دیشب آخرین قسمت سریال کراون را دیدم. سریال جذابی است به سه دلیل: ۱) تصویر سازی آن زیباست. به خصوص لباس های هنرپیشه هایش. همین طور برخی منظره ها در آن. البته با یلتسین در سریال موافقم که این باکینگهام همچین قصری هم نبود! قصر هر دوک محلی در ایتالیا از آن زیباتر هست. بعد از دیدن ورسای یا اپرای پاریس، باکینگهام رنگی ندارد. ۲) جمله بندی هایشان. هر جمله ای که لامصب اعضای سلطنتی (البته به استثنای دایانا) و نخست وزیرها به کار می بردند شبیه معمایی بود که باید حل می شد تا منظور فهمیده شود. برای من جالب بود. ۳) اشاراتی به وقایع تاریخی از منظر آنها که آن طرف میز نشسته اند. من از منظر آنها هیچ وقت به تاریخ ننگریسته بودم.
سرتا پای این نظام پادشاهی -حتی موفق ترینش که مال بریتانیا باشد- مهمل و مزخرف هست اما محبوبیت همین سریال و بعد هم آن همه بحث در باره این خانواده بی علم و بی هنر و بی ادب و درمانده در کار خویش در سطح جهان نشان می دهد که مردم مهملات را دوست دارند! حاضرند برای مهملات پول خرج کنند.
هرچی مهمل تر برای عموم مردم عزیزتر و گرامی تر!
همچین می گویند دایانا در کارهای خیریه بود که آدم فکر می کند صبح تا شب مثل یک مددکار می کوشید. این همه مددکار و پرستار صبح تا شب زحمت می کشند و سلامت خود را برای کم کردن درد نیازمندان به خطر می اندازند اما دیده نمی شوند. اما دایانا از محل مالیات های مردم لباس های فاخر می پوشید و می رفت چهار تا عکس با نیازمندان می گرفت و باز پول همان مردم را به آنها می بخشید و می شد قهرمان و فرشته نجات!
این را می فهمم که روحیه دادن به نیازمندان خودش مهم هست. اما دایانا با آن همه ناسازگاری از پس این کار نمی توانست برآید. یک روز می رفت و آنها را به آسمان ها می برد. فردایش خودش در خودش غرق می شد و از پس روحیه خودش هم بر نمی آمد چه برسد بخواهد نیازمندان را به اوج آسمانها ببرد.
اتفاقا در زمینه روحیه دادن به بیماران یا سالمندان هم عده زیادی بی نام و نشان در همه جای دنیا به طور سازگار و اصولی -آهسته و پیوسته و روز بعد از روز ، ماه بعد از ماه تلاش می کنند اما دیده نمی شوند. به جای آنها دایانا تشویق می شود.
نکته ام اینه که مردم همین را می خواهند! خیلی منطقی به مسایل نگاه نمی کنند.
در سطح خانواده گسترده هم همین هست. کسی که ثروتمند هست اما خیر واقعی به کسی نمی رساند و احیانا این ور و اون ور حق خوری هم می کند می شود محبوب همه. چرا!؟ هر از گاهی لطف کرده و به رویمان لبخند زده پس باید مدیونش باشیم. اما کسی که در سختی ها کنارمان بوده دستمان را گرفته و از سختی بیرونمان کشیده می شود فردی است که حوصله اش را نداریم و از او بدگویی می کنیم.
اشتراک و ارسال مطلب به:
فیس بوک تویتر گوگل