پذیرایی ساده

+0 به یه ن

الان با شاهین فیلم پذیرایی ساده را می دیدیم. فیلم ابتكاری و متفاوت و مشغول كننده ای بود. یك زن (ترانه علیدوستی) و یك مرد سوار بر یك ای-یو-وی لكسوز راهی كوه  و كمر شده بودند و داشتند كیسه های 5 میلیون تومانی بین مردم پخش می كردند. منطقه یك منطقه ی محروم مرزی بود. در فیلم همه ی محلی ها با لهجه ی خیابان جام و جم تهران فارسی حرف می زدند و در نتیجه نمی شد با قطعیت گفت منظور چه منطقه ای است. در بین آن مردم فقیر -مثل همه جای دنیا- هم آدم وارسته بود هم آدم حریص. از این جهت خوب شخصیت پردازی شده بود و فیلم را جذاب می ساخت و از حالت شعاری در می آورد.
راستش من با این جور فیلم ها كه در مناطق مرزی ساخته میشه یك كم مشكل دارم. هم با این فیلم مشكل داشتم و هم با فیلم "تخته سیاه" سمیرا مخملباف. مشكلم این است كه رئال و سوررئال را با هم قاطی می كنند و من نمی توانم تشخیص كدام قسمتش واقعیت است  و كدام قسمت زاییده ی خیال. اگر داستان فیلم در تهران بگذرد كمابیش دستگیرم می شود. اما وقتی داستان فیلم در منطقه ای می گذرد كه اغلب مخاطبان با مسایل و مشكلاتشان آشنا نیستند این قاطی كردن رئال و سوررئال از كاركرد اجتماعی فیلم و آشنا سازی مخاطب از مشكلات منطقه  می كاهد.

بگذریم! داشتم با خودم حساب می كردم آن پول هایی كه داشتند پخش می كردند ان قدر ها هم زیاد نبود كه آن همه شلوغش داشتند می كردند. فوقش صد تا كیسه ی 5 میلیونی بود. می شه 500 میلیون تومان.
در همان تبریز خودمان نیكوكاران برای ساختن مدارس و تجهیز بیمارستان های تخصصی چندین مرتبه بیشتر پول اهدا می كنند اما این همه شلوغش نمی كنند.  با این بودجه ی500میلیونی نمی شه یك واحد تولیدی و اشتغالزای بزرگ ساخت. داستان فیلم این بود كه این زن ومرد كه آنجا پول پخش می كردند در عمل فرهنگ مردم محلی و ارزش هاشون را هم نشانه گرفته بودند. چیزی هم بدتر از این نیست كه بیایی یك مقدار پول به مردم نیازمند بدهی و بعد integrityآنها را از آنها بگیری. اگر شما 500 میلیون پول داشتید و می خواستید این پول ها را برای كمك به آن مردم پخش كنید چه گونه عمل می كردید؟ من كه به واحد های تولیدی كوچك منطقه وام می دادم. شاید از طریق معمرین و معتمدین محلی, شاید هم مستقیم. به هر حال كار خیلی ساده ای نیست. شما چی كار می كردید؟

حالا كه این قدر پول ندارم با همین پول و امكانات اندكی كه دارم از بنیاد كودك حمایت می كنم. بنیاد كودك در سراسر ایران و نیز افغانستان و اندونزی مدد جو دارد. با ماهی 40 هزار تومان می توانید كفیل یك كودك یا نوجوان با استعداد اما مستضعف شوید. این كودكان از طریق تحصیل و آموختن مهارت های اجتماعی در آینده گلیم خود و خانواده ی خود را از آب بیرون می كشند. بنیاد كودك در انتخاب مددجویان كاری به زبان قومیت مذهب گرایش سیاسی مددجویان ندارد. تنها معیارش درس خواندن و مهارت های اجتماعی مددجویان هست. می خواهند بچه هایی را پرورش دهند كه نه تنها خود بلكه خانواده و اطرافیان خود را هم در آینده از ورطه ی فقر نجات دهد. با مراجعه به سایت بنیاد كودك می توانید با فعالیت های این بنیاد آشنا شوید و اگر خواستید خود كفیل شوید. راه های دیگری هم برای كمك به بنیاد هست. مانند اهدا كتاب, تدریس به كودكان بنیاد و....
اینجامی توانید نشریه داخلی بنیاد به عنوان همیاران را ببینید. این شماره ی آن بیشتر در مورد زلزله زدگان اهر و ورزقان است. گزارش مفصلی هم از شعبه ی تبریز دارد. یك مصاحبه هم با مددجوی سابق از شعبه ی اردبیل كه حالا خانم وكیل جوانی است در همان اردبیل.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]