مطلب زیر به قلم عطیه (كارشناس اقتصادی وبلاگ مینجیق) می باشد:
در مورد تعریف صنعت كمی اختلاف هست اما آن چیزی كه برسرش عموماً توافق دارند این است:
مجموعه
ای از واحدهای تولیدی و شركتهایی كه در تولید، توزیع و مصرف یك محصول
فعالیت میكنند و این محصولات معمولا جانشنین نزدیك به هم هستند یعنی
محصولات به هم شبیه هستند. (البته این خیلی تعریف ولنگ و بازی هست چون خیلی
فضا را رقابتی دیده و الان در دنیا صنایعی داریم كه عموماً انحصاری هستند
مانند صنعت نفت)
خب من فكر میكنم ما اگر یك كم فكر كنیم كه صنعت نفت یك صنعت تقریباً انحصاری در دنیا هست شاید آن وقت اظهار نظرهایمان كمی فرق كند.
نكته دوم این است كه ما در كدام مرحله از رشد اقتصادی هستیم كه حرف از ارتباط صنعت با دانشگاه و .... میزنیم؟
یك
بخشی از صنایع ما كه دارند با تكنولوژیهای صد سال قبل (اغراقه ولی منظور
قدیمی بودن هست) كار میكنند لزوما به مهندسین داخلی اصلا نیازی ندارند و
كلا حرف هم را نمیفهمند. یك بخشی دیگر از صنایع كه مدرنتر و به روزتر
هستند، تكنولوژیها را وارد میكنند، این بخش از ضنایع هم معمولا همراه با
واردات تكنولوژی ، برای یك مدتی نیروی كار ماهر خارجی هم وارد میكنند (یا
قراردادهای آموزشی میبینند و ...) بعد از مدتی از نیروی كار داخلی كه این
تكنولوژی برایش چیزی در حد سفینه فضایی است، بی نیاز میشود. تا نیروی كار
داخلی به این تكنولوژی وارد بشود، دوباره صنعت اقدام به ورود ماشین آلات
جدید میكند و ... و ...
یك بخشی از صنایع ما هم اصولا های تك هستند،
مثلا مثل صنایع نفت و هوانوردی و .... باز هم مشخص است كه به مهندسین داخلی
نیازمند نیستند و .... از طرفی یادمان میرود كه هر چقدر تكنولوژی پیشرفت
میكند، نیاز به نیروی كار یدی و مهندسی كمتر خواهد بود.
یادم هست
كه رییس سابق ایران خودرو، یك تحقیقی در مورد صنایع ایران (سنگین و سبك)
كرده بود و اگر درست یادم بیاید تنها یك درصد صنایع ایران (كه فكر میكنم
مثلا 20 تا شركت را شامل میشد) نیاز به مهندسین داخلی داشتند. (این را
مطمئن نیستم میگردم منبعش را پیدا می كنم، لطفا اگر كسی دقیق میداند
بگوید و بنده را له نفرمایید اگر آمارها دقیق نیست)
بنابراین وقتی
داریم از صنعت حرف میزنیم بهتره بدانیم در مورد چی داریم حرف میزنیم.
مثلا یك دوستی گفته در تبریز مهندس خودروساز و ... تربیت كنیم در صورتی كه
منطقه آذربایجان اصولا مزیت توریستی و تا حدودی كشاورزی دارد. اصلن حضور
صنعت خودروسازی در آن منطقه دارد آسیبهای محیط زیستی و اقتصادی برای مردم
ایجاد میكند بعد ما میگوییم چون آنجا صنعت فلان هست پس مهندس فلان تربیت
كنیم.
فكر كنم دیگر لازم به توضیح نیست كه چرا رشتههایی مثل مهندسی
معماری (و تا حدودی عمران) در ایران پیشرفتهتر و محبوبتر هستند چون
مستقیما با تولید تكنولوژی و استفاده از آن سر و كار ندارند.
اما در
مورد صنعت نفت ایران، حوصله توضیح زیاد ندارم، فقط یك نكته این كه: ما در
صنعت نفت در دنیا از نظر تكنولوژی رده سوم (و شاید با تخفیف رده دوم) یعنی
تكنولوژیهای وارداتیامان عموما قدیمی هستند و به همین دلیل است كه منابع
گازی ایران در حال سوختن برسرچاهها است و نمیتوانیم ظرفیت كامل چاههای
نفت امان را خالی كنیم و حتی در میادین مشترك رقبایمان به راحتی منابع
متعلق به ما را میدزند. در بخش دریایی صنعت نفت هم خیلی خیلی عقب مانده
هستیم و در حقیقت میشود گفت میادین دریایی امان عموماً بلااستفاده هستند و
بقیه هم در مقایسه با میادین زمینی تولید قابل توجهی ندارند.
صنعت
نفت در دنیا تقریباً انحصاری است. حضور صنایع خارجی هم منوط به خیلی از
قوانینی است كه نه مردم و نه دولت ما حاضر به پذیرش هستند. تمام شركتهای
نفتی دنیا وقتی در یك میدان نفتی-گازی حاضر میشوند، مالكیت و حق برداشت آن
را از دولت مركزی خریداری میكنند. دولت ما و مردم ما هرگز چنین قانونی را
برنمیتابند و خب شركتها هم نمیآیند دیگر. در نهایت تكنولوژیهای
قدیمیترشان را به قیمتهای گزاف به ما اجاره میدهند. (مثلا سرچ كنید كه
هر مته حفاری در حدود روزی 3 میلیون دلار هزینه اجارهاش هست و ... ) البته
این نكته را هم بگویم كه صنعت نفت ایران در مقایسه با رقبای منطقه (به جز
عربستان) تقریبا دارای مزیت هست، به دلیل وجود گاز در چاههای نفت، عمدتا
هزینه استخراج هر بشكه نفت ایران خیلی كمتر از رقبایی مثل قطر و ... است
اما متاسفانه هنوز نتوانستیم از این مزیت در جهان استفاده كنیم. (البته خب
رقیب جدیای مثل عربستان داریم كه با افزایش ناگهانی عرضه میتواند در جهان
كنفامان كند). ضمن اینكه حتی شركتهای اقماریای هم كه حول صنعت نفت
ایران تشكیل میشوند، تقریبا واردكننده تكنولوژی هستند و ...
در
مورد كشوری مثل نروژ هم، دلیل پیشرفت و متفاوت بودن صنعت نفت كشورش به این
دلیل است كه صنعت نفت مثل صنایع دیگر در این كشور رشد كرد و پولش وارد
بودجه دولتی نشد و تقریبا در چرخه اقتصادی دولتی قرار نگرفت و ... و واضح
است كه نتیجه را دارید میبینید دیگر. دوستانی كه علاقه دارند عبارت "مصیبت
منابع" را در اینترنت سرچ كنند كلی مطالب مفید به دست میآورند. اخیرا هم
یك كتاب خوب با همین عنوان در ایران به فارسی ترجمه شده است. (من فرصت
خواندن یك بخش كوچكش را به انگلیسی داشتم اما توصیه میكنم بخوانید)
اما
در مورد ارتباط صنعت با دانشگاه تا زمانی كه ما یادمان نیاید كه ما در چه
درجه و مرحله ای از رشد اقتصادی هستیم، معمولا حرفهایمان شعارگونه خواهد
بود
اشتراک و ارسال مطلب به:
فیس بوک تویتر گوگل