نتیجه حمایت از بنیاد کودک برای مددجو، کفیل و جامعه

+0 به یه ن

نتیجه حمایت بنیاد کودک برای مددجویان

وقتی مددجویی تحت حمایت بنیاد کودک قرار می گیرد واقعا زندگی خود و خانواده اش تحول مثبت پیدا می کند.
ما به عنوان کفیل مبلغی نه چندان زیاد در هر ماه در طول چند سال واریز می کنیم. اما نحوه کمک بنیاد کودک به شیوه ای است که خیلی بیش از اثر این مبلغ در زندگی خانواده تحول ایجاد می شود.

چند مثال عرض می کنم که در شعبه تبریز انجام می گیرد.
بسته به مورد برای مادر یا خواهر برادر بزرگتر کودک کار مناسب می یابند. بدون پادرمیانی مددکار یک بنیاد معتبر مثل بنیاد کودک کجا یک خانواده بی پناه بتوانند کار (ولو نیمه وقت و با درآمد کم) بیابند؟!. کارهایی نظیر بسته بندی پوشاک در منزل منظورم هست. درسته که درآمد آن چنانی ندارد اما برای مادری که تحصیلات ندارد و باید در خانه باشد تا پدر بیمار خانواده پرستاری کند ایده آل هست. یافتن همچین کاری هم معرف می خواهد. مغازه ها و تولیدی ها اجناس شان را دست هر کسی نمی دهند! 


روانشناس معروف شهر به طور داوطلبانه به مادران مشاوره رواشناسی می دهد و کلاس های کنترل خشم و افسردگی برگزار می کند.
برخی دکترها مجانی و یا با تخفیف ویزیت می کنند. گاهی اسپانسر ها جشن موسیقی برایشان برگزار می کنند. انجمن آیاز برنامه رصد براشون می ذارد. گاهی تورها برنامه سفر برای مددجویان و خانواده هایشان می ذارند.
کلاس های کنکور و زبان با تخفیف مددجویان را می پذیرند.
کنکوری ها کتاب هایشان را بعد از قبولی به این بچه ها می بخشند.
خود مددجویان و برخی از دانشجویان برای مددجویان کم سال تر کلاس تقویتی ترتیب می دهند.
و خیلی کمک های موردی دیگر ….

مهمتر از همه این که مشاوره تحصیلی و کاری و …. به مددجویان داده می شود.


البته هیچ کدام از اینها بدون کفالت  امثال ما میسر نخواهد شد. 
برای قبول کفالت مددجویان به سایت زیر مراجعه کنید:


برخی از نتایج حمایت از بنیاد کودک برای شهر

در نوشته قبلی ام توضیح دادم که بنیاد کودک چگونه در زندگی مددجویان و خانواده های آنها تحول بنیادی به وجود می آورد. در این نوشته اشاره ای می کنم به برخی نتایج برای طبقه متوسط شهری. 
کم کم کفیلان بنیاد کودک با همدیگر یک کامیونیتی می سازند. شعبه تهران، قبل از کرونا همه ساله یک برنامه دورهمی کفیلان با حضور سلبریتی ها می گذاشت. من "سلبریتی باز" نیستم و در نتیجه در هیچ کدام از این برنامه ها شرکت نکرده ام. 

اما حس می کنم یک پیوند بین من و کسانی که از طریق نوشته های من با بنیاد کودک  آشنا شده اند وکفیل گشته اند به وجود آمده به طوری که وقتی همدیگر را می بینیم حتی اگر خیلی با هم وجه مشترک نداشته باشیم می توانیم ساعت ها با هم در مورد بنیاد و مددجوها صحبت کنیم و از مصاحبت هم لذت ببریم. از این مصاحبت  و از این حس همبستگی ، احساس خوبی به من دست می ده.

یادتان هست در زمان احمدی نژاد  مدام کنسرت ها در تبریز کنسل می شد؟! طلسم با کنسرتی که به نفع بنیاد کودک برگزار شد شکست! چون برای خیریه بود مسئولانی که سنگ اندازی می کردند یک مقدار حیا کردندو کمتر سنگ انداختند. به علاوه ابر و ماه و مه و خورشید وفلک ، طبق معمول، دست به دست هم داده بودند که کنسرت کنسل شود. چون برای چنین خیریه ای بود دست اندرکاران واقعا فداکاری کردند که کنسرت برگزار شود. بعد از این که برگزار شد ، وحشت از کنسرت تا حدی ریخت و کمتر مجوز باطل کردند.
کنسرت، کنسرت معمولی نبود. بیشتر هنرمندان سرشناس جزو حضار بودند. بعدش هم به همه بچه های علاقه مند به هنر -اعم بر بچه های بنیاد و بچه های کسانی که بلیط خریده بودند- فرصت داده شده بود که با هنرمندان سرشناس شهر صحبت کنند. صحبت های انگیزشی و…. 
ظاهرا روی بچه ها ی خانواده های کفیل تاثیر خیلی خوبی گذاشته بود و از آن پس تمرین های موسیقی و سایر کلاس های هنری شان را با علاقه و جدیت بیشتری دنبال کرده بودند.
این قبیل رویداد ها ی هنری برای رشد فرهنگی شهر لازمند. در کشور ما بیخودی جلویش گرفته می شود. کرامت بچه های مددجو ایجاب کرد که یک کم کمتر اذیت کنند و سنگ بیاندازند.


برای این که بنیاد رشد کند و باعث و بانی و انگیزه این گونه حرکت های مثبت شود به جمع کفیلان بنیاد کودک بپیوندید:

Http://www.childf.com


اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]