یك روز با بابا داشتیم شبكه ی سهند تبریز را نگاه می كردیم. برنامه های این شبكه بناست به زبان تركی آذربایجانی باشد. زبان تركی كارشناسانی كه با آنها مصاحبه می كردند شنیدن داشت! یادم نیست چه موضوع تخصصی ای مورد بحث بود و چه جملاتی بیان شد. اما فرض كنید بحث در مورد اثر گلخانه ای بود. كارشناس می آمد و چنین جمله ای به زبان به اصطلاح تركی بیان می كرد: "یكی از اثرها ی زیاد شدن دی اكسید كربن در هوا زمینین گرم شدنی دی."
به بابا گفتم: "اه اه اه! این چه جور تركی حرفی زدنی است!" بابا اضافه كرد:"مخصوصا خانم ها! جملاتی كه خانم های كارشناس بیان می كنند بیشتر فارسیزه است." خواستم در دفاع از جمعیت نسوان اعتراضی بكنم كه خانم كارشناس بعدی دهانم را بست! با تركی ای چنان فارسیزه حرف زد كه دیدم هیچ جای دفاع ندارد! به نظرم چون خانم های كارشناس از مردها هم اعتماد به نفس كمتری داشتند فكر می كردند باید جملات خود را بیشتر و بیشتر فارسیزه بكنند.
من یك مشاهده ی شخصی دارم كه نمی دانم چه قدر درست است. شاید اشتباه باشد. به هر حال من مشاهده ی خود را بیان می كنم اگر خواستید آن را در بخش باخیش ها نقد كنید.
این فارسیزه كردن جملات بین تحصیلكرده كردن رابطه ی معكوس با اعتماد به نفس و منزلت اجتماعی دارد. قبلا گفته ام در نظام اجتماعی تبریز پزشك ها و داروسازان در بالاترین طبقه قرار دارند. در تبریز دهه ی 80 و 90 جامعه اطبا طبقه ای هستند كمابیش در ردیف آریستوكراسی قرن 17 اروپا. اگر توجه كرده باشید وقتی این افراد بحث تخصصی می كنند كمتر جملات خود را فارسیزه می نمایند. منزلت و مقبولیت اجتماعی شان به آنها این اجازه را می دهد كه اعتماد به نفسی داشته باشند كه زبان مادری خود را به درستی صحبت كنند.البته این مشاهده ی من -اگر درست باشد- علت دیگری هم دارد. پزشك ها با مراجعین خود به زبان محلی سخن می گویند و در صحبت تخصصی به زبان مادری تمرین دارند.
من فكر می كنم هر دو عامل در كنار هم وجود دارند.
اشتراک و ارسال مطلب به:
فیس بوک تویتر گوگل