وبلاگ گروهی منطقه ای برای جذب توریست

+0 به یه ن

خیلی برای من جالب است كه می بینم از شهرهای خیلی كوچك و حتی روستاهای كشور عده ای خوش ذوق بر می خیزند و وبلاگی زیبا برای معرفی دیار خود راه اندازی می كنند. اغلب این وبلاگ ها كه دیده ام همان معیارهایی كه من در نظر دارم دارند. از هر گونه سیاستزدگی می پرهیزند و هدفی ندارند جز اعتلای شهر ودیارشان . اما یك ایراد اساسی دارند و آن این كه بعد از دو سه یادداشت عملا تعطیل می شوند. من فكر می كنم حتی پیش از آن كه مطلب قابل ارائه شان تمام می شود خودشان دلسرد می شوند چون به اندازه ی دلگرم كننده ای از وبلاگشان استقبال نمی شود. برای این كه وبلاگ در وبلاگستان جا بیافتد و مخاطب خود رابیابد معمولا ماه ها زمان لازم است. حیف است این همه ذوق وشورو شعور به هدر رود. (شور و شعور تركیب قشنگیه حیف كه سیاستزده ها این تركیب را مصادره كرده اند!!) من پیشنهادی دارم! عده ای همت كنند و وبلاگ گروهی راه بیاندازند. وبلاگ گروهی جذب توریست شمال غرب كشور، غرب كشور، خوزستان، ..... در این صورت مجموعه یادداشت ها كه نویسندگان آنها ازروستاها و شهرهای بزرگ و كوچك منطقه هستند مخاطب كافی می یابند. از پتانسیل همه ی آنها استفاده می شود. به علاوه از هم دیگر شگردهای جذب توریست می آموزند و نواقص همدیگر را رفع می كنند. نتیجه یك آرشیو غنی می شود در مورد جاذبه های توریستی یك منطقه. منبعی ارزشمند برای توریست ها و برنامه ریزان گردشگری و....
چند توصیه ی منجوقی برای وبلاگ گروهی منطقه ای برای جذب توریست:
1) كامنت ها را آزاد نگذارید. كامنت های انحرافی را حذف كنید. از همان اول تصریح كنید كه كامنت های بی ربط و انحرافی منتشر نخواهد شد. اگر این كار را نكنید عده ای به وبلاگ گروهی شما حمله خواهند كرد تا آن را از مسیر اصلی اش منحرف كنند.
2) بهتر است نویسندگان وبلاگ همسن وسال باشند. رابطه ی رئیسی ومرئوسی بینشان نباشد! دراین صورت اگر اختلاف نظری پیش آمد به آسانی قابل رتق و فتق است. اما اگر نویسندگان از نسل های مختلف باشند ویا رابطه رئیس و مرئوسی باشد، اختلاف ابعادی دیگر می گیرد.
3)بین نویسندگان بهتر است هم خانم باشد هم آقا. به هر حال مخاطبان شما هم خانم هستند هم آقا. برخی دیدنی ها و... ممكن است فقط برای خانم جالب باشد وبرخی دیگر فقط برای آقایان. نویسندگان خانم و آقا هر كدام بنا به سلیقه شان انتخاب می كنند كه چه چیزی را معرفی كنند.
4) چند زبانه بودن وبلاگ نقطه ی قوت آن است. به عنوان مثال اگر برای توریسم شمالغرب فعالیت می كنید بهتر است علاوه بر یادداشت به زبان فارسی ، یادداشت با حروف تركی استانبولی هم داشته باشید تا توریست از تركیه جذب كنید. پرواز مستقیم از استانبول به تبریز خیلی در این راه كمك تان می كند. اگر اندكی روی این موضوع كار شود توریست زیادی می توانید جذب كنید. به خصوص كه توریست های تركیه ای ویزا نمی خواهندو با زبان محل هم كه آشنا هستند. از مناطقی مانند ارزروم و... فكر كنم خیلی راحت بتوان توریست جذب كرد. روی چشمه های آب معدنی سرعین برای جذب توریست از ارزروم و... بیشتر مانور دهید. (شاید جالب باشد كه به یاد آوریم همان امیر كبیر كه آن همه ایران را آباد ساخت "خارجه ترین" جایی كه دیده بود همین ارزروم (ارزنة الروم)بود. تا جایی كه می دانم قسطنطنیه را ندیده بود. اروپا را كه قطعا ندیده بود. در تاریخ خوانده ایم كه همین سفربه ارزروم او را به فكر واداشت كه كاری بكند. برای همین است كه گفته اند مهم آن نیست كجا را ببینی! مهم آن است كه چه جوری ببینی!) احتمالا توریست های ارزرومی از نظر فرهنگی در ایران كمتر مشكل خواهند داشت. حالا از توریست ارزروم و آگری (شرق تركیه) شروع كنیم یواش یواش به آنكارا و استانبول و ازمیر هم می رسیم. به هر حال ارزرومی ها هم فك و فامیل تو استانبول و آنكارا دارند. اگر خوششان آمد تشویق می كنند آنها هم بیایند. به تدریج تعداد توریست ها بیشتر می شود.در جذب توریست باید صبور بود ارتباط این گونه با تركیه ای ها باعث می شود شگردهای جذب توریست را از آنها یاد بگیرید. به واقع در این كار استاد هستند. 25 میلیون توریست در سال گواه این مدعاست. این همه توریست یك شبه با تركیه آشنا نشده اند. از 30 سال پیش توریست های تركیه یواش یواش زیاد شدند. علاوه برتركی و فارسی اگر در وبلاگ به زبان انگلیسی هم یادداشت گذاردید كه دیگه بهتر. زبان فرانسه و آلمانی و... باشد كه دیگه از اون هم بهتر.
5) از هر گونه نماد كه انگ زنی های خطرناك در پی داشته باشد باید به شدت حذر كرد. باید تصریح نمود كه فعالیت وبلاگ در چارچوب قانون و فقط و فقط برای معرفی دیار خود به منظور جذب توریست ( اشخاص و خانواده های بافرهنگ بدون گرایش ها و غرض های سیاسی) است. از ورود افراد مشكوك به جمع نویسندگان كه ممكن است خطر ساز باشد و بهانه ای برای انگ زنی شود جلوگیری باید كرد. از سیاستزدگی و... باید با تمام قوا اجتناب كرد و الا راه به جایی برده نمی شود. اگر قرار است نمادی به كار برید بهتر است عكس یك منظره ی طبیعی باشد. مانند دریاچه ی بالای سبلان یا عثمان یومورقی در دریاچه ی ارومیه یا چیزی شبیه آن تا نتوانند انگی ببندند. به علاوه توریست همین چیزها را می خواد! توریست كه معمولا دنبال مسایل سیاسی و... كه نیست.


این چیزهایی كه گفتم نسبتا سخت است. از اون آسانتر آن كه وقتی چیزی در مورد توریسم به دستمان می رسد (به خصوص از جنس عكس) به اشتراك بگذاریم. در جمع های خانوادگی و تاكسی و ... هم اگر پاش افتاد درباره ی این موضوعات صحبت كنیم!
پیشنهاد هایی بودند كه به ذهنم رسید تا چه مقبول افتد و چه در نظر آید!

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

وبلاگ آذر قلم (روزنامه نگاری از تبریز)

+0 به یه ن

اینترنت را جست و جو كردم تا به مطالبی تحلیلی در مورد انتخابات شورای شهر تبریز برسم. به وبلاگ آقای محمد امین خوش نیت رسیدم. من ایشان را نمی شناسم ولی مطالب جالبی در مورد انتخابات دارد.

همه ی مردان یك شورا عنوان مطلبی بود كه در دی ماه سال 85 نوشته شده بود. جالب و قابل تحسین  است كه با این كه نویسنده یك مرد هست به مسایل مربوط به زنان در این زمینه این همه توجه دارد. نوشته تحلیل های جالبی از تركیب شورا می كند.

مطالب جدید وبلاگ هم در ماه خرداد امسال همه در مورد شورای شهر هستند.

 

 

این قبیل تحلیل ها باید بشوند و در بایگانی قرار گیرند تا با گذر سال ها و دوره ها به تجربه ی جمعی افزوده شود. باید بدانیم از كجا تا به كجا رسیده ایم تا بتوانیم قدم بعدی را هم به درستی برداریم. ببینید! نهاد شورا در كشور ما خیلی نوپاست. در اروپا قرن هاست از این نهاد ها دارد. مال ما تنها 14 سال قدمت داره. سه دوره بیشتر تجربه نداشته ایم. هنوز به جایگاه مهم آن  و كاركرد آن در رتق و فتق مسایل شهری به اندازه ی كافی واقف نیستیم. ظاهرا هنوز باورمان نشده كه بخش مهمی از گلایه هایی كه داریم از همین طریق می توانید برطرف شود به شرط آن كه نمایندگان مناسبی به شورا فرستاده شود.

برای این كه این شورا كاركرد به جایی برسد كه جوابگوی نیازهایمان باشد لازم  است كه ده ها مقاله نظیر مقاله ی آذر قلم نگاشته شود و در مورد تك تك جملات آن بحث شود. ای دریغ كه تعداد كامنت ها بر نوشته های این مقالات بسیار اندك بود.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل

وبلاگ مینجق در آرزوبلاگ

+0 به یه ن

در این دو هفته كه این وبلاگ را درست كردم بیشتر مطالب تكراری از وبلاگ های قبلی ام در اینجا منتشر كرده ام. علت این بود كه می خواستم مروری داشته باشم بر سیر افكار خودم در شش سال گذشته.

در این مدت فكر می كردم كه می خواهم چه هدفی را از ادامه ی این وبلاگ دنبال كنم.  اگر یادتان باشد پارسال كه تصمیم گرفتم وبلاگ مینجق را در  دامنه ی بلاگفا ببندم نوشتم كه باور دارم باید وارد مرحله ی جدیدی از نگرش به زندگی بشوم كه با ادامه ی مینجق دربلاگفا امكان پذیر نیست. بعدش هم وبلاگ "قیل و قال علم"  را باز كردم كه منعكس كننده ی دغدغه های علمی من است. وبلاگ قیل و قال از آن چه كه می پنداشتم موفق تر عمل كرده است. بخشی از نیازهای مرا جواب می دهد. با شاهین و اعضای گروه مان در مورد مطالب آن گاهی صحبت می كنیم.

گاهی كامنت های علمی خوبی هم دریافت می كنم. 6 سال  پیش  وقتی كه من  وبلاگ نویسی را شروع كردم جامعه ی علمی ایران هنوز این كشش را نداشت كه وبلاگی مانند "قیل و قال علم" مقبول بیافتد و كار آیی داشته باشد. به خصوص به قلم یك زن! اما الان پیشرفتی كرده ایم كه چنین وبلاگی جای خود را باز كرده است. به هر حال وبلاگ قیل و قال علم را با انرژی تمام ادامه خواهم داد كه برای خودم بسیار جذاب است.

در این شش سال من به مسایل مختلف پرداخته ام. به قول خارجی ها causeهای گوناگونی را دنبال كرده ام. برخی از آنها موفق بود (مانند تبلیغ برای بنیاد كودك) و برخی دیگر آب در هاون كوفتن بود و موفقیتی در خور انرژی ای كه من برایش گذاشتم به دنبال نداشت.

راستش الان دیگه مثل آن زمان ها انرژی ندارم كه بذارم برای دنبال كردن چنین causeهایی. اما وبلاگ نویسی در مینجق آرزوبلاگ می تواند برخی از نیازهای مرا برآورده كند. اینجا بیشتر "زنانه نویسی" خواهم كرد. نظیر صحبت هایی كه وقتی با دوستان همسن خودم می بینم می كنیم. برای توضیح وبلاگ نوشته ام:"خانم لار قوناقلیقی" یعنی "مهمانی زنانه". فرهنگ و اتیكت وبلاگ هم فرهنگ و اتیكت چنین مهمانی هایی را خواهد داشت. البته این معنا نیست كه آقایان به این مهمانی دعوت نیستند. اتفاقا از نظرها (باخیش ) یشان استقبال هم می كنیم.

بذارید اتیكت مهمانی را همین جا روشن كنیم. به سبك مهمانی های خانوادگی تبریز همدیگر را با اسم كوچك +خانم یا آقا صدا می زنیم:مریم خانم، روشنك خانم، پاندا خانم، عطیه خانم،.....آقا بابك ، علی آقا و....

حرف سیاسی نمی زنیم. به همه ی اقوام و ملیت ها و زبان ها و گویش ها و لهجه ها و عقیده ها و مذاهب احترام می گذاریم. انتقاد های تند و تیز نمی كنیم (در مهمانی ایرانی كه انتقاد تند و تیز نمی شود).  حرف هایمان را اگر هم انتقادی باشد با اتیكت یك مهمانی ایرانی می زنیم. یعنی با تعارف و نرم.

صدالبته با توجه به این كه این یك وبلاگ آذربایجانی است حرف جنسی -به جز درموارد مربوط به بهداشت و سلامت- جزو موضوعات ممنوعه است.  كلماتی كه از یك خانم آذری انتظار نمی رود و در حضور یك خانم آذری گفته نمی شود دراین وبلاگ و باخیش هایش منتشر نخواهد شد.

از یكی به دو ها و اره دادن تیشه گرفتن  ها كه در برخی  وبسایت ها بین فارس و ترك یا مرد وزن  مرسوم  است به شدت می پرهیزیم. اتیكت وبلاگ اتیكت مهمانی های خانوادگی خواهد بود.  همین جا هم تصریح می كنم كسی كه از من  ویا عقایدم از بیخ خوشش  نمی آید به این مهمانی دعوت نیست. فحش هایش  را  كامل نخوانده پاك می كنم كه مهمانی در آرزوبلاگ جای فحش نیست. 

قبلا هم گفته بودم می خواهم به خرده فرهنگ زنانه ی خودمان به دیده ی انتقادی در این وبلاگ بنگرم اما انتقادم نرم و از سر مهر خواهد بود.  درجهت اصلاح نه در جهت "زدن زیر همه چیز". شاید این خط مشی به مذاق جوان ها خوش نیاید اما اقتضای میانسالگی این است. به هر حال من امیدوارم با همین خط مشی یك خرده فرهنگ متناسب با زندگی خودمان ایجاد كنیم كه پاسخگوی نیازهایمان باشد.  خرده فرهنگ مزبور شاید واقعا "خرده" باشد! شاید كسانی كه بااین وبلاگ ارتباط برقرار كنند كم باشد. اما اگر حتی این تعداد 5 نفر هم باشد برای منظوری كه من دارم كافی است. پیش بینی من این است كه حدود 10 نفر این وبلاگ خواننده ی دایمی وفادار خواهد داشت. یك "دوره ی " ده نفری. خوبه دیگه؟! تعداد اعضای دوره ها در تبریز (كه بسیار مرسوم هستند) از همین مرتبه ی بزرگی است.

در مورد زبان كامنت ها: كامنت ها به زبان فارسی انگلیسی و تركی را (زبان هایی كه می فهمم) منتشر می كنم. من خودم اگر چیزی به تركی نوشتم ترجمه می كنم  اما احتمالا كسانی خواهند بود كه دوست دارند به تركی بنویسند كه برای من كاملا قابل فهم هست.  مطمئن باشید هیچ كامنتی كه شامل توهین باشد منتشر نخواهد شد. این كه برخی به تركی می نویسند به معنای آن نیست كه پشت سر بقیه دارند حرف می زنند. دیده ام كه برخی  وقتی در حضور آنها به زبانی كه متوجه نمی شوند صحبت می شود بدبین می شوند. الحمد الله كه ما ترك ها وقتی حرفی داریم صاف می رویم و توی روی طرف با زبانی كه می فهمد و صدای رسایی كه می شنود می گوییم اگر هم لازم شد می نویسیم و امضا می كنیم و الكی هم زیرش نمی زنیم و پایش هم تا آخر می ایستیم! علت این كه برخی به تركی می نویسند این نیست كه می خواهند پشت سر كسی و یا گروهی چیزی بگویند. علت این است كه به زبان مادری احساس را می تواند راحت تر بیان كرد. 

(این كه گفتم ویژگی فرهنگ تركی است. به این معنی نیست كه همه ی ترك ها این جوری هستند اما غالبا همین جوری هستند. تربیت می شوند كه این جور رفتار كنند. من ویژگی را بیان كردم. ارزش گذاری اخلاقی ننمودم. شاید بد نباشد همین نكته را در همین وبلاگ بازبینی و نقد كنیم. شاید بهترین شیوه ی برخورد این نباشد. شاید بتوان در مواردی باسیاست تر عمل كرد تا هزینه ها پایین باشد. كی و تا چه حد می توان انعطاف داشت. می توانیم در همین مورد بحث كنیم.)

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ 1 ]