تعطیلات سال نو را چگونه خواهیم گذراند؟

+0 به یه ن

ما همه تعطیلات در خانه خواهیم بود. سفر به هنگام نوروز را دوست ندارم. جاده ها شلوغ و خطرناکند. هتل ها شلوغ و قیمت ها بیخودی بالا.

در خانه خودمان می مانیم. به کارهایمان می رسیم. مدت هاست آرزو داشتم وقت کنم شیرینی بپزم. همین کار را خواهم کرد. مطالعه می کنم. وبلاگ نویسی می کنم. مهمان دعوت می کنم و.....

من و شاهین هر روز سیب هفت سین را می خوریم و یکی دیگه جاش می ذاریم. سیر هفت سین را در غذا خرد می کنیم جایش باز می ذاریم...... این طوری هفت سین تر و تازه می ماند و اسراف و ریخت و پاش و دور ریز هم کمتر است.

برای سال آینده کلی برنامه دارم. هدفم این هست که در سال آینده بیشتر مراقب سلامت خود و همسرم باشم. نظم بیشتری به زندگی دهم و با تمرکز بیشتری به کار پژوهشی بپردازم. 
از ۵ فروردین تا ۵ خرداد برنامه همه با هم در این وبلاگ خواهیم داشت. شما هم اگر مایلید به این برنامه بپیوندید. اگر می خواهید برای کنکور آماده شوید.... اگر می خواهید دنبال شغل بگردید... اگر می خواهید وزن کم کنید..... اگر می خواهید سیگار ترک کنید.... اگر می خواهید زبان یاد بگیرید....... خلاصه هر تصمیمی دارید که نیاز به اراده و حمایت روحی جمعی دارد می توانید به جمع مابپیوندید. اینجا ما از هم حمایت روحی و فکری می کنیم و به همدیگر انگیزه می دهیم تا ادامه دهیم.
هر هفته هم از پیشرفت کار گزارش می دهیم. برای این که جلو برویم باید اندکی خوشبینانه نگاه کنیم. البته خوشبینی توام با واقعگرایی .
این موضوع در مورد جست وجوی کار بیشتر نمود دارد. اگر دایم به خود بگویید همه اش به پارتی بستگی دارد که من ندارم طبعا حرکتی نمی توانید بکنید! واقعیت هم این نیست که «همه اش» پارتی باشد! بخشی پارتی است نه همه ! بذارید یک نکته بگویم. درسته که در کشور ما فساد هست. زیاد هم هست. اما برعکس آن که خیلی ها ادعا می کنند «همه اش» هم فساد نیست. به اون شوری هم که می گویند نیست! در همین مملکت هم می شه بدون آلوده شدن به فساد زندگی مرفهی دست و پا کرد. سخته اما ممکنه. اتفاقا اونهایی که خیلی به خودشان می گویند که باید زرنگ باشند و در این آشفته بازار از پدر سوختگی از بقیه عقب نمانند عموما خودشان را می اندازند توی چاه. بعدش هم ننه من غریبم بازی در می آورند که بقیه رند بودند من مظلوم واقع شدم  و به افسانه «همه اش» فساد هست دامن می زنند. دیگه نمی گن که من هم خواستم رندی بکنم اما  اون از عهده اش بر نیامدم!
من موارد زیادی می شناسم. در مقابل افراد زیادی را هم می شناسم که با درستی و سخت کوشی برای خود و خانواده زندگی مرفهی در همین مملکت دست و پا کرده اند.  در نوشته های بعدی ام نمونه هایی را مثال خواهم زد.


سال خوبی را برای همه تان آرزومندم. سال خوبی توام با واقع بینی با اندکی چاشنی خوش بینی! نوروزتان پیروز!

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

کاریابی: نمره، سمپاد، دانشگاه آزاد

+0 به یه ن

همان طوری که قبلا نوشتم می خواهم در چند ماه ابتدای سال در مورد جست و جوی شغل و کاریابی بنویسم. می دانم که این موضوع دغدغه بسیاری از ماست. شاید باورتان نشود اما یکی از دغدغه های اصلی من است . خیلی نزدیک تر از آن که تصورش را بکنید با این موضوع درگیر هستم اما از زاویه ای دیگر. برای همین فکر می کنم -دست کم بخشی از نکاتی که عرض می کنم برای خوانندگان این وبلاگ تازگی داشته باشد.


حالا چند نکته که به ذهنم رسید.

۱) اول این که بر عکس آن چه که شاید شنیده باشید اتفاقا نمرات دوره کارشناسی -به خصوص نمرات دروس تخصصی- خیلی در استخدام مهم هست. در دوره کارشناسی بکوشید که در دروس تخصصی نمره خوبی بیاورید.
اگر نمرات تان پایین باشد شانس استخدام شما پایین می آید.  می دانم در سال اول دوره کارشناسی بین برخی از دانشجو ها نمره پایین آوردن نشانه از «مردانگی» محسوب می شود!!! به خصوص بین سمپادی های مذکر این فرهنگ بسیار رواج دارد. برای این که نشان بدهند دیگر بزرگ شده اند و دیگر بچه نیستند با افتخار از مشروط شدن دم می زنند. واقعیت این هست که برای استخدام شدن نمرات پایین در دوره کارشناسی امتیاز منفی بزرگی تلقی می گردد.
از گشتن با کسانی که درس نخواندن و نمره پایین گرفتن را «افه» می دانند دوری کنید. با کسانی بگردید که به خاطر درس خواندن و نمره بالا آوردن به شما سرکوفت نمی زنند.

۲) از سمپاد گفتم این نکته یادم آمد. موقع مصاحبه استخدام و در رزومه خود اشاره ای به سمپادی بودن نکنید.  هویت خود را با سمپاد تعریف کردن به هنگام استخدام تا حدودی منفی تلقی خواهد شد. دلیل آن  دو نکته هست: الف)اغلب سمپادی ها در کار گروهی سابقه خوبی خود به جا نگذاشته اند. ب) این تصور عمومی در مورد سمپادی ها هست که «بیشتر از فهم شان ادعایشان می شود»!
اگر به هر دلیلی رو شد که سمپادی بوده اید سعی کنید نشان دهید که اولا هویت خود را با گذشته سمپادی خود تعریف نمی کنید. کسی هستید که بیش از آن که  روی افتخار سمپادی بودن  قبل از ۱۸ سالگی مانور  دهید به فکر طرح ها و برنامه های واقعگرایانه در آینده هستید. دوم این که آماده اید با همه همکاران تعامل کنید نه آن که به بهانه سمپادی بودن دور خود دیوار بکشید.
آن چه در مورد سمپاد گفتم تا حدود رقیق تری در مورد دانشگاه صنعتی شریف هم صادق است. همان تصورات وپیش داوری های منفی در مورد فارغ التحصیلان دانشگاه صنعتی شریف هم هست. البته کمی  رقیق تر! هنوز در نظر اغلب  استخدام کنندگان مزیت های شریفی بودن به مضررات آن می چربد ولی از منظر بیشتر استخدام کنندگان، مزیت سمپادی بودن در برابر مضررات آن قابل صرفنظر هست. بنابرایناگر فارغ التحصیل دانشگاه شریف هستید در رزومه تان بیاورید (امتیاز مثبت قلمداد می شود) اما به هنگام مصاحبه استخدامی باید بکوشید که نشان دهید «از آن شریفی های از دماغ فیل افتاده!» نیستید! حتما سعی کنید تجربه کار گروهی ای خارج از دانشگاه صنعتی شریف با غیر شریفی ها داشته باشید و این را به نظر استخدام کننده ها برسانید. به این گونه خیالشان راحت می شود که در کار جمعی و گروهی، دردسرساز نخواهید شد!

۳) اگر فارغ التحصیل دانشگاه غیر دولتی باشید  شانس استخدام تان در خیلی از جاها متاسفانه پایین می آید. سعی کنید با نمرات بالا و انجام دادن پروژه های متعدد جبران کنید. دو استریوتایپ در مورد دانشگاه آزادی ها هست: الف) بچه پولدار ننر هستند. نه اهل درس هستند نه اهل کار! ب)  زبان باز هستند و نون زبانشان را می خورند نه کار و سوادشان! 
اول موضع خود را بنوبسم. به نظر من هر دو این استریو تایپ بی اساس است. اولا که همه دانشگاه آزادی ها بچه پولدار نیستند. به علاوه، برعکس پیش داوری ها، بچه پولدارها عموما مسئولیت پذیر تر و کاری تر از همسالانش  از آب در می آیند.
و اما در مورد استریو تایپ دوم! واقعا در دروازه را می شه بست در دهن مردم را نمی شه بست. در مورد شریفی ها می گویند دو کلمه حرف نمی تونند بزنند در مورد دانشگاه آزادی ها می گویند زبان بازند!!!!
اگر بتوانید برای مصاحبه دعوت بشوید احتمالا می توانید هر دو ی این پیش داوری ها را برطرف کنید. اما خیلی جاها تا دانشگاه آزاد را در رزومه می بینند از دعوت به مصاحبه منصرف می شوند. به نظرم در رزومه قید نکنید بهتره. به جایش یک پروژه با استادی معروف و خوشنام بردارید و آن را در رزومه بنویسید. از همان مهارت های روابط عمومی افسانه ای خود استفاده کنید تا وقت مصاحبه بگیرید. در مورد روحیات مصاحبه کننده ها کمی از قبل کنکاش کنید.
فقط این را بدانید که خونگرم بودن با هر کسی در برخورد اول در همه جمع ها مثبت تلقی نمی شود. افرادی مثل من که خود درونگرا هستند اگر یک نفر در مصاحبه خیلی گرم و صمیمی خود را نشان دهد (تیپیکال دانشگاه آزادی ها) موضع می گیرد.

۴) یک کمی قبل از مصاحبه کنکاش کنید ببینید مصاحبه کننده ها دوست دارند  با آنها لفظ قلم  صحبت شود یا نه.

۵) دانشگاه آزاد  مزیت هایی هم برای استخدام دارد. برخی از همان بچه پولدارها (البته  از نوع کاری و  مسئولیت پذیر و زحمت کش) برای این به دانشگاه آمده اند که دانشی یاد بگیرند که در چرخاندن بیزنس خانوادگی به کارشان آید. علت این هم که سر از دانشگاه آزاد -به جای دانشگاه دولتی- در آورده اند این بوده که به جای تست زدن وقت خود را گذاشته اند برای آموختن چم و خم بیزنس. برخی از دانشجوهای دانشگاه آزاد هم افراد جاافتاده ای هستند که خود بیزنس دارند. شرکتی دارند که موفق عمل می کند تا جایی که برای چرخاندنش نیاز به دانش تخصصی است دانشگاه آزاد آمده اند تا آن دانش را کسب کنند. بنا به قوانین دانشگاه آزاد اشکالی ندارد.
شما که از بیکسی می نالید! کس و کار بهتر و بی منت تر از این نوع همکلاسی ها؟! فرض کنید شوهر عمه تان یک کله گنده بود! پیش او رو انداختن سخت تر هست یا در عالم همکلاسی در مورد کاریابی با چنین همکلاسی هایی درددل کردن؟! این همکلاسی ها هم برای شرکت شان دنبال  ساختن تیم هستند. چه کسی بهتر از همکلاسی هایشان؟! این فرصت ها را در یابید!


اینها نکاتی بودند که به ذهنم رسید. باز هم خواهم نوشت

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

مصاحبه با عباس امیر انتظام و همسرش

+0 به یه ن

این مصاحبه را حتما ببینید.


اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

افتتاح پردیس سینمایی و اکران فیلم ائو در تبریز

+0 به یه ن


🎞📽
افتتاح سینما الف، بزرگترین سالن سینمایی تبریز در مجتمع فرهنگی هنری ۲۹ بهمن تبریز، توسط موسسه بین المللی الف به بهره برداری میرسد.
پردیس سینمایی با چهار سالن مجزی نیز طی ماه های آتی به بهره برداری خواهد رسید
این پردیس سینمایی با گنجایش ۴۰۰ نفر و آخرین فناوری های روز ور عرصه سالنهای سینمایی ساخته شده است.
سینما الف از آخرین فناوریهای صوتی و تصویری دیجیتالی برخوردار بوده و برای بازسازی مجتمع و راه اندازی آن تاکنون هفت میلیارد ریال هزینه شده است.
سینما الف قرار است ساعت ۱۸ یکشنبه ۲۷ اسفندماه با اکران فیلم ائو رسما به بهره برداری برسد.
فیلم ائو به کارگردانی اصغر یوسف نژاد محصول هنرمندان تبریزی است که در جشنواره بین المللی فیلم فجر در سال گذشته عنوان بهترین فیلم را از آن خود کرده بود.
@alefsite
در آیین افتتاح، علاوه بر مسئولان استانی، هنرمندان و سینماگران آذربایجان شرقی حضور خواهند یافت.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

خیابان مصدق، خیابان مصدق، خیابان مصدق

+0 به یه ن


ما، مردم، آن قدر باید نام خیابان مصدق را تکرار کنیم که کاملا جا بیافتد. یک کم سخت هست که کسانی که 50 سال در آن خیابان زندگی کرده اند از این پس محله خود را با نامی دیگر بخوانند. مگر این که این نام نامی مصدق بزرگ باشد.
اصلا بیایید مشق بنویسیم.
نام خیابان نفت به خیابان مصدق تغییر یافته است.
نام خیابان نفت به خیابان مصدق تغییر یافته است.
نام خیابان نفت به خیابان مصدق تغییر یافته است.
نام خیابان نفت به خیابان مصدق تغییر یافته است.
نام خیابان نفت به خیابان مصدق تغییر یافته است.
نام خیابان نفت به خیابان مصدق تغییر یافته است.
نام خیابان نفت به خیابان مصدق تغییر یافته است.
نام خیابان نفت به خیابان مصدق تغییر یافته است.
خیابان مصدق بر بلوار میرداماد عمود است.
خیابان مصدق بر بلوار میرداماد عمود است.
خیابان مصدق بر بلوار میرداماد عمود است.
خیابان مصدق بر بلوار میرداماد عمود است.
خیابان مصدق بر بلوار میرداماد عمود است.
خیابان مصدق بر بلوار میرداماد عمود است.
خیابان مصدق بر بلوار میرداماد عمود است.
خیابان مصدق بر بلوار میرداماد عمود است.
خیابان مصدق بر بلوار میرداماد عمود است.

خیابان مصدق بر خیابان ظفر عمود است.
خیابان مصدق بر خیابان ظفر عمود است.
خیابان مصدق بر خیابان ظفر عمود است.
خیابان مصدق بر خیابان ظفر عمود است.
خیابان مصدق بر خیابان ظفر عمود است.
خیابان مصدق بر خیابان ظفر عمود است.
خیابان مصدق بر خیابان ظفر عمود است.
خیابان مصدق بر خیابان ظفر عمود است.

خیابان اصلی مصدق خیابانی شمالی-جنوبی است و کوچه های فرعی مصدق که با شماره مشخص شده اند بر آن عمودند.
خیابان اصلی مصدق خیابانی شمالی-جنوبی است و کوچه های فرعی مصدق که با شماره مشخص شده اند بر آن عمودند.
خیابان اصلی مصدق خیابانی شمالی-جنوبی است و کوچه های فرعی مصدق که با شماره مشخص شده اند بر آن عمودند.
خیابان اصلی مصدق خیابانی شمالی-جنوبی است و کوچه های فرعی مصدق که با شماره مشخص شده اند بر آن عمودند.
خیابان اصلی مصدق خیابانی شمالی-جنوبی است و کوچه های فرعی مصدق که با شماره مشخص شده اند بر آن عمودند.
خیابان اصلی مصدق خیابانی شمالی-جنوبی است و کوچه های فرعی مصدق که با شماره مشخص شده اند بر آن عمودند.
خیابان اصلی مصدق خیابانی شمالی-جنوبی است و کوچه های فرعی مصدق که با شماره مشخص شده اند بر آن عمودند.
خیابان اصلی مصدق خیابانی شمالی-جنوبی است و کوچه های فرعی مصدق که با شماره مشخص شده اند بر آن عمودند.
خیابان اصلی مصدق خیابانی شمالی-جنوبی است و کوچه های فرعی مصدق که با شماره مشخص شده اند بر آن عمودند.
خیابان اصلی مصدق خیابانی شمالی-جنوبی است و کوچه های فرعی مصدق که با شماره مشخص شده اند بر آن عمودند.
خیابان اصلی مصدق خیابانی شمالی-جنوبی است و کوچه های فرعی مصدق که با شماره مشخص شده اند بر آن عمودند.
خیابان اصلی مصدق خیابانی شمالی-جنوبی است و کوچه های فرعی مصدق که با شماره مشخص شده اند بر آن عمودند.

یک شعبه از بانک گردشگری در نبش تقاطع خیابان اصلی مصدق و کوچه مصدق دوم واقع است.
یک شعبه از بانک گردشگری در نبش تقاطع خیابان اصلی مصدق و کوچه مصدق دوم واقع است.
یک شعبه از بانک گردشگری در نبش تقاطع خیابان اصلی مصدق و کوچه مصدق دوم واقع است.
یک شعبه از بانک گردشگری در نبش تقاطع خیابان اصلی مصدق و کوچه مصدق دوم واقع است.
یک شعبه از بانک گردشگری در نبش تقاطع خیابان اصلی مصدق و کوچه مصدق دوم واقع است.
یک شعبه از بانک گردشگری در نبش تقاطع خیابان اصلی مصدق و کوچه مصدق دوم واقع است.

خیابان مصدق شرقی تر از خیابان نلسون ماندلا (معروف به جردن) است.

خیابان مصدق شرقی تر از خیابان نلسون ماندلا (معروف به جردن) است.

خیابان مصدق شرقی تر از خیابان نلسون ماندلا (معروف به جردن) است.

خیابان مصدق شرقی تر از خیابان نلسون ماندلا (معروف به جردن) است.

خیابان مصدق شرقی تر از خیابان نلسون ماندلا (معروف به جردن) است.

خیابان مصدق شرقی تر از خیابان نلسون ماندلا (معروف به جردن) است.

خیابان مصدق شرقی تر از خیابان نلسون ماندلا (معروف به جردن) است.
جای پارک پیدا کردن در خیابان مصدق کار حضرت فیل است حتی در نصف شب!
جای پارک پیدا کردن در خیابان مصدق کار حضرت فیل است حتی در نصف شب!
جای پارک پیدا کردن در خیابان مصدق کار حضرت فیل است حتی در نصف شب!
جای پارک پیدا کردن در خیابان مصدق کار حضرت فیل است حتی در نصف شب!

مسجد الغدیر در بر بلوار میرداماد و شرقی تر از خیابان مصدق واقع هست.
مسجد الغدیر در بر بلوار میرداماد و شرقی تر از خیابان مصدق واقع هست.
مسجد الغدیر در بر بلوار میرداماد و شرقی تر از خیابان مصدق واقع هست.
مسجد الغدیر در بر بلوار میرداماد و شرقی تر از خیابان مصدق واقع هست.
مسجد الغدیر در بر بلوار میرداماد و شرقی تر از خیابان مصدق واقع هست.
مسجد الغدیر در بر بلوار میرداماد و شرقی تر از خیابان مصدق واقع هست.
مسجد الغدیر در بر بلوار میرداماد و شرقی تر از خیابان مصدق واقع هست.
مسجد الغدیر در بر بلوار میرداماد و شرقی تر از خیابان مصدق واقع هست.

رستوران آشپز باشی از رستوران های معروف تهران است که در خیابان مصدق شمالی واقع است.

رستوران آشپز باشی از رستوران های معروف تهران است که در خیابان مصدق شمالی واقع است.

رستوران آشپز باشی از رستوران های معروف تهران است که در خیابان مصدق شمالی واقع است.

رستوران آشپز باشی از رستوران های معروف تهران است که در خیابان مصدق شمالی واقع است.

رستوران آشپز باشی از رستوران های معروف تهران است که در خیابان مصدق شمالی واقع است.

رستوران آشپز باشی از رستوران های معروف تهران است که در خیابان مصدق شمالی واقع است.

رستوران آشپز باشی از رستوران های معروف تهران است که در خیابان مصدق شمالی واقع است.

رستوران آشپز باشی از رستوران های معروف تهران است که در خیابان مصدق شمالی واقع است.

سوپر مارکت زرین از قبل از انقلاب در خیابان مصدق شمالی بود. در آن زمان جزو شیک ترین سوپرمارکت های تهران محسوب می شد.
سوپر مارکت زرین از قبل از انقلاب در خیابان مصدق شمالی بود. در آن زمان جزو شیک ترین سوپرمارکت های تهران محسوب می شد.
سوپر مارکت زرین از قبل از انقلاب در خیابان مصدق شمالی بود. در آن زمان جزو شیک ترین سوپرمارکت های تهران محسوب می شد.
سوپر مارکت زرین از قبل از انقلاب در خیابان مصدق شمالی بود. در آن زمان جزو شیک ترین سوپرمارکت های تهران محسوب می شد.
سوپر مارکت زرین از قبل از انقلاب در خیابان مصدق شمالی بود. در آن زمان جزو شیک ترین سوپرمارکت های تهران محسوب می شد.
قبل از انقلاب خیابان مصدق خیابانی بین المللی بود. آمریکایی ها و ژاپنی های زیادی در این خیابان ساکن بودند.
قبل از انقلاب خیابان مصدق خیابانی بین المللی بود. آمریکایی ها و ژاپنی های زیادی در این خیابان ساکن بودند.
قبل از انقلاب خیابان مصدق خیابانی بین المللی بود. آمریکایی ها و ژاپنی های زیادی در این خیابان ساکن بودند.
قبل از انقلاب خیابان مصدق خیابانی بین المللی بود. آمریکایی ها و ژاپنی های زیادی در این خیابان ساکن بودند.
قبل از انقلاب خیابان مصدق خیابانی بین المللی بود. آمریکایی ها و ژاپنی های زیادی در این خیابان ساکن بودند.
قبل از انقلاب خیابان مصدق خیابانی بین المللی بود. آمریکایی ها و ژاپنی های زیادی در این خیابان ساکن بودند.
قبل از انقلاب خیابان مصدق خیابانی بین المللی بود. آمریکایی ها و ژاپنی های زیادی در این خیابان ساکن بودند.

در خیابان مصدق جلوی درب ورودی آپارتمان ها پارک نفرمایید.
در خیابان مصدق جلوی درب ورودی آپارتمان ها پارک نفرمایید.
در خیابان مصدق جلوی درب ورودی آپارتمان ها پارک نفرمایید.
در خیابان مصدق جلوی درب ورودی آپارتمان ها پارک نفرمایید.
در خیابان مصدق جلوی درب ورودی آپارتمان ها پارک نفرمایید.
در خیابان مصدق جلوی درب ورودی آپارتمان ها پارک نفرمایید.
در خیابان مصدق جلوی درب ورودی آپارتمان ها پارک نفرمایید.
در خیابان مصدق جلوی درب ورودی آپارتمان ها پارک نفرمایید.
در خیابان مصدق جلوی درب ورودی آپارتمان ها پارک نفرمایید.

پی نوشت: به مشق ام غلط گرفتند! سوپر مارکت زرین بعد از انقلاب افتتاح شد. قبل از آن  سوپر مارکت ملکوتی بود که معروف بود. بابابزرگم هم مدتی  در کار تهیه یک عصرانه خاص   بود. محصولاتش را در همین سوپر مارکت ملکوتی می فروخت. من این قصه را شنیده بودم فکر می کردم همان سوپر مارکت زرین بوده است. اون محصول غذایی بین خارجی ها مشتری زیاد داشت.


اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

چرا واژه بیگانه فمینیزم؟

+0 به یه ن

(تکرار نوشته 1388  از وبلاگ منجوق)

برخی می گویند چرا وقتی آن چه که در پی آنیم مفهومی است سازگار با فرهنگمان (اما البته مطابق به نیاز های روز) چرا باید از نام وارداتی و حساسیت برانگیز "فمینیزم" استفاده کرد.
در واقع هم برخی از فعالین این عرصه از به کار بردن لفظ "فمینیست" ابا دارند. در حالی که عده دیگر این نام را برگرفته اند چون می خواهند بر پیوند خود با زنان عدالت جوی دنیا تا کید کنند. به واقع هم اگر شما فعالیت های زنان دنیا را بیابید مشترکات زیادی خواهید یافت. همه جا پیوند نزدیکی بین فعالین محیط زیست و فعالین فمینیست وجود دارد. همه جا پیروان حقوق اقوام با پیروان حقوق زنان با هم تعامل نزدیک دارند. دفاع از حقوق کودکان دغدغه همه آنهاست....
جنبش زنان دنیا نتایج و دستاوردهای بزرگی داشته اند-چه در عرصه اجتماع و چه در عرصه آکادمیک. آن دسته از فعالین امور زنان که خود را فمینیست می نامند رویکرد جهانی دارند. می خواهند از دستاوردهای آکادمیک سایر ملل استفاده ببرند. همان طوری که ما فیزیکپیشگان خود را بی نیاز از تلاش های آکادمیک دیگر کشورها نمی دانیم ایشان هم می خواهند در جریان مطالعات دیگر ملل باشند.
به علاوه, این دسته که نگرش جهانی دارند, درد زنان دیگر نقاط جهان را نیز درد خود می دانند و از آن غافل نیستند. اگر کار ی از دستشان برآید دریغ نمی کنند.
در این دنیا که روز به روز ارتباطات بیشتر می شود این رویکرد جهانی توجیه پذیر تر است.
جهانی شدن جنبش زنان همدلی بین ملیت ها به وجود می آورد و به انسان ها را به ایده آل صلح جهانی نزدیک ترمی کند.

"واژه ها"تهی از معنی نیستند. وقتی یک فعال اجتماعی واژه "فمینیست" را برای خود بر می گزیند و علی رغم تمام هزینه ها بر استفاده از آن پا می فشارد؛ منظوری دارد.

رویکرد جهانی داشتن با احترام به سنن و باور های جامعه ایران در تضاد نیست. اگر من نتایج lhc را بخوانم و یا مقاله همکار ی آمریکایی را مطالعه کنم, آیا کاری خلاف عرق ملی انجام داده ام؟! مسلما نه!
فمینیست ها هم چنین نگرشی در مورد تعامل خود با فمینیست های دیگر کشورها دارند.

حتما در مورد پدیده شوم خود سوزی زنان در ایلام و دیگر شهرهای غربی کشور شنیده اید. اگر یک مجله زرد می خواست چنین واقعه ای را پوشش دهد, آن را به دعوای دو تا زن با هم تقلیل می داد. یکی از زن ها می شد مظهر فداکاری , دیگری مظهر حسادت و مردی هم در این میان بود که مظهر عقلانیت و حکمت بود! داستان را با آب و تاب تعریف می کردند, اشک خواننده را در می آوردند و آخر سر با دو تا نصیحت کلیشه ای اخلاقی سر وته قضیه را هم می آوردند تا خواننده کاملا باور کند که اگر به نصایح اخلاقی کلیشه ای نویسنده مجله زرد گوش بسپاریم "زندگی شیرین می شود!"

واقعیت پیچیده تر آن است که در مجله زرد تصویر می شود.
بررسی این پدیده شوم در حوزه علم مطالعات زنان می گنجد.به طور سیستماتیک تاثیرات جنگ، وضعیت اقتصادی و بیکاری، سنت ها ی محلی وغیره بررسی می شود و راهکاری ارائه می شود.

این تصور که ما ایرانیان از دیگرمردم دنیا بسیار متفاوتیم تصوری نادرست است. در پنجاه سال اخیر در دنیا جنگ های بسیاری اتفاق افتاده و .... به احتمال زیاد جاهایی در دنیا وجود دارند که پدیده هایی مانند آن چه که در ایلام رخ می دهد رواج دارند. می توان از تجارب آنان برای رفع معضل بهره برد. تجارب ایرانی ها هم مدون می شود ودر صورت لزوم در گوشه دیگری از دنیا مورد استفاده قرار می گیرد. ملاحظه می کنید ما مردم جهان به دستاوردهای همدیگر نیازمندیم.

جواب معضلی چون پدیده شوم خودسوزی زنان در سنت ما نیست. در کجای تاریخ ما شهری آن گونه مورد اصابت بمب و موشک قرار گرفته که نتایج مشابهی حاصل شده باشد. این پدیده عارضه ناخواسته مدرنیته است و با روش های مدرن باید درمان شود. در قدیم آن قدر مرگ و میر زنان در موقع زایمان چنان بالا بوده که فرصتی برای مطالعه در مورد افسردگی زنان که معضل جوامع شهری امروزین ایران است پیدا نمی شده. جواب در سنت نیست اما شاید از تجارب دیگر ملت ها جوابی به دست آمده باشد.

این مثال را آوردم تا تشریح کنم چرا می گویم مطالعات زنان یک رشته جهانی است .

تا وقتی مجله زنان بسته نشده بود، به طور سیستماتیک در این مورد این معضل کار می کرد. می دانید که در منطقه ایلام اکثر خانواده ها به خانواده شهید هستند. اما آنان که ادعایشان می شود کاری برای رفع معضلات آنان نمی کنند. فمینیست ها بودند که می رفتند و سعی می کردند چاره ای بیاندیشند. به اندازه کافی امکانات در دستشان نبود که مشکلات را رفع کنند اما هر کاری از دستشان بر می آمد کردند.

خواندن این مقالات باعث شد که من خود خرج عمل جراحی پلاستیک یک تازه عروس دچار سوختگی را بدهم. این راه حل ریشه ای نیست اما بهتر از هیچ است. بهتر از آن است که آنان که ادعایشان گوش فلک را کر کرده می کنند.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

معما

+0 به یه ن

 هر چه بیشتر در باره اش انتقاد -چه  به زبان تند  و چه به زبان ملایم-  خواندم، بیشتر به بزرگی اش پی بردم. نظیرش نیامد! این شخص کیست؟

تقلب

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

همه با هم: حرف مردم اهمیتی ندارد! پیش به سوی هدف!

+0 به یه ن

در چند ماه اخیر چند نفر به طور خصوصی یا عمومی در این وبلاگ نظر گذاشته اند و ابراز نگرانی کرده اند که  در عید دیدنی ها، فامیل سین جیم خواهند کرد که "کار پیدا کردی؟! ازدواج نمی کنی؟! دکتری نمی گیری ؟! ....."
به خدا حرف مردم و قضاوت هایشان اون قدر مهم نیست که شما سه ماه تمام آن  نیم ساعت گفت و گویی که در عید با آنها ممکن است داشته باشید در ذهن مرور کنید! اگر این سئوال ها را پرسیدند و شما دلتان نخواست جواب بدهبد جواب سربالا بدهید.  پرسیدند کار پیدا کردید: " خدا را شکر! آب باریکه ای هست و مشغولیم!"
پرسیدند :"عروسی کردید؟!" بسته به سن و موقعیت و روحیه طرف یک جواب سربالا پیدا کنید بدهید......
کاری نداره. به عنوان یک تمرین روابط عمومی به آن فکر کنید. در بقیه زندگی تان به این مهارت نیاز خواهید داشت!


 اگر در جست و جوی شغل هستید به جای این که فکر تان را بدهید به چیزها برنامه ای برای جست و جوی کار برای خود بریزید که بلافاصله بعد از اتمام تعطیلات با تمام انرژی به دنبالش باشید. در دید و بازدید ها ی عید هم شاید بتوانید یار و یاور پیدا کنید. سه راه بیشتر نیست:
1) استخدام شدن
2) خود اشتغالی
3) مهاجرت (من این سومی را خیلی توصیه نمی کنم اما بهتر از زانوی غم به بغل گرفتن و خودخوری در پستوی خانه است.)
در این چند روز خوب فکر کنید ببینید کدام یک برای شما مناسب تر هست. همان را انتخاب کنید بعد بر این اساس برنامه بریزید. از 5 فروردین شروع کنید به اجرای برنامه تان برای دست و پا کردن شغل. برای ادامه راه نیاز به همفکری و حمایت روحی دارید.
اگر تمایل داشته باشید در همین وبلاگ مثل سال 91 یک برنامه "همه با هم" راه می اندازیم تا این حمایت فکری روحی فراهم شود.  نظرات و درددل ها هرچه که هست همینجا بنویسید تا فکری برایش بکنیم. از سال آینده دیگر درددل نخواهیم کرد فقط با انرژی دنبال برنامه ها خواهیم بود.  به همدیگر انگیزه و امید خواهیم داد. یک کم دغدغه ها را بنویسید تا ببینیم ویژگی های "همه با هم" امسال چه باشد.

پی نوشت: به جای این که سین جیم های عید دیدنی ها را در ذهن مرور کنید سئوال هایی را که در مصاحبه استخدامی یا بستن قرار داد ممکن است پرسیده شود تجسم کنید و پاسخ بیابید. مصاحبه استخدامی است که در آینده شما اهمیت دارد نه صحبت های عید دیدنی!

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

کتابخانه های عمومی آی-پی-ام و فرهنگستان علوم

+0 به یه ن

این آدرس سایت کتابخانه فرهنگستان علوم هست و این آدرس سایت کتابخانه آی-پی-ام.

می توانید به این کتابخانه ها مراجعه کنید یک کارت شناسایی بدهید و کتابی به امانت بگیرید و در قرائتخانه خود کتابخانه مطالعه کنید.

اگر عضو هیئت علمی یا دانشجوی کارشناسی ارشد و دکتری در یکی از دانشگاه های تهران باشید می توانید در کتابخانه آی-پی-ام عضو بشوید و کتاب به امانت بگیرید. تا جایی که اطلاع دارم برای عضویت یک قطعه عکس می خواهند و یک برگه معرفی از دانشگاه تان. دومی برای آن هست که اگر کسی کتاب را به موقع پس نداد پیگیری کنند. از خودشان جزئیات را می توانید سئوال کنید.

می توانید با مراجعه به سایت این کتابخانه ها ببینید چه کتاب هایی در آرشیو آنها موجود است. کتاب انسان خرمند را هنوز ندارند. پیشنهاد داده ام که تهیه کنند و امیدوارم به زودی تهیه شود.

پیشنهاد می کنم در بهار زیبای پیش رو به کتابخانه فرهنگستان سری بزنید. ساختمان آن در تپه های سرسیز کنار اتوبان حقانی قرار دارد. فکر کنم از مترو حقانی بتوانید به راحتی به آن دسترسی پیدا کنید. شهرداری هزینه نگهداری باغ زیبای فرهنگستان می پردازد بنابراین متعلق به همه شهروندان تهرانی و مهمانان آنها از شهرستان ها و خارج از کشور است. جای خوبی برای قدم زدن و اندیشیدن و بحث و نظر و مطالعه است. باغ کتاب و نمایشگاه های علمی  هم در همان محوطه است. کتابخانه ملی هم در همان نزدیکی است.

مجموعه خوبی است. کیف و لذتش را ببرید که مال  مشترک خودتان هست!

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

اول شدیم!

+0 به یه ن

بالاخره ما ایرانی ها اول شدیم. در جست جوی سوفیا لورن با گوگل در دنیا اول شدیم! این دستاورد بزرگ را به ملت همیشه در صحنه تبریک می گویم!

حالا این غوغا به کنار! ولی واقعا برگزاری مراسم میلاد حضرت فاطمه مخصوص دولتمردان و مقامات در برج میلاد از آن کارهای لوس و بی مزه بود. هیچ تناسبی نداشت. از جمله مهمترین برجستگی های شخصیتی حضرت زهرا ساده زیستی او بود. برج میلاد در فرهنگ امروز تهران سمبل تجمل است. برگزاری مراسم میلاد حضرت زهرا برای مقامات در بنایی که سمبل تجمل هست چه صیغه ای است؟!

من صد در صد موافق ترویج رقص های محلی هستم. اما اجرای مراسم را به محل مناسب و زمان مناسب باید موکول کرد. در عید نوروز، در شب یلدا، در جشن سده، در مراسم سون آی و ...
خلاصه کلام در انواع و اقسام جشن های ملی کشور خودمان! 
اون هم نه فقط در برج میلاد مخصوص مقامات بلکه در پارک محلی هر کوی و برزن برای لذت بردن و شادی عموم مردم.

پی نوشت
: معاونت حمل و نقل شهرداری تهران در ایستگاه های مختلف مترو برنامه زنده رقص و موسیقی نواحی ترتیب داده. دمشان گرم! خیلی عالی بود. کاش ادامه پیدا کند. در پارک ها هم اجرا شود. در شهرستان ها هم اجرا شود.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ 1 ][ 2 ]