی ندارند. آن نظرات
توسط یک عده مغرض به طور هدفدار برای ایجاد اختلاف قومی منتشر می شود.
باید هوشیار باشیم و پا به آن قبیل نظرات نفرت پراکنانه ندهیم.
حالا که
صحبت به اینجا رسید یک نظری هم در مورد جوک های " یک ترکه ... یه روزی
غضنفر...." بدهم. راستش خیلی وقت ها این جوک ها را هموطنانی این ور و اون
ور می گویند که اتفاقا خیلی هم ترک ها را قبول دارند. حتی بیش از آن که ما
خودمان خودمان را قبول داریم.
ما ایرادهای خودمان را هم می بینیم اما اونها فقط اتحاد و همت و پیشرو بودن ما در مدرنیته به چشم شان می آید.
برای
یک غربی شاید این خیلی قابل فهم نباشد که وقتی کسی کسی را خیلی قبول دارد
به او فحش دهد! اما ماایرانی ها اعم بر ترک و فارس همه همین طوریم دیگه.
پدر وقتی از یک کار یا اخلاق پسرش خوشش می آید با خنده خنده و خوش خوشان می
گوید "کپک اوغلی!" یعنی هم به خودش فحش می دهد هم به پسرش! اما وقتی همون
پسر کار بدی می کند که پدر را عصبانی می کند پدر بر می گردد با لفظ قلم و
بیش از حد مودبانه می گوید "آقای ...! بفرمایید بنشینید می خواهم با شما
صحبت کنم......"
مردم عجیبی هستیم!
خارجی
ها از دیدنمان گیج و ویج می شوند. خوب نیست که به قول برره ای ها این قدر
"افعال معکوس در وَ می کنیم" و برعکس حرف می زنیم. اما دست کم خودمان
بدانیم منظور چیست و به خاطر سو تفاهم از هم کینه نگیریم.
پی نوشت:
منظورم ابدا دست کشیدن از مطالبات مدنی هویتگرایی قومی نظیر آموزش زبان مادری و توجه به هنر و معماری اصیل منطقه ای و نامگذاری اماکن بر اساس هویت محلی و..... نیست. خوشبختانه در ده سال اخیر این نکات را جا انداخته ایم و دیگر نسبت به این گونه مطالبات مقاومت زیادی نیست. هر چند به مطالباتمان به طور کامل نرسیده ایم اما دیگه به کسی که این گونه مطالبات را مطرح می کند انگ خیانت به اتحاد ملی و تمامیت ارضی نمی زنند. رنگین کمان فرهنگ های درون ایران و لزوم تکریم آنها و اهمیت آنها در هرچه غنی کردن این مجموعه کمابیش جا افتاده. به عبارت دیگر جا انداخته ایم. این قدم کوچکی نیست. آفرین بر خودمان!
اشتراک و ارسال مطلب به:
فیس بوک تویتر گوگل