با خیال!

+0 به یه ن

فرض کنید شما صاحب یک شرکت هستید که می خواهید کارمندى را استخدام کنید.براى یک موقعیت شغلى صدها نفر درخواست داده اند. کدام را استخدام مى کنید؟ طبعا کسى را که رزومه رنگین وقوى ترى دارد. کسى را ترجیح می دهید که نمرات دروس تخصصى اش در دانشگاه بالاتر است، توصیه نامه هاى خوب دارد ، مهارت گوناگون مرتبط به کار نظیر آشنایى با نرم افزارها را دارد و ترجیحا قبلا جایى کارآموزى کرده و از آنجا هم مى تواند توصیه نامه مثبتى فراهم کند. طبعا شما او را به کسى که چند ترم پشت سرهم مشروط شده، تجربه کاری و کارآموزى ندارد و به جاى گذراندن دوره هاى مهارت آموزى رفته دنبال عرفان و اشراق ترجیح می دهید. در این شرایط نابسامان اقتصادى که موقعیت شغلى کمتر از متقاضى است انتظار داشتیم -مانند بقیه جاهاى دنیا- استاندارد هاى استخدامى بالاتر رود. انتظار داشتیم متقاضیان در رنگین تر کردن رزومه با هم رقابت کنند وخیلى خیلى مصاحبه های استخدامی را جدى بگیرند و برایش به جدیت آماده شوند. در کشورهاى دیگر دنیا اغلب ازچنین موقعیت هایى چنین نتیجه ای حاصل می شود. در نتیجه بعد از هر دوره رکود استاندارد ها بالاتر هم مى رود. اما در کشور ما از این خبرها نیست. متقاضیان استخدام به جای کسب این جور مهارت ها "به درجه ای از عرفان می رسند" که کاملا بیخیال مى شوند! استانداردها نه تنها بالاتر نمی رود پایین هم می آید!! با این اوصاف خوش به حال اون اقلیت مطلقى از متقاضیان کار که به جاى مسخره بازى و تاسف خوردن به حال خودبه جدیت دنبال قوی تر ساختن رزومه خود هستند. شانس یافتن شغل مناسب براى آنها کم نیست چون که رقیبانشان بیخیال هستند! این موضوع را من فقط به طور تئوری عرض نمی کنم. در عمل امتحان کرده ایم. در دور و بر خود من یک عده از جوانان این مملکت که هیچ پارتی ای هم نداشتند با عمل به همین توصیه، شغل مناسب در همین ایران یافته اند. 🍀@minjigh

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]