داشتم مقاله ای در مورد جمهوری دموكراتیك كنگو می خواندم. چه اسم پر طمطراقی برای یك كشوری كه سال هاست در گیر جنگ های قبیله ای و بدبختیه! بدبختی هاشون از قرن 16 شروع شد. پرتغالی ها رفتند به آن سرزمین و آنها را به بردگی كشیدند و منابع طبیعی شان را غارت كردند. بدترین جنایات را در حقشان كردند. حالا دیگه تكرار نمی كنم تا ناراحتتان نكنم. بالاخره در 1960 كنگو -به اصطلاح مستقل شد. اما چه استقلالی چه كشكی؟! اصلا نذاشته بودند مردم كنگو تحصیلات عالی داشته باشند. تا سال 1960حتی یك وكیل یا یك پزشك یا یك مهندس كنگویی نبود. داشتم با خودم فكر می كرد هندوستان كه هیچ! آفریقای جنوبی زمان آپارتاید هم این قدر بد نبود. به هر حال ماندلا و گاندی هر دو حقوق خوانده بودند. خلاصه مردم كنگو وقتی مستقل شدند كسی را نداشته كه مملكت را اداره كند. بدبختی بعد بدبختی ادامه یافت. جنگ داخلی قحطی تجاوز های دسته جمعی و هر جور بدبختی دیگه كه فكرش را بكنید.
96% مردم كنگو مسیحی هستند!
مادر ترزا را كه می شناسید؟ چپ می رفت راست می رفت كلمه ی loveاز دهنش نمی افتاد. با دیكتاتور هاییتی می چرخید love-love می كرد! به دستور او و به دلیل نظرات واپسگرایش به بیماران بدبخت هندی داروی آرامبخش نمی دادند كه بیشتر زجر بكشند اما خودش وقتی بیمار می شد در بهترین و مجهزترین بیمارستان های دنیا بستری می شد. به طفلكی بچه های یتیم شیر با دمای جوش می دادند! حال و حوصله اش را نداشتند كه بذارند شیر داغ به دمای بدن برسه بعد به بچه ی معصوم یتیم بدهند. از love ای كه نتیجه اش این مدلی بچه داری كردن هست متنفرم! انتقادات دیگر در مورد مادر ترزا را می توانید اینجا بخوانید. البته این خیلی مختصر هست. من خاطرات یك پرستار استرالیایی كه مدتی در یتیمخانه های مادر ترزا در هند كار می كرد خواندم . آن قدر ناراحت كننده بود كه شب خوابم نبرد.
خلاصه می خواهم بگویم گول این love-love-loveرا نخوریم. كدوم love? !
چندی است مد شده هر كه از رختخوابش پا می شه مشكلات خاورمیانه را ریشه یابی می كنه و برایش نسخه می پیچه!!!! چیزی كه می خواهم بگویم اینه: قبل از این كه خیلی زود نتیجه بگیریم بهتره به جز منطقه ی خودمان و چند كشور پیشرفته به چند جامعه ی دیگه هم نگاه كنیم. باز این خاورمیانه در این دنیای مدرن و پیچیده -با اتكا به سنت ها ی دیرینه اش -خودش را آن قدر تونسته جمع و جور كنه كه حداقل صداش در می آید. خیلی ها اصلا نا ندارند تا صداشون در بیاد! نمی گم سنت های خاورمیانه ای نباید بازبینی بشوند. چرا باید بشوند اما با احتیاط! شتابزده نتیجه گیری نكنیم كه همه ی گرفتاری های ما از فلان سنت هست. اگر می خواهید علیه سنتی بشورید آلترناتیو بهتری برایش پیدا كنید نه آن كه بخواهید آن را از بین ببرید و چیزی بدتر جایگزین سازید. خیلی هم با احتیاط این كار را بكنید. اغلب آلترناتیو ها ی حاضر آماده بدتر هستند.
دقت كنید آن كشور مفلوك كنگو اسم دموكراتیك را یدك می كشد اما سوئد و فنلاندو نروژ و سویس چنین اسمی را یدك نمی كشند. پس به اسم نیست! دنباله روان مادر ترزا در هندوستان جولان می دهند نه در فنلاند و سوئد! سوئدی ها به جای وارد كردن مادر ترزا این سیستم را راه انداخته اند.
اشتراک و ارسال مطلب به:
فیس بوک تویتر گوگل