رانندگی و عرفان

+0 به یه ن

خیلی خوبه با آرامش رانندگی کردن

این روزها انواع و اقسام عرفان های آبکی باب شده
اما دریغ از یک مدیتیشن به درد بخور!
منظورم از به دردبخوری این هست که باعث بشه آدم -علی رغم همه مسایل و دیوانگی های بقیه- با آرامش رانندگی کنه.
طوری که هم برای خودش هم برای بغل دستی تجربه توی ماشین بودن تجربه دلنشینی باشه!
جزو ساعات خوششان باشه!
حرف بزنند و گل بگن گل بشنوند!
موسیقی گوش کنند!
به مناظر بنگرند به گلکاری ها و....

اغلب (نه همه) اونهایی که مخ ما را می خورند که من به درجات بالای عرفانی رسیدم و ائله مدیتشن می کنم و بئله وردهای آرامش بخش می خوانم و این طور همه چیز را به خدا حواله کردم، تا سوار ماشین می شوند طوری رانندگی می کنند که انگار از جاده و مردم و زندگی طلبکارند و طلبشان را هم قراره با رقابت در رانندگی وصول کنند!
ای کاش یکی از این هزاران نفری که به اسم عرفان دکان باز کرده به مریدانش یاد می داد با آرامش رانندگی کنند.

اشتراک و ارسال مطلب به:


فیس بوک تویتر گوگل


  • [ ]