واقع بینی

+0 به یه ن

وضعیت استخدامی و اشتغال در کشور خراب هست. همه این را می دانیم. در رشته های مربوط به ریاضی و فیزیک اوضاع خراب تر هم هست. این را هم باز همه مون می دانیم. این را هم می دانیم که هرچه از شاخه های کاربردی تر مثل فوتونیک و بیوفیزیک و.... به سمت رشته های تئوری تر مثل فیزیک ذرات و انرژی های بالا پیش می آییم اوضاع استخدامی خراب تر می شود.
همه این سختی ها و دشواری های پیدا کردن شغل یک طرف، توهماتی که برخی از پیشکسوتان-با حلوا حلوا کردن های الکی و تزریق افکار عجیب غریب- در ذهن برخی دانشجویان می کارند یک طرف.
از جمله  برایشان نوشابه باز می کنند که "چون تو خیلی عمیق و نابغه هستی، علی الاصول لازم نیست مقاله بنویسی. تو داری تفکرات عمیق می کنی و علی الاصول پرینستون روی دست باید تو را ببرد! در کشور ماست که قدر نابغه هایی چون شما ها را نمی دانند."
البته همگی باز می دانیم که مراد از "تفکرات عمیق" همانا تایید نظرات استاد پیشکسوت است و بس!
اگر باور نمی کنید یک نوک سوزن با یکی از آرا و نظراتش- در کمال ادب و با استدلال متقن- مخالفت کنید ببینید چه طور شما را از اوج به حضیض می کشاند!


اگر به آینده شغلی خودتان علاقه مندید، امیدوارم گول این "کیش شخصیت" و این حلوا حلوا کردن ها را نخورید. مثل هر دانشجوی معقولی در هر کجای دنیا مقالات روز را دنبال کنید و سعی کنید تعداد معقولی مقاله در ژورنال های معتبر بین المللی به چاپ رسانید و درباره آنها در همایش های گوناگون و دانشگاه های مختلف سمینار دهید.
دانشگاه های ما با کسانی که از آن نوع "تفکرات عمیق" دارند اشباع شده. دیگه ظرفیت بیش از این "افکار عمیق" را ندارند.
این را هم بدانید که پرینستون بابت این که در یک کشورجهان سومی ایزوله شما افکار بهمان استاد پا به سن گذاشته را تایید می کنید برای شما "نامه فدایت شوم" نخواهد فرستاد.
اگر دکتری تان را از پرینستون و هاروارد و... نگرفته باشید برای قضا وت کار شما، پرینستونی ها هم به مقالات شما و سمینارهای شما نگاه خواهند کرد.


اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]