"در کوی" بدنامان او "را گذر ندادند! گر تو نمی پسندی تغییر کن قضا را!"

+0 به یه ن

یک مصاحبه داره در فضای دست به دست می شه که می خواهد مصدق را بدنام کنه و چنان نشان بده که وقتی او والی فارس بوده دستور داده رئیسعلی دلواری را سر کوب کنند. واقعیت این هست که مصدق وقتی والی فارس شد که پنج شش سال از درگذشت شادروان رئیسعلی دلواری می گذشت پس مصدق نمی توانست به عنوان والی فارس به سرکوب دلاوران تنگستان  پرداخته باشه!
پس قضیه خاطره ای که از مصدق نقل می کنند چه بوده؟ احتمالا ماجرای دستگیری چند راهزن بوده باشه که مصدق در زمان والی گری فارس برای امنیت در کشور و رشد و رونق تجارت انجام داده.
دقت کنید ایران در سال های 1299و 1300 هجری شمسی که مصدق والی فارس و بعد والی آذربایجان شده در ضعیف ترین وضعیت کل تاریخ چند هزار ساله اش قرار داشته. وبا و قحطی که تحفه حضور روس و انگلیس بوده بنا به برخی از برآوردها 8 میلیون قربانی گرفته بوده (نصف جمعیت آن روز ایران) از طرف دیگر انگلیس در قوی ترین وضعیت خودش قرار داشته. با این مصدق تنها با دیپلماسی غول انگلیس را مجاب می کنه که به بهانه دستگیری اشرار نیایند به روی مردم منطقه اسلحه بکشند. مجابشان می کنه که این کار را خود نیروهای انتظامی ایران انجام می دهند. آفرین بر درایت او!
این را هم اضافه کنم در آن هنگام اشرار محلی خیلی جنایت می کردند. در آذربایجان غربی و کردستان شخصی به نام سیمیتقو به روستاییان و کاروان های تجاری می تاخته و غارتشان می کرده. افتخار ختم غائله او را به رضا خان نسبت می دهند. اما این طور که پیداست مصدق بوده که به هنگام والی گری آذربایجان راهزن ها را سرجایشان می نشاند. بعد هم زمان جهانبانی (بابای همان نادر جهانبانی که پس از انقلاب بیخودی اعدام شد) کار  سیمیتقو  یکسره می شه. جالبه که همه اینها به حساب رضا خان نوشته می شه در صورتی که درایت مصدق و جهانبانی بوده که امنیت را به آذربایجان غربی بر می گرداند.
 همین جهانبانی افتخار برقراری امنیت در زاهدان را هم در پرونده درخشان نظامی خود دارد.
این بزرگمرد هم به مانند اکثر بزرگمردانی که دستاوردهایشان به اسم رضاشاه نوشته می شود به دلایل واهی مورد غضب رضا شاه قرار می گیرد و به زندان افکنده می شود.

اونهایی که می خواهند مصدق را بدنام کنند چه قدر شیرین عقل تشریف دارند! نمی فهمند که با این کار دارند پهلوی ها  را - خیلی بیش از اون که حقشان بود- بزرگ و نیک نام می کنند!


پی نوشت طنز
: در مورد خوش قیافگی نادر جهانبانی زیاد گفته اند و زیبایی او را به مادر روسش نسبت داده اند. اما خدا وکیلی پدرش -به چشم برادر جدی - از خودش هم خوش قیافه تر بوده.

پی نوشت طنز دوم: یکی از دوستانم با دیدن عکس ها گفت : "دده نی گؤر اوغلون آل!"

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]