امروز بالاخره فیلم شیار 143 را دیدیم. مدت ها بود این قیلم را می خواستم تماشا کنم اما همسرم می گفت بذار برای یک وقت دیگه. فیلم البته فیلم بسیار قوی ای بود. با بازی فوق العاده مریلا زارعی. مریلا زارعی به نظر این حقیر برترین هنرپیشه زن سینمای ایران هست. نقشش در فیلم "درباره الی" و نیز "جدایی نادر از سیمین" هم خیلی خوب بود. گاهی تعجب می کنم چرا آن قدر ها که باید معروف نیست. الغرض این نقش بسیاربسیار دشوار را فوق العاده بازی کرده بود.
اما راستش فیلم شیار 143 انتظار مرا از این فیلم برآورده نکرد. من خیال می کردم این فیلم در مورد ویرانی ها و بدبختی هایی که جنگ برای زنان بار می آورد هست. اما فیلم را که می دیدی این نکته آن قدر ها که باید برجسته نبود! نتیجه ای که از فیلم می گرفتی آن بود که انسان باید راضی باشد به رضای خدا و همواره مراقب باشد تا حتی از فرزند هم بت نسازد که اولاد نیز در کنار اموال جزو ابزارهایی که خدا با آن انسان ها را می آزماید. به نظر من پیام فیلم این بود که به جای خود پیام مهمی است اما این مصیبت برای زن اول فیلم می توانست به علت تصادف رانندگی یا زلزله یا ..... هم به وجود آید. آن طور که باید و شاید و تمام قد در ذم جنگ پیامی نمی داد.
واقعا جای فیلمی که مصایب ویژه زنان خوزستان و غرب کشور را در طول و پس از جنگ به تصویر بکشد خالی است. در مورد زلزله رودبار و مصایب آن فیلم زیاد ساخته اند. اما مصایب جنگ از زلزله هم بیشتر است. خیلی بیشتر. ابعاد انسانی اش و مین های بعدی اش خیلی مصیبت بار تر هستند. هنوز در سینمای جنگ حق این مطلب ادا نشده.
در ماهنامه زنان امروز با نویسنده و کارگردان این فیلم خانم نرگس آبیار مصاحبه ای شده بود. گویا ایشان ابتدا قصد داشتند محل داستان را بیجار انتخاب کنند. ولی چون زبان کردی برای ما بینندگان غیر کرد قابل فهم نیست و نیاز به زیرنویس پیدا می شد کرمان را انتخاب کردند. خود خانم آبیار یزدی است. گویا گویش اصیل یزد هم کمتر برای ما قابل فهم هست برای همین گویش کرمانی را که برای ما قابل فهم تر هست ترجیح داده اند.
اشتراک و ارسال مطلب به:
فیس بوک تویتر گوگل